لالهزار را دوباره زيبا
آرام و سرزنده ميخواهيم!
ترانه يلدا
آن روز دو سال پيش كه چند نفري به لالهزار رفتيم و فكر كرديم بايد برايش كاري كرد، همه از آنرو بود كه اين خيابان نوراني، اما رها شده به حال خود شهرمان را دوست داشتيم و بهتر از اينها ميخواستيمش... زودتر از ما هم بودند بسياري كه اين فكر از سرشان گذشته بود و كارهايي هم كرده بودند. اتفاقا خيابان تكاني هم خورده بود. تازه خود شهرداري هم مايل به اين كار بود. اما شايد بهرغم اشتياقي كه همه به احياي لالهزار داشتند، روح لالهزار هنوز بعضيها را ميترساند؟
اما امسال با حكم ديوان عدالت براي اجازه تخريب سينما ايران، لالهزار ناگهان به خود آمد! - به خود آمد كه چه بكند؟ چطور؟ و با چه هدفي؟ - در درجه اول، هدف جلوگيري از فاجعه نابود شدن همه سينماهاي خالي و مسكوت مانده، يكي پس از ديگري براي همه مطرح شد. نمايندگان شوراي شهر تهران، آقايان دكتر حقشناس و دكتر علي اعطا به نمايندگي از مردم شهر تهران در رسانههاي حقيقي و مجازي اعلام كردند كه سينماها نبايد تخريب شوند و حتي لالهزار بايد قطبي شود براي جشنوارهها و فستيوالهاي هنري فجر و سينماحقيقت و غيره. ياران خانه سينما استقبال كردند و حاضر شدند ساختمانشان در لالهزار به مكاني كانوني براي انجام گفتوگو براي احياي لالهزار قرار گيرد. مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز تمايل خود را به ماندگاري فضاهاي فرهنگي تهران قديم ابراز كردند. رييس دانشگاه هنر نياز دانشجويان به فضاهاي نمايشي، تئاترها و سينماها را مطرح كرد. شهرداري منطقه 12 كه خود بيش از يكسال بود مشغول تعريض پيادهروهاي لالهزار بود، برنامهاش بر احياي اين محور قديمي فرهنگي تهران استوار بود. سازمان زيباسازي هم كه از سالها پيش خانه دايي جان ناپلئون را در زمان دكتر قاليباف خريده و آن را مرمت كرده بود و خود جناب قاليباف هم آن را به عنوان نقطهاي كانوني براي دوستداران فرهنگ و هنر، بيش از 3 سال پيش افتتاح كرده بود. همه مسوولان لالهزار را براي جوانان و نيز سالمندان تهراني خياباني زيبا و روشن ميخواستند! خياباني كه نه فقط به خاطر مغازههاي زيباي چراغاني شدهاش، بلكه به خاطر پتانسيلهاي زيادي كه در خاطرات مردم شهر داشت به عنوان تنها محور پياده فرهنگي و بهترين جا براي باززندهسازي زندگي تهران قديم در قلب شهرمان، مطرح ميشد. حق هم داشتند. لالهزار، علاوه بر مكانهاي حي و حاضر براي احياي هنر و فرهنگ و سنت ايراني با هم بودگي، بهترين اندازهها را نيز براي ايجاد يك خيابان سرزنده فرهنگي دارد! هنوز معماري زيباي آن نسبتا سالم مانده است و يك پيرايش خوب، مثل آنچه سازمان زيباسازي براي خيابان انقلاب و شهرداري براي ديگر خيابانهاي سعدي و فردوسي و مولوي و مصطفي خميني انجام داده، ميتواند در لالهزار جواهري را از زير يك قرن غبار بيتوجهي بيرون بياورد! اگر مرمت تئاتر نصر اكنون در دستور كار شهرداري قرار دارد، پس حتما بقيه لالهزار را هم ميشود نجات داد! تازه، لالهزار كه فقط سالنهايش نيست. لالهزار لالهزار است! لالهزار يادآور تهران مدرن و سرزندهاي است كه از سالهاي دور چون مغناطيسي همه را براي خريد لباس و پارچه و عينك و كلاه و نيز براي چراغ و لوستر و كتاب و لوازم آرايش به خود جذب ميكرد. بگذريم از شيرينيها و انواع كافهها و قهوهخانهها و جاذبههاي گردشي. اين حرفها را هر كس تا به حال شنيد، به خاطر آورد. هيچ كس نه نگفت و همه استقبال كردند.