ادامه از صفحه اول
هنوز وقت داريم اگر قدر بدانيم
در نفت هم كه اسير تحريم هستيم و اگر تحريم نباشيم هم به زحمت به توليد چهار ميليون بشكه در روز ميرسيم. درحاليكه توان توليد و صادرات ايران در گاز و نفت به مراتب بيش از اينهاست. مشكل دو چيز است. اول، تحريم كه نه فقط مانع فروش و صادرات به ويژه در حوزه نفت است، بلكه مانع جدب سرمايهگذاري و فناوري خارجي براي توسعه ميادين و افزايش توليد است. بايد تحريم لغو شود و چشمانداز مثبتي براي سرمايهگذاران خارجي ايجاد شود تا شركتهاي خارجي بيايند و براي افزايش توليد سرمايهگذاري كنند. بارها گفته شده ما نيازي به شركتهاي خارجي نداريم. كسي منكر توان داخلي نيست. من خودم از دهها شركت داخلي و دانشبنيان بخش خصوصي ديدن كردهام كه تجهيزاتي در حوزه نفت و گاز ميسازند كه قبلا يا در ايران ساخته نميشد، يا تنها به روش مهندسي معكوس ساخته ميشد. اما امروز در ساخت بسياري از تجهيزات خودكفا شدهايم. در اين موفقيتها ترديدي نيست اما مشكل آنجاست كه سرمايه و فناوري ما براي توسعه اين حجم از ميادين نفت و گاز كافي نيست. مثلا شركتهاي داخلي، ميادين نفتي را توسعه ميدهند اما چه تعداد ميادين را و با چه ضريب برداشتي؟ به همين دليل است كه نياز به سرمايه و فناوري خارجي داريم. مانع دوم، فقدان برنامه جامع براي بخش انرژي كشور است. هنوز تكليف ما با صادرات نفت و گاز مشخص نيست. هنوز برخي مسوولان و تصميمگيران ما نميدانند كه مخالفت با اتكاي بودجه جاري به نفت، به معناي ناديده گرفتن اين ثروت نيست و تلاش براي افزايش توليد و صادرات، مغايرتي با برنامههاي توسعه كشور ندارد. هنوز، نه نقشه راه براي انرژي كشور داريم و نه ميدانيم چگونه ميتوانيم اين ثروت خدادادي را به سرمايه ماندگار براي نسلهاي آينده تبديل كنيم و رفاه به مردم هديه دهيم. چون برنامه نداريم، چارچوب روشن و جذاب قراردادي براي جذب شركتهاي خارجي هم نداريم و همين ميشود كه اگر تحريم هم نباشيم، براي تعريف شكل قرارداد دچار سردرگمي هستيم!
خلاصه اينكه گزارش مكينزي نشان ميدهد براي افزايش توليد و صادرات نفت و گاز و كسب درآمد براي رفاه مردم، هنوز هم دير نشده؛ البته اگر برايمان مهم باشد و قدر فرصتها را بيشتر بدانيم.
خريدهاي ساده روزانه و اسكيمينگ
بدينترتيب است كه سرقت از طريق اسكيمينگ كارتهاي عابر بانك براي سارقين ايجاد ميشود. نكته مهم و قابل توجه اين است كه نبايد در كارتهاي بانكي كه از آنها استفاده روزانه ميشود، مبالغ چشمگيري نگهداري كرد. بهتر است كه استفاده روزانه از كارت عابربانكي باشد كه مبلغ كمتري دارد كه اگر مورد اسكيمينگ قرار گرفتيد، مبلغ ناچيزتري از دست بدهيد. مطلب ديگر كه بسيار ذهن من را تحت تاثير قرار داد اين بود كه متهم اصلي در مدارس استعدادهاي درخشان تحصيل كرده و متاسفانه هوش و استعداد خود را در راه نادرست به كار برده بود. مقصر اين امر را در درجه نخست خانواده و در درجه دوم عدم دسترسي او به امكانات برابر ميدانم. متهم اصلي پيش از اين با قرار وثيقه يك ميليارد توماني در مرحله دادسرا آزاد شده بود كه خوشبختانه با انتقاد قاضي شعبه از بازپرس، قرار سنگينتري براي متهم تعيين و او راهي زندان شد. تمام اتفاقات اين ماجرا به يك سو، از سويي ديگر پرسش اينجاست كه چرا بايد در اين پرونده حتي رد مامور و پليس نيز در همدستي با سارق به چشم بخورد، امري كه بهزعم من به ورود بيش از پيش متخصصان آسيبشناس اجتماعي نيازمند است.