قرمز كردن استانهاي آبي!
اما درست در همين نقطه است كه يك دولت مسوول تعريف شايسته خود را پيدا ميكند، اراده به خرج ميدهد و محدوديتها را بسان دارويي تلخ براي جامعه تجويز و اعمال ميكند. 15 روز تعطيل در حالي كه ويروس جهش يافته در كشور در حال چرخ زدن است، واقعا ممكن است مافوق تصورها خسارتآفرين باشد و اوضاع را كاملا بحراني كند. اين در حالي است كه اگر اراده قاطعي وجود داشته باشد چون فعاليتهاي اقتصادي در اين روزها تقريبا بهطور كلي تعطيل ميشوند فرصت طلايي وجود دارد كه از آن بيشترين استفاده صورت گيرد. درواقع در روزهاي تعطيل نوعي از قرنطينه طبيعي وجود دارد كه اگر ستاد ملي مبارزه با كرونا با قاطعيت و برنامهريزي و سختگيري آن را تبديل به قرنطينه رسمي و سراسري كند نهتنها تعطيلات نوروز تهديد نخواهند بود كه به فرصتي براي قطع زنجيره ابتلا يا كاهش شديد آن مبدل خواهد شد. بارها كارشناسان و ناظران و روزنامهنگاران نوشتند و گفتند كه متاسفانه در تمام مدت شروع و استمرار كرونا و خصوصا خريد واكسنهاي مورد نياز مسوولان مربوطه از عامل بيماري عقب ماندند، حداقل براي يكبار هم كه شده به جاي توصيه و التماس و تمسك به دستبوسي! قاطعانه وارد كار شوند و خدمتي ماندني در اين زمينه از خود بجا بگذارند. اگر در شرايط عادي دولت از ضربه خوردن اقتصاد كشور بيم داشت و محدوديتها مشكلي بر انبوه مشكلات اقتصادي ميافزود (كه البته برداشتي جامع و آيندهانديشانه نبود) در تعطيلات دوهفتهاي نوروز اين دغدغه تقريبا وجود ندارد و امكان مبارزهاي همهجانبه و تهاجمي عليه كرونا وجود دارد. 14 ماه تجربه مسوولان مربوطه در مواجهه با كرونا غافلگيري مجدد در برابر اپيدمي را كاملا فاقد توجيه ميكند و ديگر هيچ كس نخواهد پذيرفت كه كشور وارد بحران اوجگيري كرونا شود و مسوولان باز هم تقصيرها را متوجه مردم كنند. مردم به عمل و اراده و تصميمات مسوولان نگاه ميكنند، نه به تبليغات و توصيهها و حتي التماسها. از اعلام استانهاي آبي و زرد اين برداشت مردمي صورت ميگيرد كه سفر به اين استانها فاقد خطر است و قاعدتا روي آنها تمركز ميشود و خيل مسافرتها به سوي اين استانها سرازير خواهد شد. چنين اعلامي تشويق رسمي و صريح و آشكار مردم براي سفر به استانها آبي و زرد است و نتيجهاي جز اين ندارد كه خيل مسافران سوغات كرونا را به اين استانها ببرند.