موسيقي در جهان شعر سعدي از نظر ضياء موحد
كه آن حظ نفس است و اين قوت روح
گروه هنر و ادبيات
ضياء موحد به مناسبت اول ارديبهشت، روز بزرگداشت سعدي، ديروز درگفتوگويي با ايسنا از نسبت شعر سعدي و موسيقي امروز گفت. او معتقد است به آوازها و آهنگهايي كه امروزه بر شعر اين شاعر ساخته ميشود، نميتوان آهنگسازي گفت چون هنر چنداني ندارند. در ادامه چكيدهاي از گفتههاي شاعر، پژوهشگر و مدرس فلسفه و منطق را در اين باره ميخوانيد.
شعر سعدي از قديم بهترين شعر براي آواز بوده است و خوانندگان قديم به چند دليل شعر سعدي را براي آواز انتخاب ميكردند؛ رواني، مغلق نبودن، مضمونپردازي نداشتن، عاشقانه بودن و بسيار موزيكال بودن. چون سعدي خداوند موسيقي است و در شعرش نيز بارها و بارها به اين موضوع اشاره داشته؛ حتي ميگويد:«به از روي خوب است آواز خوب/ چو آن حظ جسم است و اين حظ روح»؛ يعني آواز خوب را حتي به صورت زيبا ترجيح ميدهد.
نظير شعر سعدي را در آثار حافظ هم نميتوان پيدا كرد؛ شعر حافظ معمولا به سرعت وارد مفاهيم عرفاني و انتقادهاي اجتماعي ميشود اما شعر سعدي با موسيقي و عشق ناب همراه است و خود نيز متوجه اين مساله بوده و بارها آن را در شعرهايش بيان كرده.
من در مقالهاي(چاپ شده در دفترهايي كه به مناسبت بزرگداشت سعدي در شيراز منتشر ميشود) توضيح دادم كه سعدي تا چه اندازه به موسيقي حساس است و چقدر از آواز ناخوش بدش ميآيد. چندين داستان دارد درباره كساني كه صدايشان بد است. حتي در جايي ميگويد كه اصلا با شنيدن آواز بد، در حال بيزاري از موسيقي بوده است.
من اين آهنگهايي كه از شعر سعدي ساخته شده را آهنگ نميدانم؛ اينها تصنيف نيست و خيلي ساده است؛ در واقع راه سادهاي است براي اينكه شعر را در دستگاهي بخوانند بنابراين هنرمندي زيادي در آنها نميبينم.
تصنيف مشخصاتي دارد بنابراين نميتوان به اين آوازها و آهنگهايي كه بر شعر سعدي ساخته شده،گفت كه آهنگسازي كردهاند؛ به راستي اين آهنگسازي نيست بلكه راه سادهاي است كه به ذهن خيليها هم ميرسد كه اين شعر را ميتوان به اين شكل و در اين دستگاه هم خواند. براي همين تا جايي كه من ديدهام، هنر چنداني نداشتهاند؛ اگر آثار موفقي هم باشد، من اطلاعي ندارم و اين مساله ديگري است.
اگر به تصنيفهايي كه امروزه ساخته ميشود، مراجعه كنيد ميبينيد كه اينها به معناي واقعي تصنيف و آهنگ نيست و خيلي ساده است. حتي من كه آهنگساز نيستم، گاهي كه بعضي از شعرهاي سعدي را براي خودم زمزمه ميكنم، آهنگي بر آن ميگذارم و آن را در دستگاهي ميخوانم اما اگر بخواهم اين را به عنوان آهنگي بر شعر سعدي عرضه كنم،گمان ميكنم هنري در آن نباشد.
هر چند ممكن است موارد موفقي هم باشد كه من نديدهام. البته مثلا اثر «بوي جوي موليان» (و غزلياتي ديگر) كه توسط بنان ساخته شده تا حدي بوده است. شهرام ناظري هم گاهي در آثارش چنين موفقيتهايي داشته اما اصولا ساختن آهنگ موفق بر شعر سعدي با توجه به تساوي مصرعها و عروض خاصي كه دارد خيلي كار مشكلي است.