گزارشي از روزهاي خشك هرمزگان
تشباد* بيآبي
سميره حنايي
هرمزگان بحرانزده يكسال پس از كرونا، حالا نه جان دارد نه آب. يكسالي ميشود كه خبري از باران درست و حسابي نيست. فروردين سال گذشته باران بيپروا باريد. كسي نتوانست جلويش را بگيرد. ذخاير آبي بزرگي چون سد «استقلال» ميناب لبريز شد. آنقدر فراواني آب بود كه سد طاقت نياورد و دهانه تحتانياش را باز كردند. سه روستاي شهرستان ميناب به زير آب رفت و آسيب ديد. مسوولان گفتند بارندگي بيسابقه بوده و غافلگير شدند. امسال كه كرونا جان ميگيرد، باران هم انگار قهر كرده و زمين تشنه است. روستاها با همان اندك آبي كه از چشمه و بركه برايشان مانده، به زور بهار تازه آغازشده را بايد به پايان برسانند. مديرعامل شركت آب و فاضلاب هرمزگان هم اعلام كرده است كه تابستان امسال، بسياري از روستاهاي استان بدون هيچ منبع آبي بايد سر كنند. نارضايتي از مديريت آب و خشكسالي در هرمزگان قصه ديروز و امروز نيست. هرمزگانيها از خود ميپرسند، تابستان گرم و بحرانزده پيشرو را چگونه بايد بگذرانند؟
غصه بِركه
غرب هرمزگان به بِركههاي (آب انبار) بزرگ و كوچكش معروف است. حوضهاي زيرزميني سرپوشيده، اغلب با سقفهاي گنبديشكل كه آب را از تشباد جنوب خنك نگه ميدارد. معمارياش شبيه زيارتگاه است. بركه در شهرستانهاي پارسيان، بندرخمير، بندرلنگه و بستك، سالانه براي ذخيره آب ساخته ميشوند. مردمان بستك اما بيش از ساير شهرستانها از آب بركه مينوشند. هر سال كه آفتاب كولهبارش را جمع ميكند و غروب ميكند، زنان و كودكانشان، دبه به دست، روانه بركه ميشدند. آب راكد بركه مزه خاصي دارد. املاح شيميايي ندارد. باران اگر باسخاوت ببارد، اين بناي گنبدي سرريز ميشود. چند روز بايد بگذرد تا شن و گل و لاي مسير تهنشين شوند. باران سال گذشته بركهها را لبريز كرد. آسمان امسال لبهاي تشنه را فراموش كرد و بركهها ديگر آبي ندارند. كمتر روستايي در بستك پيدا ميشود كه بركه پرآبي داشته باشد. آب لولهكشي روستاها شور و غير قابل خوردن است. آب شيرين فقط به چند روستا، آن هم هفتهاي يكبار ميرسد. حجمش اما آنقدر كم است كه دردي دوا نميكند. باز مردم دست به دامن بركه هستند. بركهاي كه آب كيفيت مناسبي ندارد. پر از تكسلولي و گل و لاي است. كلر هم فقط چندساعت در آب بركه دوام ميآورد. اين آب پر از باكتري و مواد معلق و گاه آلودگي، نسلهاست كه لبان تشنه بستكيها را سيراب ميكند. مردم از بيآبي، به همين هم راضياند. «خديجه» يكي از ساكنان روستاي «ايلود» شهرستان بستك است. او ميگويد: «فقط چند بركه باقي مانده كه آبشان به ته نرسيده و قابل خوردن است. تهيه آن هم زحمت دارد. حالا كه كرونا آمده، دلالان هم نميروند از بركه آب بياورند. بايد خودت وسيلهاي جور كني و روزانه به راه بزني. مسير ناهموار تا زير كوه را بروي تا بتواني چند دبه آب بياوري. مگر چند دبه كفاف ميدهد؟» اگر همين چند بركه در روستاها هم آبشان تمام شود، مردم بايد چه كنند؟
آب خليج در كوزه فلات
