محمدحسين لطفالهي|از قرار گرفتن در كنار امريكا، اسراييل و امارات براي تحت فشار گذاشتن ايران تا آغاز گفتوگوهاي امنيتي با تهران در عراق؛ زمان زيادي طول نكشيد كه عربستان سعودي دريابد از طريق متحدان فرامنطقهاي خود قادر به حل مسائل و بحرانهاي پيش رويش نيست و تصميم گرفت براي اولينبار پس از سال قطع روابط ديپلماتيك، گفتوگوها با ايران را آغاز كند. روزنامه فايننشال تايمز در روزهاي قبل گزارش داد كه هياتهاي نمايندگي از ايران و عربستان سعودي در ۲۰ فروردين ماه ۱۴۰۰ در پايتخت عراق؛ بغداد با هم ديدار كردند و اين ديدار «مثبت» بوده است. «اعتماد» در گفتوگو با سيد صباح زنگنه، نماينده پيشين ايران در سازمان كنفرانس اسلامي به بررسي دلايل آغاز گفتوگو ميان ايران و عربستان و نتايج احتمالي اين گفتوگوها پرداخته است. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
ايران و عربستان پس از سالهاي طولاني كه مذاكره مستقيم را كنار گذاشته بودند اكنون بر اساس گزارشهاي موثق مذاكراتي را در بغداد برگزار كردند. ايران طي اين سالها آمادگي خود را براي مذاكره اعلام كرده بود اما چه عواملي باعث شد كه عربستان سياست خود را تغيير دهد؟
تهران طي همه اين سالها همواره گفته بود كه براي مذاكره و حل مسائل فيمابين مشكلي ندارد. اين عربستان بود كه حاضر نميشد بر سر ميز مذاكره بنشيند و از گفتوگو با جمهوري اسلامي امتناع ميورزيد. از زماني كه محمد بن سلمان در عربستان به وليعهدي رسيد، رياض عملا به دنبال آن بود كه نوعي هژموني براي خود در منطقه خليج فارس اعمال كند و از مصاديق اين سياست ميتوان به محاصره قطر و توسعه عمليات نظامي عليه مردم يمن اشاره كرد. رياض تلاش داشت ايران را از نظر سياسي در منطقه منزوي و محدود كند و تمايلي نداشت كه تهران نقش مهمي در تحولات منطقه داشته باشد. پيگيري اين سياست اما چندان براي سعوديها مفيد نبود؛ آنها در موضوع محاصره قطر بدون دستيابي به اهداف مدنظرشان مجبور به عقبنشيني شدند، در جنگ يمن شكست خوردند و اكنون بدون اينكه توفيقي در از بين بردن نفوذ منطقهاي ايران داشته باشند، بار ديگر تهران را در حال گفتوگو براي احياي رفع تحريمها و احياي روابط تجاري خود با جهان ميبينند. به خصوص در موضوع يمن آنها تصور ميكردند كه ميتوانند پيروزيهاي مهمي به دست آورند اما نه تنها هيچ پيروزي ارزشمندي كسب نكردند، بلكه در پي تشديد اختلافات ميان رياض و ابوظبي و همچنين قوت گرفتن انصارالله يمن، خود را در موقعيتي يافتند كه مسير جنگ به كلي تغيير كرده بود. در حالي كه عربستان انتظار داشت جنگ يمن به سرعت پايان يابد، امروز آنها در شرايطي هستند كه بايد هر روز هدف قرار گرفتن يك نقطه استراتژيك از سرزمينشان به وسيله پهپادهاي يمني را تحمل كنند. يك عامل تعيينكننده ديگر نيز براي تغيير احتمالي در رفتار عربستان سعودي مطرح است. تا ژانويه 2021 آنها يك حامي جدي به نام دونالد ترامپ داشتند كه در واقع يك چك سفيد امضا در اختيار عربستان قرار داده بود تا هر كاري ميخواستند انجام دهند. با شكست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري و كنار رفتن او، رياض بزرگترين حامي خود را از دست داد و سياست منطقهاي ايالات متحده در قبال عربستان تغيير يافت. اينجا بود كه عربستان فهميد بايد تغييراتي را در سياست خود اعمال كند. تلاشها و ميانجيگري كشورهايي نظير عراق و عمان نيز در تسريع اين روند بيتاثير نبود. مجموعه اين عوامل سبب شد مقامات عربستاني با قرائت جديدي از واقعيت روبهرو شوند و بپذيرند كه بايد در برخي زمينهها نظير گفتوگو با ايران تجديدنظر كنند. البته اين تغيير كوچك و اين گفتوگوهاي محدود مشخص نيست كه به نتيجهاي قابل توجه دست پيدا كنند و بايد صبر كرد و ديد در آينده چه تحولاتي رخ ميدهند.
