• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۹ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4902 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۵ فروردين

ادامه از صفحه اول

چه كسي مسووليت مي‌پذيرد؟

مثلا چقدر خوانده‌ايم از آن مرزبان سرزمين‌هاي شرقي ايران كه با كشتن فرستادگان چنگيز، سبب حمله مغول به ايران شد و شد آنچه شد كه يك قلمش نابودي نيشابور بود كه به گفته‌اي، قبل از حمله مغول نزديك دو ميليون نفر در آن زندگي مي‌كردند و در عهد خود مهم‌ترين شهر اين سرزمين بود و بعد از آن ديگر نيشابور، نيشابور نشد. اما امروز مي‌بينيم بسياري، چه از خردترين افراد در جايگاه اجتمايي تا برسد به كلانترين اشخاص، طوري سخن مي‌گويند كه انگار در آنچه مي‌گذرد، هيچ اثري نداشتند. مثلا اگر اختلاس‌هاي نجومي هست كه خبر دادگاه‌هاي ريز و درشت مي‌گويد هست و اگر فساد سازمان يافته هست، آيا مي‌شود كه از مسوولان كلان و صاحب اثر و نظر بود و آن‌وقت سهمي از آنچه هست نداشت؟
ايام انتخابات كه مي‌رسد، همه پاكدست مي‌شوند و ديگران جرثومه تباهي. جوري سخن مي‌گويند كه انگار تا قبل از اعلام نامزدي‌شان براي آن منصب، همان كودك صغير بي‌اراده و اثر بوده‌اند كه هيچ از دستش برنمي‌آمده و حالا به يك‌باره قرار است آن موجود بي‌اراده و اثر، مسيحا نفس شود و مرده زنده كند. يا يكي ديگر به ديگران چهار اسم مي‌دهد و مي‌گويد فقط از بين همين چهارتا يا حتي تمام قد پشت يكي مي‌ايستد و وقتي در يك قلم هشتصد ميليارد دلار دود مي‌شود، حاضر نيست مسووليت بپذيرد. آيا ما همه از ريز و درشت، در هيچ رخدادي سهيم نيستيم؟ يعني به قول سعدي «تو آني كز آن يك مگس رنجه‌اي» و بعد يك شبه بشوي «كه امروز سالار و سرپنجه‌اي»؟
اينكه خودمان را از آنچه گذشته و آنچه بر اين مردم مي‌رود مستثني كنيم، معني‌اش اين است كه ما آن طفل بي‌اراده و اثريم و لاغير. آيا واقعا چنين است؟ آنكه تا ديروز مسووليت يك كلان‌شهر را داشته و امروز در جايگاه بزرگ‌تري است، يا آنكه به مديريتش مباهات مي‌كند ولي تا يكسال پيش هيچ نشاني از فاعليت اجتماعي نداشته، يعني همان «طفل از مگس رنجه» كه حالا قرار است به ناگهان سالار و سرپنجه شود؟ همه ما به اندازه خودمان سهمي در آنچه هست داريم و اگر سهم‌مان را نمي‌پذيريم يعني اعتراف به طفل ناتوان بودن.

 

زلزله قير و كارزين 1351  و توسعه شهرهاي لرزه‌خيز

بيشتر مرگ و ميرهاي ناشي از زلزله به دليل ريزش ساختمان‌ها ايجاد مي‌شود. حدود يك ميليون نفر در دو دهه گذشته بر اثر زلزله كشته شده‌اند كه بيشتر آنها در تعداد انگشت‌شماري از زمين‌لرزه‌ها در مناطق شهري رخ داده است. با اين وجود جمعيت شهرهاي در معرض خطر همچنان در حال رشد است.
در زلزله 2005 بالاكوت، مظفرآباد، پاكستان با بزرگاي 7.6، 86000 نفر كشته و سه ميليون نفر بي‌خانمان شدند. 6 سال قبل‌تر در سال 1999 در شهر چي‌چي در تايوان زمين ‌لرزه‌اي با همين اندازه بزرگا باعث كشته شدن بيش از 2000 نفر شد.
 بسياري از كشورهاي در حال توسعه مانند افغانستان، پاكستان، نپال و هاييتي، مردم مشتاق استفاده از مواد مدرن مانند بتن هستند، اما مهارت و پول لازم براي ساخت مناسب آنها را ندارند. به دليل شهرنشيني، تمايلي جهاني به ويژه در كشور‌هاي توسعه‌نيافته وجود دارد كه بيشتر در شهرها ساختمان بسازند كه البته بسياري از اين محل‌هاي شهري جاهاي خطرناكي هستند. تراكم جمعيت در جايي مانند شهر كابل به ويژه در دو دهه اخير معرضيت در برابر هر سانحه بعدي مانند زلزله‌اي شديد را برجسته‌تر مي‌كند. شهر تاب‌آور در برابر زلزله با آگاهي، كيفيت ساختمان‌ها، آموزش، كنترل ساختمان، اقتصاد و اراده سياسي قابل تحقق است. 
به ازاي هر يك‌ دلار هزينه براي پيشگيري معمولا برآورد مي‌شود كه 7 دلار در امداد و بازسازي صرفه‌جويي مي‌شود. ريسك با آسيب‌پذيري و قرار گرفتن در معرض است كه در محيط‌هاي ساخته شده شهري براي ساكنان آن افزايش مي‌يابد. 
مسكن ارزان و تاب‌آور، با روش‌هاي مقاوم‌سازي در برابر زلزله، با ايجاد ساختمان‌هاي مسكوني و مدارس تاب‌آور مثلا در كشور لرزه‌خيز نپال ساخته شده است. نپال كشوري است كه زلزله 4 ارديبهشت 1394 با بزرگاي 7.8 در آن در فاصله حدود 80 كيلومتري كاتماندو، پايتخت، در دامنه‌هاي هيمالايا، رخ داد و حدود 9 هزار نفر كشته شدند. 
 مي‌توان شهري در جهان در حال توسعه در برابر زلزله به صورت تاب‌آور توسعه داد. البته علاوه بر نيروي انساني و برنامه، به بودجه هم نياز است. اما در بيشتر مواقع پويش و اراده قوي براي اجراي چنين برنامه‌هايي وجود ندارد كه بتواند سرمايه‌گذاري را تشويق كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون