• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4877 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۱ اسفند

چرا هنوز بايدن به برجام بازنگشته است؟

خليل قلخانباز

 

جو بايدن، رييس‌جمهور جديد امريكا كه بيش از پنج هفته است وارد كاخ سفيد شده اما هنوز به برنامه جامع اقدام مشترك بين ايران و شش قدرت جهاني بازنگشته است. اين در حالي است كه در دوران مبارزات انتخاباتي بارها از بازگشت به برجام سخن به ميان آورده بود و همچنين در دوراني كه برجام به امضا رسيد، بايدن معاون رييس‌جمهور امريكا بود. حال اين سوال مطرح است كه چرا هنوز رييس‌جمهور جديد امريكا به توافق هسته‌اي بازنگشته است؟ در پاسخ به اين سوال مي‌توان چند دليل را مطرح نمود كه در ادامه و در اين تحليل كوتاه به برخي از آنها اشاره خواهد شد.
الف- يكي از دلايل اصلي عدم بازگشت بايدن به برجام تاكنون، علاقه رييس‌جمهور جديد ايالات‌متحده و تيم همراه او و خصوصا جك ساليوان مشاور امينت ملي امريكا، به زيرساخت‌هاي تحريمي ايجاد شده در دوران ترامپ عليه جمهوري اسلامي ايران است. گرچه فشار حداكثري ترامپ در چند سال گذشته به نتيجه دلخواه در قبال تهران نرسيد، اما جو بايدن علاقه چنداني به از بين بردن زيرساخت‌هاي تحريمي ايجاد شده ندارد؛ زيرا اين زيرساخت‌ها مي‌توانند براي فشار به ايران به عناوين مختلف و در برهه‌هاي گوناگون مورد استفاده قرار گيرند؛ 
ب- نگاه بايدن به مساله ايران برخلاف اوباما، پيش بردن همه پرونده‌ها به ‌صورت همزمان است، تيم همراه بايدن بر اين عقيده هستند كه مي‌بايست همه پرونده‌هاي مهم بين تهران و واشنگتن از قبيل صلح خاورميانه، نفوذ منطقه‌اي ايران، پرونده موشكي و هسته‌اي به ‌صورت همزمان حل و فصل شوند، لذا اگر تحريم‌هاي وضع شده در دوران ترامپ بخواهد در قبال برگشت تعهدات برجامي ايران برداشته شوند آنگاه دستان ايالات‌متحده درخصوص ديگر پرونده‌ها با تهران خالي است و مابه‏ازايي براي پرداخت و فروش به ايران وجود نخواهد داشت و اين مساله باعث ترغيب ايران در ديگر پرونده‌ها براي دادن امتياز نخواهد شد و لذا تيم همراه بايدن علاقه چنداني به لغو كامل و يك‌باره تحريم‌هاي وضع شده در دوران ترامپ را ندارند و به همين خاطر فعلا سياست دفع‏الوقت را در پيش گرفته‌اند تا ايران به خاطر فشار تحريم‌هاي موجود، راضي به برداشته شدن تدريجي آنها باشد و از سوي ديگر راضي به مفتوح شدن ديگر پرونده‌ها نيز باشد؛ زيرا مقامات امريكايي مي‌دانند كه دولت فعلي ساكن در پاستور نياز به برداشته شدن تحريم‌ها و يا حداقل بخشي از آنها قبل از 28 خرداد سال 1400 و به خاطر مساله انتخابات را دارد؛ به همين خاطر امريكا عجله‌اي بر برداشته شدن تحريم‌ها ندارد و بر اين عقيده است كه تاخير در اين كار هيچ ضرري به ايالات‌متحده نخواهد رساند و اين ايران است كه در فشار است و اين موضوع درنهايت ايران را قانع به دو مساله فوق‌الذكر يعني برداشته شدن مرحله‌اي و تدريجي تحريم‌ها و همچنين مذاكره بر سر ديگر موضوعات از قبيل موشكي و نفوذ منطقه‌اي خواهد كرد و زيرساخت‌هاي تحريمي ايجاد شده در اين موضوع يعني اقناع‌سازي ايران نقش بارزي خواهند داشت.
