يادداشتي درباره جايگاه امير خسرو بلخي در موسيقي افغانستان
نامي به وسعت جغرافياي فارسي و اردو
مهدي حسين موحد بلخي
«آن روز كه روح پاك آدم به بدن
گفتند درآ نميشد از ترس به تن
خواندند ملائكان به لحن داوود
در تن در تن درآ درآ در تن در تن»
اميرخسرو بلخي
اين بار، يادي و نگاهي هرچند گذرا، از دانشمند، شاعر و موسيقيدان بزرگ بلخ، يعني افغانستان كنوني است كه او با ايجاد اساسات علم موسيقي، ترانهها و اختراعات آلات موسيقي، راگها وراگنيها (دستگاه موسيقي) بخش مهمي از جغرافياي فرهنگي ديروز و امروز ما را به خصوص در حوزه «فارسيزبانان و اردوزبانان» همسايه، (شبه قاره هند) به هم پيوند زده است.
ابوالحسن اميرخسرو بلخي يا دهلوي در سال (۱۲۴۳م) در پتياله هند به دنيا آمد. پدرش امير سيفالدين محمود از اميرزادههاي بلخ بود كه در اثر حمله مغولها از بلخ به دهلي هندوستان مجبور به مهاجرت شده و در آنجا با دختر نواب عمادالملك (از سران و وزيران هند) اهل دهلي و پتياله ازدواج ميكند.
اميرخسرو بعد از اينكه پدر را از دست ميدهد، براي كسب علم و معرفت و عرفان، پس از هجرت در دهلي هند، در خدمت حضرت نظامالدين اوليا و در زمره مريدان آن حضرت درميآيد و تا آخر عمر به ارادتش وفادار ميماند.
گفته شده كه اين چهره فرازمند هنري، از پيشتازان طريقت چشتيه نيز بوده و به خاطر ترويج بيشتر اين طريقت «قوالي» يعني قول، خواندن را در موسيقي كلاسيك ايجاد كرده تا مطربان و پيروان اين طريقت بتوانند با همراهي سازها، اشعار عرفاني و مذهبي را در خانقاهها خوانده و هم عبادت كنند و در عين زمان با برهمناني كه در معابدشان «بجن» ميخواندند، رقابت كند.
بنا به روايت اميرخسرو دوباره به زادگاه خود بلخ برميگردد و سرانجام در جنگي با كفار كشته ميشود.
ابداعات اميرخسرو بلخي در موسيقي
اول ايجاد هفت نت موسيقي شرقي كه به گفته استاد سرآهنگ هركدام معنا و مفهوم خاصي دارد.
سا - رِ - گه - مه - په - ده - ني
(سا) به معناي عزم متين، ثابت قدم بودن. (رِ) يا (را): رب، پروردگار خود را ياد كن. (گه) يا (گا): بخوان. (مه) يا (ما): از غرور اجتناب كن. (په) يا (پا): پاك بودن از بغض و كينه و حسد و... (ده) يا (دا): از مادّيات پرهيز كن. (ني) مانند «ن»: خميده و متواضع باش.
دوم اختراعات آلات موسيقي مانند (طبله) ساز بسيار زيباي كوبهاي متشكل از دو طبل كه به نتهاي موسيقي سُر (كوك) ميشود و هركدام زير و بم است. (سيتار) كه موسيقيدانان شاه تارها ميخوانندش. (سارنگ) سازكش (زهي) كه با كمان نواخته ميشود. قابل ذكر است كه اين سه آلات موسيقي مكمل يكديگر بوده و در نوع خود بسيار زيبا و بينظير هستند كه دانشمندان و موسيقيدانان جهان را به شگفت آورده است و تاكنون نيز از اين سهآلت موسيقي، بهتر و تكميلتر ساخته نشده است.
سوم؛ راگها و راگنيها (دستگاهها)، ترانه، خيال و قوالي (سبكهاي خاصّ در موسيقي) كه هركدام فلسفه خاص خودش را دارد و به جاست كه در اين زمينه از رساله معروف «قانون طرب» «استاد سراهنگ» استفاده شود.
به هرحال اميرخسرو بلخي (رح) مباني و اساساتي مهم ّرا درعلم موسيقي اختراع كرده و روي كار آورد كه مايه اعجاب استادان فن شد و نايك گوپال با آن قدرت علمي كه در موسيقي داشت در برابر همه لياقتهاي حضرت اميرخسرو سر تعظيم و تكريم فرود آورد و تا زنده بود از صحبتها و تجربههاي او بهرهها برد.»
بجا خواهد بود تا يادي هم از بزرگان موسيقي شود كه آنان را در كشور هند خدايان موسيقي ميخوانند و در حقيقت آنها در مكتب ادبي و هنري موسيقي اميرخسرو بلخي، رشد و تكامل يافتهاند و همچنان آنها نسل از اميرخسرو و پتياله گهرانه (مكتب پتياله) نيز دانسته ميشوند.
استاد فتحعلي خان جرنيل، استاد عليبخش خان، استاد عاشقعلي خان، استاد بري غلامعلي خان، استاد محمدحسين سرآهنگ، استاد عبدالكريم خان، استاد فياضخان، استاد امانتعليخان، استاد فتحعلي خان، استاد سلامتعلي خان، استاد نزاكتعلي خان، نصرت فتحعلي خان قوال، مهدي حسن خان شاهنشاه غزل، محمد رفيع آوازخوان حنجره طلايي هند و اساتيد بزرگي از افغانستان مانند استاد قاسم استاد غلامحسين استاد محمود چشتي استاد رحيم بخش استاد هاشم و دهها چهره ماندگار ديگر هنر موسيقي كه همه از مكتب پتياله و از شاگردان مكتب موسيقي اميرخسرو بلخي و از ارادتمندان و پيروان اهلالبيت بودند و اين بزرگان در وصف خاندان اهلالبيت ترانههاي ماندگاري سرودند و خواندند كه يكي دو نمونه از آن توسط خود اميرخسرو بلخي ساخته و سروده شده است كه استادان بزرگ آن را هميشه خواندهاند. «يار من بيا بيا» از «راگ درباري» در وصف امام زمان (عج) با اجراي استاد سراهنگ، سرتاج موسيقي.
«خبرم رسيده امشب كه نگار خواهي آمد/ سر من فداي راهي كه سوار خواهي آمد» با صداي مهدي حسن خان، شاهنشاه غزل كه همچنان ماندگار خواهد ماند. بناي شناخت و شناساندن مكتب فرهنگي، ادبي و هنري (موسيقي) اميرخسرو بلخي و ديگر بزرگان موسيقي كه در اين مكتب ادبي و هنري، رشد و تكامل يافتهاند، از اهداف اساسي بنياد فرهنگي هنري اميرخسرو بلخي، به خصوص ميان نسل جوان ما است.