جزييات منتشر شده از سوي رسانهها نشان ميدهد گفتوگوها در سطح مقامات ارشد امنيتي دو كشور بوده. چرا دو كشور گفتوگوها را در سطح امنيتي آغاز كردهاند؟
مهمترين دغدغه عربستان همواره مسائل امنيتي بوده. اين موضوع به ضعف ساختاري حاكميت در رياض بازميگردد. آنها عموما مسائل امنيتي را بر همه مسائل ديگر نظير مسائل اقتصادي، سياسي و فرهنگي مقدم ميدانند و تداوم اين روند در طول ساليان دراز باعث ايجاد نوعي وسواس امنيتي در ذهن حاكمان آلسعود شده است. البته جمهوري اسلامي ايران نيز مشكلي با گفتوگو در اين سطح ندارد اما ترجيح ايران گفتوگوهاي سياسي و ديپلماتيك بود كه گويا رياض تمايلي به آن نداشت. در حال حاضر بايد در نظر داشت كه نه تنها اولويت رياض مسائل امنيتي است، بلكه در جنگ قدرتي كه در درون عربستان وجود دارد، اين شخصيتها و تشكيلات امنيتي هستند كه دست بالاتري نسبت به ساير مقامات و نهادها دارند.
اختلافات ميان ايران و عربستان پس از قطع روابط ديپلماتيك دو كشور به شدت افزايش پيدا كرد. آيا دو كشور در مقطع زماني فعلي حل و فصل اختلافات را در چارچوب مذاكراتي جامع در دستور كار قرار خواهند داد يا با توجه به پيچيدگيهاي موجود صرفا به صورت موردي به گفتوگوها ادامه خواهند داد؟
معتقدم در حال حاضر عربستان در حال آزمايش ايران است و جمهوري اسلامي نيز مشكلي با اين موضوع ندارد و با سعه صدر منتظر است تا ببيند طرف مقابل چه رويكردي را در پيش خواهد گرفت. تهران عجلهاي براي توافق با عربستان يا حل و فصل همه مشكلات در روابط دو جانبه ندارد. هرچند تهران همواره آماده گفتوگوهاي جامع بوده اما ايران به رفتارهاي مخرب عربستان عادت كرده و با دستپاچگي به دنبال توافق نيست. به عقيده من اگر رويكرد دو طرف در اين گفتوگوها واقعگرايانه باشد، امكان دستيابي به هر تفاهمي وجود خواهد داشت اما مجموع شرايط نشان ميدهد كه دستكم در مقطع زماني فعلي چنين دورنمايي ديده نميشود. اگر عربستان دريابد كه نميتواند با پول امنيت اجاره كند و قدرتهاي فرامنطقهاي قادر به حل و فصل مشكلات اين كشور نيستند آنگاه به سوي همكاري با كشورهاي منطقه و گفتوگو پيرامون مشكلات خواهد رفت. حرف من اين است كه با اعمال عقلانيت در سياست منطقهاي ميتوان بر همه مشكلات فائق آمد و از بحرانها در روابط دوجانبه عبور كرد اما بايد نگاه درست و اراده كافي براي اين موضوع وجود داشته باشد.