ج- دليل ديگر اينكه، زمان گريز هسته‌اي ايران هنوز به مرحله حساسي نرسيده است كه ايالات‌متحده را نگران كند. گرچه سلاح هسته‌اي جايگاهي در دكترين دفاعي جمهوري اسلامي ايران ندارد و مقام معظم رهبري نيز بارها به اين مورد اشاره كرده و آخرين آنها در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان رهبري در چهارم اسفند ماه سال جاري بوده است، اما كاهش زمان گريز هسته‌اي موضوعي است كه ايالات‌متحده را نگران خواهد كرد و حاضر است كه به خاطر اين موضوع اقدامات عاجلي از قبيل لغو تحريم‌هاي وضع شده در دوران ترامپ را در دستور كار خويش قرار دهد. زيرا طبق برجام و از زاويه ديد غربي‌ها زمان گريز هسته‌اي قريب يك سال بوده كه اين زمان فرصت لازم را در اختيار غربي‌ها در صورت اقدام خلاف برجامي ايران براي هرگونه اقدام احتمالي قرار مي‌داده است. لذا گرچه ايران در چندين مرحله و پس از صبر استراتژيك يك‌ساله خود پس از خروج ترامپ از برجام، كاهش تعهدات برجامي انجام داد، اما زمان گريز هسته‌اي را چندان كاهش نداده و نگراني جدي را در غربي‌ها ايجاد نكرده است؛ زيرا توانايي ساخت سلاح هسته‌اي توسط تهران يكي از خطوط قرمز جدي غرب و ايالات‌متحده بوده است. شايد بتوان اشاره مقام معظم رهبري به نياز ايران به غني‌سازي 60درصدي در آينده براي پيشران‌ها در نشست با اعضاي مجلس خبرگان رهبري در چهارم اسفند را در همين راستا ارزيابي كرد تا خيال طرف‌هاي غربي به‌صورت كامل از اين موضوع يعني گريز هسته‌اي راحت نباشد. 
د- دليل ديگر را در نوع نگاه دموكرات‌ها به مسائل داخلي ايران ارزيابي كرد. گرچه جمهوري‏خواهان و خصوصا ترامپ و تيم همراه او تفاوت چنداني براي جناح‌ها و گروه‌هاي مختلف در ايران قائل نبودند، اما دموكرات‌ها برخلاف جمهوري‌خواهان در اين حوزه تمايز قائل هستند و دولت و حكومت ايران را شبيه توپ بيليارد فرض نكرده و به دنبال تاثيرگذاري بر تحولات و موضوعات داخلي ايران هستند و اين موضوع زماني برجسته‌تر مي‌شود كه زمان چنداني تا انتخابات سيزدهمين دوره رياست‌جمهوري در ايران باقي نمانده و بايدن و تيم همراه او نيم‌نگاهي نيز به اين انتخابات خواهند داشت، خصوصا آنكه قانون برجامي مجلس نيز در آذر ماه به تصويب رسيد و ممكن است از اين قانون برداشت‌هاي جناحي و حزبي صورت گيرد. لذا بايدن بر اين عقيده است كه هرگونه اقدام او درخصوص لغو تحريم‌هاي وضع شده در دوران ترامپ ممكن است به ‌حساب يك جناح در ايران واريز شده و در نتيجه انتخابات تاثيرگذار باشد. 
