تاكيد اسحاق جهانگيري
بر برگزاري انتخابات پرشور
ايران ملك مشاع
همه ايرانيان است
با هر مذهب
و هر گرايش
مقصد اين بار «گلستان» است، آخرين جايي كه معاون اول رييسجمهوري در سلسله سفرهاي يكي- دو ماه اخير براي سركشي انتخاب كرده است. سفرهايي كه اين روزها اغلب سياسي تحليل ميشود و سخنرانيهايي كه هر روز صريحتر. گويا اين خاصيت انتخابات است كه با نزديك شدن به روزهاي ثبتنام كانديداها صراحت لهجه ميآورد و هر چه جريانهاي سياسي در پشت پرده به گزينه نهاييشان نزديكتر شوند، كانديداهاي احتمالي در عيان بيپرواتر. شايد به همين دليل است كه اين روزها معاون اول رييسجمهوري از «زنان»، «جوانان»، «اقوام» و «مذاهب مختلف» بيشتر سخن ميگويد و معتقد است كه بايد با بازسازي سرمايه اجتماعي به وسيله برگزاري انتخابات پرشور به عنوان كمهزينهترين راه موجود به همه مردم اين حس را منتقل كنيم كه ايران ملك مشاع همه آنهاست.
اسحاق جهانگيري به عنوان يكي از مهمترين كانديداي اصلاحطلبان براي سال ۱۴۰۰ مطرح شد. همان زمان كه در مناظرههاي انتخاباتي چنان پيش رفت كه در فضاي مجازي هشتگ «با جهانگيري تا ۱۴۰۰» راه افتاد. از سال ۹۶ تا امروز اتفاقات بسياري رخ داد كه هر روز باعث كمرنگتر شدن اين اميد اصلاحطلبان براي حضور در پاستور شد. كنشها و واكنشهاي حاكميتي، تصميمات دولتي، بحرانهاي امنيتي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و مجموعه اتفاقات و اعتراضات ۴ سال گذشته باعث شد كه نه تنها اسحاق جهانگيري، نه تنها جريان اصلاحات بلكه مجموعه نهادهاي حاكميتي، اصولگريان نيز به اين فكر بيفتند كه با اين مشاركت حداقلي كه در اسفند ۹۸ شاهد آن بودند چه بايد كرد. بماند كه در اين ميان نان خرده جريانهايي از اصولگرايان در مشاركت حداقلي است و در همين راستا نيز گام برميدارند. گرچه اين سيب سياست هزار چرخ خورد تا رسيد به اينجا كه امروز چنان شور و شوق انتخاباتي ميان مردم به چشم نميآيد اما جريانهاي سياسي و چهرههاي وابسته به آنها مشغولاند، مشغول سخنراني، مصاحبه و اعترافها و شعارهاي زودهنگام.
اسحاق جهانگيري به عنوان يكي از كانديداهاي بالقوه جريان اصلاحات نيز از اين قاعده مستثني نيست. در همين راستا و در يكي- دو ماه گذشته به هر استاني كه سفر كرد، عمدتا در ديدار با «نخبگان، جوانان، برگزيدگان و فعالان سياسي اجتماعي و فرهنگي» آن استان بيش از گذشته سخنرانيهاي سياسي داشت. برخلاف ۷ سال گذشته كه بيش از هر چيز از موضعگيريهاي سياسي پرهيز داشت و خود را به عنوان يك چهره اقتصادي در دولتي با مصايب بيشمار اقتصادي جا انداخت. ديروز هم در جريان سفر به استان گلستان معاون اول رييسجمهوري از زنان و اهل سنت گفت؛ دو گروهي كه اغلب كانديداهاي رياستجمهوري به سراغ آنها و مطالباتشان ميروند و پس از تشكيل دولت فراموششان ميكنند.
