بله مشكل شما هستيد!

محمود فكري همين اواخر بعد از يك عالمه انتقاد از جانب هواداران و پيشكسوتان تيم وقتي با دستور هيات‌مديره تيم خيالش بابت ماندن راحت شد،گفت: «اگر مشكل من هستم مي‌روم.» منظور فكري از مشكل امتياز نگرفتن تيمش نبود. او در مورد پرداخت حقوق بازيكنان حرف مي‌زد و خطاب به مديران باشگاه مي‌گفت اگر به خاطر من حقوق بچه‌ها را پرداخت نمي‌كنيد، خواهم رفت. 
جمله اگر مشكل منم مي‌روم زياد شنيده مي‌شود. در روابط عاطفي، در مناسبات مديريتي، در همكاري‌هاي اقتصادي همچنين در فوتبال. در همين استقلال سيدحسين حسيني بعد از نمايش‌هاي ضعيف در فصل قبل و فرشيد باقري بعد از اشتباهات متعدد در آغاز فصل جديد گفتند اگر مشكل ما هستيم، مي‌رويم اما نرفتند. آخرين نمونه‌ از اين مورد كه يك نفر گفت اگر مشكل من هستم مي‌روم و واقعا رفت حميد درخشان بود. سرمربي سابق پرسپوليس بعد از نتيجه نگرفتن تيمش در مقابل انتقادات اين جمله را بر زبان آورد و در نهايت هم از تيم جدا شد و با آمدن برانكو دوران جديد باشگاه پرسپوليس رقم خورد. 
جمله «اگر مشكل من هستم مي‌روم»  به نوعي يك جور استفهام انكاري در خود دارد. به اين معنا كه «مشكل من نيستم. برويد مشكل را در جاي ديگري جست‌وجو كنيد». حتي حميد درخشان هم همان موقع كه آن جمله را بر زبان آورد در ادامه از مهاجمين تيم انتقاد كرد كه چرا موقعيت‌هاي گل را خراب مي‌كنند. او گفت وقتي مهاجم تك به تك را خراب مي‌كند، تقصير مربي چيست؟ سيدحسين حسيني و فرشيد باقري هم هرگز اعتقادي نداشتند كه مشكل دارند. همان‌طوركه محمود فكري حتي لحظه‌اي فكر نكرده شايد مشكل واقعا از خودش باشد. به نظر مي‌رسد افرادي كه اين جمله را به كار مي‌برند، منتظرند بشوند «نه مشكل تو نيستي! بمان!» در واقع يك جور شهيدنمايي در اين اظهارنظر مستتر است. 
جالب اينكه در چند سال اخير هر كس در فوتبال ايران چنين جمله‌اي به كار برده بلافاصله اين پاسخ را شنيده كه «بله! دقيقا خودت مشكل هستي و لطفا برو!»  هواداران استقلال چندين روز است كه از محمود فكري مي‌خواهند استعفا بدهد. آنها درست يا غلط فكر مي‌كنند مشكل تيم‌شان سرمربي است. همان‌طوركه در صفحات شخصي و كانال‌هاي هواداري‌شان به عملكرد حسيني و باقري و هر بازيكني كه در حد و اندازه‌هاي تيم ظاهر مي‌شود، انتقاد مي‌كنند و بهانه‌جويي‌ها را نمي‌پذيرند. با اين حال نه حسيني رفته و نه باقري و نه فكري قصد دارد تيم را ترك كند. آن هم در شرايطي كه خودشان مي‌گويند اگر مشكل ما هستيم مي‌رويم و ديگران هم مي‌گويند بله مشكل شما هستي اما كسي از جايش تكان نمي‌خورد. 
در چنين شرايطي و بعد از اين همه تجربه شايد بهتر باشد اين دست افراد مشهور در فوتبال دور چنين حركت رقت‌آوري را خط بكشند.كساني كه تحت هيچ شرايطي حاضر به استعفا و كناره‌گيري نيستند و تا وقتي ممكن باشد به جايگاه‌شان مي‌چسبند. درست مثل خيلي از مديران كشور كه دقيقا مي‌دانند مشكل از خودشان است اما كناره‌گيري براي‌شان از هر چيزي سخت‌تر است. حاضرند تا قيام قيامت انواع و اقسام اعتراضات را به جان بخرند ولي جايگاه‌شان را از دست ندهند.  كسي چه مي‌داند؟ شايد همه جانشينان بعدي قرار است برانكويي باشند كه مي‌توانند فصلي جديد رقم بزنند. برانكوهايي كه اگر عاشقان پست و مقام نخواهند بي‌خيال شوند، هرگز فرصت ابراز وجود را پيدا نمي‌كنند.تازه اگر نفر بعدي برانكو هم نباشد حداكثر چيزي شبيه به همان گزينه‌هاي قبلي خواهد بود. در مورد محمود فكري جانشين احتمالي او هركس كه باشد هم احتمالا مي‌تواند با اين ستاره‌ها جزو 4تيم بالاي جدول قرار بگيرد.