لطفاً با هم، بهتر ببينيم!
فرزانه توني
يك سال گذشت، از زمان اعلام رسمي حضور ويروس كرونا در كشور يك سال ميگذرد و طي اين يك سال گذشته، همهمان ناگواريهاي بسياري را تجربه كردهايم. از ناراحتيهاي روحي ناشي از دوري از جامعه تا مرگ عزيزان و ساير مسائلي كه به واسطه حضور اين ويروس در كشور حادث شده است. در اين ميان طبيعتا اقشاري از جامعه آسيب بيشتري ديدهاند. يكي از بخشهاي مهمي كه مستقيما از اين شرايط متضرر شده، بخش آموزشي كشور شامل مدارس و دانشگاههاست. با شروع واكسيناسيون ويروس كرونا شايد بتوان گفت تا حدودي از بار سنگين نگراني مردم نسبت به وضعيت كادر درماني كاسته شده است. در اين روزها كه كماكان مدارس و دانشگاهها تعطيل است، نكته قابل توجهي كه از ديد همگان مغفول مانده و به آن پرداخته نشده، فشار زياد ناشي از كلاسهاي مجازي بر دانشآموزان است. در اين باب تاكنون مطلبي عنوان نشده و تمام مطالب تنها در ارتباط با معايب كلاسهاي آنلاين و فشار روي معلمين و خانوادهها بوده است. در اين يادداشت هدف بر اين است يك بار هم اين موضوع از منظر شرايط دانشآموزان ديده شده و به حواشي و فشارهايي كه بر دانشآموزان وارد ميشود، پرداخته شود. با توجه به حساسيت ِخاص دوره ابتدايي و عملا بنياني بودن تحصيل در اين دوره، تمركز يادداشت بر اين دوره تحصيلي است. از روزهاي ابتداي اعلام حضور ويروس در كشور، فعاليت مدارس به صورت حضوري تعطيل شده و شرايط آموزش به صورت مجازي دنبال ميشود. حال بماند كه نه زيرساخت لازم جهت اين امر در كشور وجود داشته و نه مربيان دوره خاصي جهت آموزش در اين حوزه را تجربه كرده بودند. هميشه اين موضوع مطرح است كه فشار شرايط فوق تنها بر خانواده و مربيان وارد ميشود، حال آنكه مشكلاتي چون: معلمي كه به رغم تمام تلاش در انتقال صحيح مطالب ناكام بوده و نميتواند هدف خود را به درستي برساند. خانوادهاي كه به واسطه عدم اطلاع(پايين بودن سطح سواد و توانايي در بيان مطالب)، نابهساماني اوضاع در خانههايي كه والدين شاغل و يا مريض احوال دارند در واقع فشار دوچنداني را به دانشآموز وارد ميكند. در نظر بگيريد كه آموزش از طريق صوت براي خانواده فرستاده شده و والدين به نوعي نقش انتقال اين آموزش را با وجود قطعي برق و سرعت اينترنت به دانشآموز برعهده دارند. در نهايت با وجود همه كاستيها، دانشآموز ملزم به يادگيري در اين شرايط است كه يا سبب فشار خانواده به دانشآموز شده و يا والدين خود تكاليف را انجام داده و به نوع ديگري دانشآموز متضرر ميشود.
در همين اوضاع، مدت مديدي است كه خانوادهها آموزش مدارس را ناكافي و كمكاربرد ميدانند و توجيهشان عدم وجود موقعيت شغلي و حقوق مناسب و مكفي براي جامعه تحصيلكرده است. حال آنكه دولت از اين بابت براي اين قشر بسيار ضعيف عمل كرده و خانوادهها نيز گويي دچار نوعي سردرگمي و آشفتگي در قبال آينده فرزندانشان شدهاند. عليالحساب در اين روزهايي كه مدارس تعطيل است با علم به موضوعي كه بالاتر به آن پرداخته شد، يعني پايين بودن سطح آموزش و ناكافي بودن آن در مدارس، اين كلاسهاي آنلاين ديگر قوز بالاي قوز شدهاند. با وجود بياعتمادي خانوادهها به مدارس ديگر حتي استانداردهاي اين كلاسهاي مجازي را نه تنها ديگر قبول ندارند بلكه دنبال چندين و چند كلاس مجازي و فوقالعاده و خريد بسياري از كتابهاي كمكآموزشي هستند. بنابراين بايد يك بار هم كه شده، جاي دانشآموزان قرار گرفت تا متوجه فشاري كه از بابت كلاسهاي مجازي و حجم فعاليتهايي كه مربيان از دانشآموزان ميخواهند و به بچهها وارد ميشود، بود. (درصورتي كه همين فعاليتها و آموزشهاي كلاسي در زماني كه به صورت حضوري برگزار ميشد، يعني در طول ساعات صبح تا ظهر ِدانشآموزان به اين ميزان قابل رسيدگي نبود.) اين موضوع به گونهاي ملموس است تا جايي كه تعداد انگشتشماري از خانوادهها معترف به اين موضوع هستند كه حجم مطالب و فعاليتهاي مورد انتظار از دانشآموزان بسيار بيشتر از حد و اندازهاي است كه پيشتر در كلاسهاي حضوري قابل اجرا بود. عليالحساب لطفا دستان مباركتان را از يقه اين دانشآموزان بيگناه و حتي اين كودكان كه تجربه حضوري در مدارس را ندارند، برداريد. قطع به يقين ميتوان گفت با وجود شرايطي كه سال گذشته و امسال رخ داده، حقشان در قبال اين همه شادي و تجربههايي كه ميشد از دوستانشان و حضورشان در مدرسه به دست بيايد، سوخته شده و انصافا جاي بسي قدرداني است درحاليكه اين عزيزان در اين شرايط متضرر شدهاند، باز هم با توقعات و انتظارات نابهجاي سيستم آموزشي و والدين خود راه ميآيند. در روزهايي كه پارك، سينما، استخر، شهربازيها و تمام اماكن تفريحي و حتي خيابانها و فروشگاهها نيز قرق اين ويروس شده و همه در خانهها پناه گرفتهاند و اين عزيزان نيز از قربانيان روحي شرايط موجود هستند، «بياييد با هم بهتر ببينيم».