مردم بر سر مسوولان فرياد هم بزنند
حق آنهاست
معاون اول رييسجمهوري صحبت در مورد «مردم و حقوقشان» را از سيل فروردين سال ۱۳۹۸ آغاز كرد. او به بركناري استاندار گلستان كه در موقع بروز اين اتفاق در محل ماموريت نبود اشاره كرد و گفت كه «مديريت هر جا كه منافع مردم در ميان باشد نبايد رعايت ملاحظات شخصي و رفاقتها را در نظر بگيرد. در آن تاريخ برخلاف همه تاكيدات قبلي اما استاندار وقت گلستان در حين وقوع بحران سيل، استان را ترك كرده بود كه اين موضوع غيرقابل قبول بود. مديري كه مسووليتي را بر عهده دارد بايد خود را وقف مردم كند و اگر ديد اتفاقي افتاده و عرصه را خالي كرد، شايسته مديريت نيست. وقتي مردم دچار گرفتاري هستند ممكن است بر سر مسوولان فرياد هم بزنند اما حق آنهاست زيرا زندگيشان از بين رفته است و ممكن است فكر ميكنند مسوولان كشور به فكر آنها نيستند اما همين قدر كه مديريت در شرايط بحران در كنار مردم حضور دارد موجب ۵۰ درصد آرامش آنها ميشود و بقيه مسائل نيز با كمك يكديگر مرتفع ميشود.»
عليه تبعيض مذهبي و قوميتي
جهانگيري در ادامه به دو گروه «زنان» و «اهل سنت» اشاره كرد، دو گروهي كه به دليل سالها تضييع حقوق شهرونديشان مورد توجه و علاقه كانديدهاي رياستجمهوري هستند. او با تأكيد بر اينكه اهل سنت همواره در كنار انقلاب بودهاند و دولت مكلف است مسائل آنها را حل كند، گفت: «در كردستان هم به پاسخ مقام معظم رهبري به نامه مولوي عبدالحميد اشاره كردم كه فرمودند مردم ايران بدون توجه به مذهب و قوميت در حقوق و مسووليت هيچ تفاوتي ندارند و تنها موضوع براي كسب مسووليت شايستگي مديريتي است، قبول دارم كه در حق اهل سنت و زنان كوتاهيهايي شده است.» معاون اول رييسجمهور بر تلاش دولت براي افزايش حقوق زنان در پستهاي مديريتي و استفاده از ظرفيت سمنها و سازمانهاي مردم نهاد تأكيد كرد و توضيح داد: «در خصوص آسيبهاي اجتماعي نيز كه موضوعي جدي است سازمانهاي مردم نهاد حضور و فعاليت جدي داشته باشند. در اين موضوع رهبر معظم انقلاب چهار جلسه متوالي با مسوولان عالي كشور برگزار كردند كه نتيجه اين جلسات به ارايه راهكارهاي مواجهه با حاشيهنشيني و آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن منجر شد.»
جهانگيري با اشاره به موفقيت و يا عدم موفقيت دولت گفت: «تا جايي كه ميتوانيم بايد براي حل مشكلات در صحنه باشيم حتي اگر بتوانيم به ميزان كمي موثر باشيم نميتوانيم كشور و مردم را رها كنيم، بايد از آبرو و توان خود هزينه كنيم آبروي ما بايد فداي مردم بشود. دولت در مجموع در حد توانش در اين زمينه تلاش كرده و با توجه به شرايط موفق بوده است.»
شكست فشار حداكثري
اتكا به سرمايه اجتماعي در مسير توسعه از ديگر تاكيدات معاون اول رييسجمهوري در سخنراني ديروز بود. موضوعي كه در آستانه انتخابات نيز بيش از پيش به چشم و به كار ميآيد. او در همين راستا به شرايط اقتصادي كشور و تاثير تحريمهاي امريكايي اشاره كرد و گفت كه امريكاييها كه همواره «تظاهر ميكردند اهل ترور رسمي و دولتي نيستند» ميخواستند با «ترور سردار سليماني» ايران را به مرز «فروپاشي» ببرند اين در حالي بود كه ملت ايران «تابآوري و مقاومت» نشان داد كه «فشار حداكثري عليه ملت ايران شكست خورده است.»