فقط روستاها نيستند كه ترس بيآبي دارند. هنوز تابستان نرسيده اما جيرهبندي آب شروع شده است. از بستك كه آبش از چاههاي روستاي «لاورميستان» در غرب هرمزگان تامين ميشود گرفته تا بندرعباس كه از سد «شميل» و استقلال ميناب. ساكنان محلههاي مختلف شهرهاي استان از جمله بندرعباس، از قطعي مكرر آب مينالند. مديرعامل شركت آب و فاضلاب هرمزگان در تاريخ 16 فروردينماه 1400 از كم آبي قطعي در هرمزگان خبر داد. به گفته «امين قصمي»، تابستان پيش رو در برخي از روستاها ديگر هيچ منبع تامين آبي وجود ندارد. او كاهش بارندگي در فصل زارعي 1400-1399 را علت كاهش آب و خشكي سدها و چاههاي تامين آب شرب مناطق مختلف استان عنوان كرد. مسوولان، از مردمي كه سالها خشكسالي و كمآبي را تحمل ميكنند، خواستهاند تا بيشتر از گذشته در «مديريت مصرف» همكاري كنند. آب شيرينسازيشده خليج فارس كه پيش از آن به كرمان رفته بود، 24 اسفندماه 99، به يزد و اردكان رفت. مديرعامل شركت معدني و صنعتي «چادرملو» اعلام كرد كه فاز سوم خط اول انتقال آب از خليجفارس به فلات مركزي ايران ضامن سرمايهگذاري جديد ۷۴ هزار ميليارد توماني در اردكان است. اين طرح 832 كيلومتري خط انتقال، امكان انتقال ۱۸۰ ميليون متر مكعب آب در سال به فلات مركزي ايران را فراهم ميكند. مردم وحشتزده از تابستان بيآب هرمزگان، از مسوولان ميپرسند در سالي كه استان تشنه است، چرا بايد به استان ديگر آب دهد؟ چرا سالهاست چارهاي براي تابستانهاي گرم و بدون آب استان انديشيده نميشود؟
و هم گرم
«رضا اميري»، مدير امور زراعت سازمان جهادكشاورزي هرمزگان با بيان اينكه سطح زيركشت گندم در استان هزار هكتار نسبت به سال گذشته افزايش يافته اما برداشت آن نسبت به پارسال ۱۰ تا ۱۵ درصد كاهش دارد. به گفته او خشكسالي، كاهش بارندگي و گرم شدن هوا از مهمترين عوامل كاهش توليد گندم در استان است. مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي 23 اسفندماه 99 اعلام كرد: «از مهرماه سال 99 در كشور بهطور ميانگين، حدود ۱۰۰ ميليمتر بارش رخ داده كه اين ميزان نسبت به ميانگين بلندمدت ايران حدود ۳۴ درصد كمتر است». به گفته اين مركز ميزان بارشها در كشور طي سال آبي زراعي جاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۵۲ درصد كمتر گزارش شده است. برخلاف ساير استانها، سيستان و بلوچستان، هرمزگان، كرمان و خراسان رضوي با كمبارشي شديد در سال جديد مواجهند. با اينكه از سال ۱۳۹۸ برخي اقليمشناسان گمان ميكردند كه دوره خشكسالي در ايران رو به پايان است اما كاهش چشمگير بارشها در سال جاري موجب نگراني مجدد از خشكسالي شده است. با اينكه پيشبيني شده در بهار ۱۴۰۰، بارشهاي فروردينماه كمك باشد اما هنوز در هرمزگان خبري از باران نيست. هرچند با توجه به كاهش شديد بارشها در دي و بهمن ماه ۱۳۹۹، كمبودها در حوزه بارش به راحتي جبران نميشود. نزديك به 20 سال است كه هرمزگان از خشكسالي رنج ميبرد. طبق آمار موجود، خشكسالي سال گذشته موجب خشك شدن ۳۶۵ حلقه چاه آب آشاميدني، ۱۸ دهنه چشمه و قنات، ۱۰۰ حلقه چاه و كاهش آب ۱۳۵ حلقه چاه بين ۳۰ تا ۷۰ درصد از ۷۴ دشت موجود در هرمزگان شد. دشتهاي باقيمانده نيز چون رنگ باران نديدهاند شورهزار شدهاند. احداث چاههاي غيرمجاز در دشتهاي كشاورزي فعال همان ذخيره آب باقيمانده در دل زمين را هم بيرون كشيده است. بسياري از كشاورزان در گرماي سال گذشته نخلستانهايشان طعمه حريق شد. آنچه مانده هم حالا تشنه سر به آسمان دارند و منتظر بارانند. اگر سال جديد باران نبارد، نخلها هم مثل هزار و 81 نفري كه كرونا جانشان را گرفت، از تشنگي يكي يكي سر به زمين ميگذارند و همآغوش خاك ميشوند.
* تشباد نوعي باد گرم است كه تابستانها در جنوب ميوزد.