سياست خاورميانهاي ايالات متحده در قبال عربستان متناقض است. واشنگتن همزمان با فشار آوردن به اين كشور در خصوص مسائل حقوق بشري همچنان از مسوول شناختن بن سلمان خودداري ميكند و ملاحظاتي در اين باره دارد. اين سياست دوگانه در ادامه چه نتايج و تبعاتي در پي خواهد داشت؟
ايالات متحده همچنان نفوذ زيادي در تعيين سياستهاي عربستان سعودي دارد و اين كشور هنوز يكي از متحدان جدي رياض به حساب ميآيد. يكي از موضوعاتي كه در سالهاي اخير ضررهاي زيادي به منافع واشنگتن در جهان وارد كرده، اشتباهات وحشتناك رياض در دوره قدرت گرفتن بن سلمان بوده. از موضوعات داخلي عربستان گرفته نظير عزل وليعهد قبلي تا زنداني كردن بسياري از مقامات، شخصيتها و بازرگانان معروف تا گروگانگيري سعد حريري نخستوزير لبنان و بعدتر قتل فجيع جمال خاشقجي روزنامهنگار منتقد عربستاني همه و همه مسائلي بود كه باعث شد به اعتبار واشنگتن به عنوان متحد رياض ضربه وارد شود. اين اشتباهات يكي و دو تا هم نبودند؛ ديديم كه در يمن عربستان چگونه با زيرپا گذاشتن تمامي اصول حقوق بشري فاجعه انساني به بار آورد يا شاهد بوديم كه رياض چگونه با مطرح كردن موضوع محاصره قطر و اصرار بر اين اشتباه خود را مضحكه كرد. امريكاييها تصميم گرفتهاند با بازنگري در روابط خود با عربستان ديگر متحمل هزينههايي نشوند كه اشتباهات رياض روي دوش آنها ميگذارند. بسياري در مجلس نمايندگان، مجلس سنا و كاخ سفيد رابطه امريكا با كشوري نظير عربستان را رابطه آبرومندي نميدانستند و از همين رو بود كه دولت جديد سياستهاي متفاوتي را در مقايسه با دولت جديد اتخاذ كرد. امريكا در حالي اين بازنگريها را در سياست خود با رياض اعمال ميكند كه نميخواهد روابط دوجانبه ميان ايالات متحده و عربستان به كلي نابود شود يا واشنگتن نفوذش را روي سران سعودي از دست بدهد. از طرفي امريكا نگران است كه اگر با افزايش فشارها، نارضايتيها در عربستان اوج بگيرد، چارچوب ساختاري حاكميت عربستان دچار تزلزل شود و به منافع خاورميانهاي ايالات متحده ضربه وارد شود. اين ملاحظات سبب شده تا كاخ سفيد ضمن كنار گذاشتن سياست دولت ترامپ در قبال عربستان، به دنبال رابطهاي متعادلتر با اين كشور باشد. اين به معناي پايان اتحاد سنتي رياض و واشنگتن نيست.
بهرغم اعلام اوليه دولت بايدن، نيويورك تايمز گزارش داده احتمالا برخي توافقهاي فروش سلاح به عربستان از سوي دولت بايدن تاييد خواهد شد. آيا اقدامي مثبت و عملي در راستاي حل مساله يمن از سوي عربستان صورت گرفته يا دولت بايدن در حال عقبنشيني است؟
تغيير رويكرد خاصي از سوي عربستان در مساله يمن ديده نشده. مقامات امريكايي هم وعده داده بودند كه تسليحاتي را به آلسعود نخواهند فروخت كه در جنگ يمن مورد استفاده قرار گيرد. اين وعده از ابتدا مشخص بود كه قرار نيست به حمايتهاي نظامي ايالات متحده از عربستان پايان دهد. دولت بايدن تا هر اندازه كه در ادعاي خود مبني بر ضديت با جنگ يمن صادق باشد، باز هم نميتواند از سود هنگفت فروش تسليحات به عربستان سعودي به عنوان يك مشتري دست به نقد بگذرد. عربستان يكي از بزرگترين خريداران تسليحات در جهان است و امريكا قصد ندارد به فروش سلاح به اين كشور پايان دهد. احتمال بسيار تنها نوع تسليحات قابل فروش به عربستان تغيير خواهد كرد و فروش مواردي نظير رادارها، سامانههاي دفاع هوايي و تجهيزاتي كه كمتر تهاجمي باشند در دستور كار قرار خواهد گرفت.