ه- دليل ديگر، جايگاه خاورميانه در سياست خارجي امريكا و جو بايدن است. برخلاف دهه‌هاي گذشته ديگر منطقه غرب آسيا ارزش و جايگاه گذشته را براي ايالات‌متحده ندارد و سياست كلان امريكا مهار چين است. اين رويكرد از دوران اوباما و در سال 2011 شروع شد در دوران ترامپ نيز ادامه يافت و بايدن نيز در اولين سخنراني رسمي خود در محل وزارت خارجه به آن اشاره كرد و گفت كه از رقابت با چين استقبال مي‌كند. نكته قابل‌ تامل اينكه در اولين سخنراني رييس‌جمهور جديد امريكا به ‌جز جنگ يمن اشاره‌اي به ايران و خاورميانه نشد تا بايدن اين سيگنال را به منطقه بدهد كه منطقه غرب آسيا جايگاه چنداني در سياست خارجي امريكا نخواهد داشت و لذا مساله ايران و برجام در اولويت نخست امريكا قرار ندارند. همچنين سروسامان دادن به موضوعات داخلي امريكا از قبيل كرونا، واكسيناسيون، دعواهاي جناحي و حزبي پس از اقدام تحريك‌آميز ترامپ در ششم ژانويه و مشكلات اقتصادي نيز از ديگر دلايلي مي‌تواند باشد كه فعلا ذهن رييس‌جمهور جديد امريكا را به خود مشغول ساخته و برجام در اولويت نخست او نيست.
و- شايد دليل ديگر متغيرهاي منطقه‌اي تاثيرگذار از قبيل عربستان سعودي، رژيم اسراييل و امارات عربي متحده است كه به‌ صورت جدي مخالف هرگونه بازگشت امريكا به برجام هستند. لذا بايدن به دنبال فروش كاهش تعهدات برجامي ايران و كاهش زمان گريز هسته‌اي و قانون مجلس شوراي اسلامي كشورمان به كشورهاي مذكور براي راضي نمودن آنها به ‌منظور بازگشت به برجام است. لذا مي‌توان ارزيابي اطلاعاتي دستگاه‌هاي اطلاعاتي برخي از اين كشورها مبني بر فاصله دو تا سه ساله ايران با ساخت بمب هسته‌اي را در اين راستا ارزيابي كرد تا فوريت بازگشت بايدن به برجام را از حيز انتفاع ساقط كنند و ضرورت آن را كمرنگ جلوه دهند. 
در مجموع به نظر مي‌رسد بايدن به دنبال بازگشت به برجام است و همچنين به دنبال توافق‌هاي گسترده‌تر درخصوص ديگر موضوعات با ايران است و همچنين از سويي به دنبال طولاني‌تر كردن زمان‌بندهاي غرب آفتاب در برجام نيز هست، اما متغيرهاي متعدد و تاثيرگذار و نوع نگاه مستاجران جديد كاخ سفيد بر اين روند بسيار تاثيرگذار بوده و بر اين عقيده هستند كه عجله در بازگشت به برجام و لغو تحريم‌هاي وضع شده و از بين بردن زيرساخت‌هاي تحريمي ايجاد شده، پيروزي بزرگ ديگري براي ايران پس از پيروزي در فشار حداكثري ترامپ است و اين موضوع هم افزايش قدرت منطقه‌اي ايران را در پي خواهد داشت و هم نارضايتي متحدان و هم‌پيمانان امريكا در منطقه را. همچنين چندجانبه‏گرايي و فراآتلانتيك‏گرايي مقامات جديد امريكا و تلاش براي هماهنگي كامل با اروپا نيز بر نحوه و سرعت بايدن به برجام تاثيرگذار بوده است. البته هويداست كه دوران فشار حداكثري به سر آمده و ديوار تحريم‌ها ترك برداشته و در حال ريزش است و فقط ممكن است چند ماهي طول بكشد. در نهايت اينكه سفر رافائل گروسي به تهران و توافق فني و سه ماهه او با مقامات كشورمان را مي‌توان با هماهنگي غرب دانست و بيان كرد كه ايالات‌متحده دير يا زود به برجام بازخواهد گشت، اما چند و چون آن است كه فعلا در هاله‌اي از ابهام قرار دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون