كرونا و سواد ديجيتال
غزل لطفي
امروزه در كشورهاي توسعهيافته ابزار ديجيتال به شكل چشمگيري مورد استفاده قرار ميگيرد و تقريبا با تمام ابعاد زندگي افراد در هر سطحي از دانش و شغل و فعاليتهاي اجتماعي گره خورده است. استفاده از سيستمهاي بانكي، خريدهاي آنلاين، ثبتنام و شركت در كارگاههاي آموزشي آنلاين در هر نقطه از جهان، استفاده از اپليكيشنهاي مختلف براي ايجاد بازار كار و... همه و همه مواردي هستند كه مورد استقبال تمامي اقشار جامعه قرار گرفتهاند. در سال گذشته، پاندمي باعث شد بهرهمندي از ابزارهاي ديجيتال هر چه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد و در همين زمان نياز به آموزش سواد ديجيتال بيش از گذشته احساس شد. يكي از گستردهترين زمينههايي كه با استفاده از ابزار ديجيتال در تمام دنيا به حركت و فعاليت خود ادامه داد، سيستمهاي آموزشي كشورهاي مختلف دنيا بود. در برخي كشورها سيستم آموزش مجازي از قبل تبيين و دراختيار دانشآموزان قرار داشت تا همزمان كه از آموزشهاي حضوري استفاده ميكنند در صورت لزوم به استفاده از آموزش مجازي نيز بپردازند و در بعضي كشورها، از جمله ايران، سيستم آموزش مجازي مدوني وجود نداشت و با شيوع كروناويروس به تهيه و آمادهسازي آن پرداخته شد. هر چند كه ما از سالها قبل آموزش از راه دور را در نظام آموزشي كشور براي افراد بازمانده از تحصيل داشتيم اما با نگاهي گذرا بر آن ميتوان نتيجه گرفت در حداقليترين شرايط ممكن (ارايه جزوه، كتاب و سيدي و آموزشهاي آفلاين) از آموزش غيرحضوري استفاده شده است آنهم فقط براي گروهي خاص كه به هر دليلي از تحصيل حضوري بازماندهاند. ويروس كرونا ضرورت وجود آموزش مجازي مدون و برنامهريزي شده را به همه يادآور شد و اين نوع از آموزش هر چند با جبر اپيدمي و بسيار شتابزده اما شروع شد.
نيمسال اول تحصيلي ١٣٩٩-١٤٠٠ اولين نيمسال تحصيلي بود كه از ابتدا تا انتها مجازي برگزار شد. با توجه به ارتقاي سطح كيفيت شاد و تخصيص نت رايگان و همچنين افزايش سرعت و پهنه باند و رفع ايرادات آموزشي، انتظار ميرفت سال تحصيلي جديد با چالشهاي كمتري شروع شود. مهمترين موضوعي كه بايد به آن پرداخت در دسترس بودن شاد براي همه دانشآموزان بود كه البته با توجه به كمبودهايي از نظر سختافزاري براي اقشار كمدرآمد به خصوص در مناطق محروم، ميتوان گفت هنوز قسمتي از چالشهاي تحصيلي پابرجاست و بار اين مشكلات نيز بر دوش معلمان و اوليا است. در نيمسال اول تحصيل مجازي، دانشآموزان و معلمان، تدريس، آموزش، فعاليتهاي فرهنگي مذهبي، انجام تكاليف و آزمونهاي ميانترم و نهايتا امتحانات پايان نيمسال را به طور غيرحضوري تجربه كردند. اين تجربيات اگرچه گاهي سخت و پرچالش اما محكي بود براي سنجش تواناييهاي سيستم آموزشي كشور و فاصله گرفتن از مدرسه محوري مطلق. شايد بتوانگفت بزرگترين دستاورد آموزش مجازي در اين نيمسال بررسي توانمنديهاي آموزشي آموزش محور بود كه بهرغم نگرانيهاي مسوولان آموزش و پرورش و به خصوص شخص وزير، توانست نمره خوبي كسب كند. آموزش مجازي به دانشآموزان فرصت داد، با مسووليتپذيري و حفظ امانتداري در آزمونهاي پايان ترم شركت كنند و به محك آموختههاي خود بپردازند. آموزش كاملا هوشمند، هر چند كه به اجبار ويروس كرونا به سيستم آموزشي كشور تحميل شد اما سطح سواد ديجيتال دانشآموزان را بالا برد و حالا كه كمكم به پيشگيري كرونا با واكسن نزديك ميشويم بايد توجه داشته باشيم كه از فرصت به وجود آمده براي بالا بردن سطح سواد ديجيتال كودكان غافل نشويم و حتي با شروع مجدد آموزشهاي حضوري، به آموزش مجازي پرداخته شود تا مغفول نماند و كودكانمان نيز در پايان تحصيل خود و ورود به بازار كار و سرمايه از سواد ديجيتال مورد نياز خود برخوردار باشند.