كاربرد علم روانشناسي در حوزه منابع انساني، بازاريابي و فروش محصولات
حميدرضا شفعتي، كارشناس روانشناسي صنعتي و سازماني: علم روانشناسي يكي از قديميترين نظامهاي علمي در جهان ميباشد كه سابقه مطالعه و طرح مباحث آن به دوران باستان و به انديشمنداني همچون افلاطون و ارسطو بازميگردد. اين علم در طول تاريخ بشر به سبب جذابيتها و تاثيرگذاري آن در ابعاد مختلف زندگي انساني، همواره مورد توجه دانشمندان، متفكرين، سياسيون، فلاسفه و حتي مردم عادي قرار گرفته است؛ زيرا هميشه در طول تاريخ اين اعتقاد وجود داشته كه روانشناسي دانشي است براي رسيدن به اساسيترين نيازهاي سرشت آدمي، يعني «آرامش و اطمينان» و «دوري از افسردگي و اضطراب» از ديرباز جزو مسائل مهم بشريت بوده است. همين مساله موجب شده تا در اديان و آيينهاي كهن بشري، ضمن تشريح علل آرامش روحي و رواني، راهكارهايي براي پاسخ به نياز اساسي بشر ارايه شود. از سويي ديگر بهداشت و سلامت رواني يكي از نيازهاي اجتماعي نيز به شمار ميرود؛ چراكه عملكرد مطلوب جامعه مستلزم برخورداري از افرادي است كه از نظر سلامت و بهداشت رواني در وضعيت مطلوب قرار داشته باشند. در زمينه بازار و تجارت نيز همواره روانشناسي مورد توجه اقتصاددانان و فعالان عرصههاي اقتصادي بوده است؛ زيرا به كمك اين علم، ميتوان از طريق شناسايي رفتار مصرفكننده (روانشناسي مصرفكننده)، عوامل موثر در انتخاب كالا و يا خدمت را مورد بررسي و نيز عوامل فرهنگي و اجتماعي موثر بر تصميمگيري مصرفكنندگان را مورد تحليل قرار داد. با بهكارگيري صحيح روشهاي مطالعه در مورد رفتار مصرفكننده و پيشبيني رفتارهاي مرتبط با خريد، ميتوان به ساخت و ارايه بهترين كالا يا خدمات پرداخت كه درنهايت منجر به افزايش فروش و رضايتمندي مشتريان ميگردد. يقينا آشنايي با رفتار مصرفكننده در شيوه كيفيت و كميت كار سازمان تاثيرگذار خواهد بود. باتوجه به مطالب بيان شده، مديران ارشد سازمانها بايد با بهكارگيري نيروهاي متخصص و مشاوريني در حوزههاي مختلف علمي، از جمله علم روانشناسي و گرايشهاي وابسته به آن (روانشناسي صنعتي و سازماني) فصل نويني در تفكر و ديدگاه مديريتي سازمان در ارتباط با نيروهاي درون و برون سازماني ايجاد نمايند كه از اين رويكرد نوين بخش آيندهاي روشن در ارتقا و انباشت دانش و به تبع آن علم محوري در لايههاي مختلف توليدي و خدماتي كشور خواهد بود. روانشناسي نيز به عنوان علمي كه به بررسي و مطالعه جنبههاي مختلف پيدا و پنهان رفتار انساني ميپردازد ديد وسيعي به مدير يك سازمان ميدهد كه با تركيب آن با جنبههاي مختلف ساير علوم ميتواند متغيرهاي محيطي را به كنترل خود و استراتژيهاي مديريتي خود را به بهترين نحو ممكن به اجرا درآورد.
آيا روانشناسي در حوزه سرمايه انساني براي مديران كاربرد دارد؟
همانگونه كه اشاره شد مدير موفق و كاردان فردي است كه بر محيط فعاليت خود، اشراف كامل داشته باشد. اين اشراف و تسلط با بهكارگيري ابزار، فنون و علوم مختلف امكانپذير خواهد بود كه در جنبه علمي يكي از كارآمدترين و تاثيرگذارترين علوم، علم روانشناسي است كه بر پايه آن، شناخت از انسان، حالات و واكنشهاي رواني و رفتاري او به دست خواهد آمد. حال در پاسخ به سوال كه استفاده از علم روانشناسي چه كاربردهايي در حوزه منابع انساني سازمان دارد ميتوان گفت: استفاده از اين دانش در مديريت سرمايههاي انساني كه ارزشمندترين سرمايه هر سازماني محسوب ميشود ضروري و انكارناپذير است، زيرا شناخت جنبهها و كنشهاي مختلف رفتاري و احساسي نيروي انساني سازمان از ابعاد دروني و بيروني ميتواند مديران را در برقراري ارتباطات اثر بخش با كاركنان ياري نمايد. مدير روانشناس ميتواند آرامش را در سازمان برقرار نموده و در كاركنان سازمان انگيزش، روحيه مضاعف و قدرت جنگيدن در راستاي رسيدن به اهداف و تعالي سازماني را ايجاد نمايد. چنين مديراني به سرعت چالشهاي رواني، شكافها و آسيبهاي به وجود آمده در حوزه منابع انساني سازمان را شناسايي و با بهكارگيري روشهاي علمي روانشناسانه درصدد برطرف كردن آن برميآيند كه اغلب نيز موفق خواهند شد.
آيا روانشناسي در فروش بيشتر و جذب و رضايت مشتري ميتواند اثربخش باشد؟
مسلما به كارگيري علم روانشناسي و استفاده از اصول و كاركردهاي آن در فروش بيشتر، رضايت مشتري و درنهايت تعالي و توسعه سازمان تاثيرگذار خواهد بود، زيرا شناخت وسيعي از علايق، تفكرات، سليقهها، خواسته و نيازمنديهاي مشتريان سازمان به دست ميدهد كه اين شناخت سازمان را در تصميمگيريهاي بهتر در ارايه محصولات و خدمات مطابق نياز و خواسته مشتريان ياري خواهد رساند. با تكيه بر علم روانشناسي ميتوان كنشها و تغييرات رفتاري مشتريان را در دورههاي زماني مختلف درك و رويه سازمان را براساس آن تغيير داد. امروزه سازمانهاي پيشرو سازمانهايي هستند كه به طور مداوم و با افكارسنجيهاي علمي و روانشناسانه ديدگاهها و تفكرات مخاطبانشان را نسبت به خود و رقيبانشان بسنجند و طرز تلقي آنها را با استفاده از شيوهها و كانالهاي ارتباطي مختلف و مناسب نسبت به سازمان، مثبت گردانند. بنابراين آگاهي از علم روانشناسي براي سازمانها جهت تحقق اهدافشان يك ضرورت محسوب ميشود.