معاون اول رييسجمهوري همچنين گفت: «خارجيها تلاش كردند القا كنند مردم با جمهوري اسلامي ايران آينده روشني ندارند و مخالفان داخلي دولت نيز اينگونه القا ميكردند كه با اين دولت آينده خوبي پيش روي مردم نخواهد بود.مخالفان داخلي مرتكب اشتباه بزرگي شدند و ناخواسته در اين امر با دشمن همصدا شدند و به اميد و اعتماد ملت ايران آسيب زدند.» جهانگيري در ادامه تاكيد كرد كه امروز در اروپا و امريكا همه موافق احياي برجام هستند و حرف جمهوري اسلامي هم اين است كه «امريكاييها از برجام خارج شده و مردم ايران را تحريم كردهاند حالا وظيفه آنها اين است كه اين اقدامات را اصلاح كنند تا برجام دوباره احيا شود.»
انتخابات رياستجمهوري
صحنه واقعي «گفتوگوي ملي»
جهانگيري به هر روي عضوي از بدنه دولت به حساب ميآيد و دفاع از كارنامه ۸ ساله دولت در واقع دفاع از بخشي از مديريت اوست. به همين دليل هم در بخشي از سخنراني ديروز به دفاع تمامقد از دولت ايستاد و گفت كه «اين جفا به مديران كشور است كه كسي فكر كند ما كاري ميتوانستيم در اين دولت انجام دهيم و از آن دريغ كردهايم.» او حتي مدعي شد كه «به عنوان وزير و علاقهمند به دولت آقاي خاتمي و معاون اول دولت آقاي روحاني با قاطعيت ميگويم كه ما در اين دولت بيشتر از همه دولتهاي گذشته پيشرفت داشتهايم.»
پس از اين اظهارات بار ديگر نقبي به «سرمايه اجتماعي» و «بازسازي» آن زد و تاكيد كرد كه انتخابات رياستجمهوري با «مشاركت حداكثري» كه «رهبري نيز بر آن تاكيد داشتند»، مهمترين فرصت براي بازسازي سرمايه اجتماعي كشور است. چراكه رييسجمهوري بايد «پشتوانه مردمي قدرتمندي» داشتهباشد تا بتواند با دنيا مذاكره كند. جهانگيري همچنين گفت: «بايد كاري كنيم جوانان، زنان، اقوام و پيروان مذاهب مختلف به آينده ايران اميدوار شوند. برگزاري انتخابات پرشور نتيجهاش اين است كه همه ايرانيان با هر مذهب و گرايشي احساس كنند ايران ملك مشاع همه آنهاست.» او با تأكيد بر اينكه انتخابات رياستجمهوري صحنه واقعي گفتوگوي ملي، شكلگيري تفاهم و همكاريهاي ملي است، همچنين تصريح كرد: «كمهزينهترين راه براي رسيدن به يك سرمايه اجتماعي بزرگ و دفع خطرات از ايران، انتخابات پيش رو است»؛ چرا كه آب بر روي آتش تبليغات منفي عليه مردم ايران ميريزد و كساني را كه به دنبال نااميد كردن مردم از نظام و آينده كشور هستند، نااميد ميكند. »جهانگيري گفت: «البته برگزاري انتخابات پرشكوه نيازمند الزاماتي است كه بايد همه نهادهاي حكومتي، دولت، نخبگان جامعه و گروههاي تأثيرگذار و جريانات سياسي به آن پايبند باشند. بايد اين الزامات را خوب تعريف كنيم و روي آنها تفاهم داشته باشيم كه حتماً در اين صورت در اين دو- سه ماه آينده ميتوانيم اقتدار ايران را به دنيا نشان دهيم.»