اسراييل از تنش ميان تهران و رياض سود ميبرد. بر اين اساس فكر ميكنيد تلآويو چه واكنشي به گفتوگو ميان ايران و عربستان داشته باشد؟
قطعا رژيم اشغالگر قدس مايل نيست كه ايران و عربستان در مسير تنشزدايي قرار داشته باشند. اسراييل از هر ابزاري استفاده خواهد كرد تا مانع از به نتيجه رسيدن گفتوگوها ميان تهران و رياض شود و جلوي گرايش به تفاهم با ايران را در ميان برخي مقامات سعودي بگيرد. اين رژيم بر پايه ايجاد اختلاف، تفرقهافكني و تهاجم به منافع كشورهاي منطقه بنا شده و منافع خود را در تداوم تنشها در منطقه خاورميانه ميبيند. تلآويو هيچگاه مايل نبوده كشورهاي بزرگ منطقه قدرتمند باشند و بتوانند با كنار گذاشتن اختلافات منطقهاي، قدرت عمل لازم را براي كنترل زيادهخواهيهاي اين رژيم پيدا كنند. آنچه تلآويو در قبال مصر انجام داد يا آنچه اين رژيم تلاش كرد بر سر سوريه بياورد، تنها گوشهاي از اقدامات رژيم صهيونيستي در راستاي اين سياست است. به عقيده من تلآويو هركاري خواهد كرد كه اين تنشهاي موجود در روابط تهران و رياض فروكش نكند.
عربستان همزمان بر مخالفت با برنامه هستهاي ايران، برنامه هستهاي خود را پيش ميبرد و بارها تلاش كرده تا اجازه غنيسازي را از امريكا دريافت كند اما اين تلاشها موفقيتآميز نبوده. با بازگشت دوباره ايالات متحده به برجام آيا سياست تغييري در سياستهاي هستهاي خود صورت خواهد داد؟
عربستان تلاشها براي رسيدن به توانايي غنيسازي سوخت هستهاي را كنار نخواهد گذاشت و خواهد كوشيد تا چه از طريق همكاري با امريكا چه از طريق همكاري با چين به اين خواست دست پيدا كند. بحث غنيسازي موضوعي بسيار حياتي براي رياض است و البته از نگاه ايالات متحده يك خط قرمز جدي محسوب ميشود. اينكه جمهوري اسلامي با مقاومت بسيار توانست اين حق خود را منتزع كند و خود را به عنوان يك كشور داراي حق غنيسازي به دنيا بشناساند يك دستاورد بسيار بزرگ و خاص بود و بعيد ميدانم عربستان سعودي توان اين كار را داشته باشد. رياض به اين ناتواني آگاه است و از همينرو ابتدا كوشيد كه برجام به نتيجه نرسد يا نابود شود و بعد كه ديد قادر به اين كار نيست خواستار آن شد كه به عنوان يكي از طرفهاي برجام خود را در مذاكرات غالب كند. عربستانيها ميخواستند با سوار شدن به قطار برجام نوعي همذاتپنداري با ايران، حق غنيسازي را براي خود نيز به دست آورند و در اين مسير هم تاكنون ناكام بودهاند؛ چراكه قطار برجام براي سوار كردن مسافران جديد توقفي نخواهد داشت. براي عربستان مفيدتر اين بود كه با كشورهاي بزرگ خاورميانه نظير ايران، سوريه، مصر و ... گفتوگو كند تا اين مجموعه از كشورها توافقي در خصوص خاورميانه عاري از تسليحات هستهاي امضا كنند و اجماعي ايجاد شود كه سازمانهاي بينالمللي را تحت فشار بگذارند تا اسراييل خلع سلاح هستهاي شود.
قطار برجام براي سوار كردن مسافران جديد توقف نميكند.
امريكا ديگر نميخواهد هزينه اشتباهات عربستان را بپردازد.
تهران طي همه اين سالها همواره گفته بود كه براي مذاكره و حل مسائل فيمابين مشكلي ندارد. اين عربستان بود كه حاضر نميشد بر سر ميز مذاكره بنشيند.
تا ژانويه 2021 آنها يك حامي جدي به نام دونالد ترامپ داشتند كه در واقع يك چك سفيد امضا در اختيار عربستان قرار داده بود تا هر كاري ميخواستند انجام دهند. با شكست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري و كنار رفتن او، رياض بزرگترين حامي خود را از دست داد.
در حال حاضر عربستان در حال آزمايش ايران است و جمهوري اسلامي نيز مشكلي با اين موضوع ندارد و با سعه صدر منتظر است تا ببيند طرف مقابل چه رويكردي را در پيش خواهد گرفت. تهران عجلهاي براي توافق با عربستان يا حل و فصل همه مشكلات در روابط دوجانبه ندارد.
عربستانيها ميخواستند با سوار شدن به قطار برجام و نوعي همذاتپنداري با ايران، حق غنيسازي را براي خود نيز به دست آورند و در اين مسير هم تاكنون ناكام بودهاند؛ چراكه قطار برجام براي سوار كردن مسافران جديد توقفي نخواهد داشت.