• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4912 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۶ ارديبهشت

نگاهي به رويكرد غرب در برابر مسكو

هدف، نابودي روسيه از درون است

سعيد داور

بازگشت نيروهاي روسيه به پايگاه‌هاي اصلي خود بعد از پايان مانور 5 روزه مسكو در مسير سواستوپول تا فئودوسيا و آب‌هاي سرزميني روسيه مجاور ساحل جنوبي كريمه و بخشي از مناطق آب‌هاي بين‌المللي درياي سياه از سوي غرب به عنوان برگشت نيروهاي روس از مناطقي مانند مرزهاي اوكراين تلقي و اعلام شده است. اين در حالي است كه نيروهاي مانور‌دهنده معمولا بعد از مانورهاي خود به پايگاه‌هاي محل استقرارشان باز مي‌گردند و بعيد به نظر مي‌رسد نيروهاي روس كه قبل از مانور در منطقه مستقر بودند از مرزهاي اوكراين عقب‌نشيني كرده يا در درياي سياه آب‌ها را به غرب واگذار كرده باشند.  توجه به جايگاه «آب» در سياست خارجي روسيه به درك نگاه آبي مسكو كمك مي‌كند. تمامي آب‌هاي اطراف روسيه داراي ارزش استراتژيك خاصي هستند. اين حوزه اقيانوس آرام و منجمد شمالي، درياي خزر و سياه و بالتيك را در بر مي‌گيرد كه به همان اندازه بر اهميت ناوگان دريايي روس‌ها اضافه مي‌كند و در واقع به قول ولاديمير پوتين موقعيت روسيه همواره به نيروي دريايي اين كشور وابسته بوده است و چنين واقعيت‌هاي جغرافيايي و امنيتي لزوم و ضرورت تحكيم نگاه قوي به نيروي دريايي و درياي سياه را غيرقابل اجتناب كرده است. دقيقا بنا به همين ضرورت كالينين گراد به عنوان منطقه روسي ولي جدا از خاك اصلي روسيه و در بين لهستان و ليتواني در فاصله 300 كيلومتر از خاك روسيه در درياي بالتيك موجب توجه روس‌ها به درياي بالتيك مي‌شود و شمار سربازان روس در آن تا 100 هزار نفر تخمين زده مي‌شود.در نگاه به موقعيت روس‌ها در درياي سياه بايد گفت ناتو به عنوان يك سازمان ضد روس در نزديك به 1 ميليون و 110 هزار كيلومتر مربع از مساحت شرق اروپا و حوزه امنيتي روسيه پيش رفته و هنوز امكان نفوذ در بيش از 1 ميليون كيلومتر مربع را دارد (بلاروس. اوكراين. گرجستان. مولداوي و آذربايجان) موقعيت روس‌ها در اين دريا اغلب دفاعي بوده است ولي با الحاق كريمه به روسيه«آزوف» در حاشيه درياي سياه به درياچه روسيه تبديل شده و موقعيت مسكو در منطقه قوي‌تر به نظر مي‌رسد. 475 كيلومتر از سواحل درياي سياه؛ روسي و سواحل ناتو به 3873 كيلومتر مربع مي‌رسد.  معتقدم اگر چه با روسي شدن درياي سياه و ناتويي بودن درياي مديترانه مسير مناقشات در منطقه به سوي توازن قوا در درياها پيش مي‌رود ولي هدف نهايي ناتو خروج از مديترانه به درياي سياه با حفظ موقعيت است و به عنوان نيروي مكمل راهبرد ايالات متحده نابودي روسيه را دنبال مي‌كند.روسيه و غرب در حال تامين وجوه اقتدار خود هستند. مايلم تاكيد كنم امري كه به بازدارندگي بيشتر غرب در برابر روس‌ها كمك مي‌كنددرك متفاوت منافع اتحاديه اروپا است. در اتحاديه، آلمان‌ها و فرانسوي‌ها معتقد به حفظ ديالوگ با مسكو هستند.  چنين رويه‌اي غرب را عملا از اقدامات خشن باز مي‌دارد و دليل واقعي آن اختلاف ديدگاه‌هاي استراتژيك اتحاديه اروپا با امريكا است كه نشان مي‌دهد در غرب همه حاضر نيستند هزينه داشتن اوكراين را بدهند و كي اوف ارزش رويارويي با مسكو را ندارد. حضور و گسترش ناتو در منطقه به سوي روسيه تهديد عليه امنيت ملي روس‌ها است و عدم برخورد با اين توسعه‌طلبي مي‌تواند مفهوم اقتدارگرايي روسيه در روابط بين‌الملل و وجود نواحي حايل بين مرزهاي اصلي روسيه با مرزهاي ناتو را از بين ببرد. در حال حاضر 12 پازل امنيتي كه زماني جزو شوروي بودند و مناطق مابين مرزهاي شوروي و ناتو را تشكيل مي‌دادند از بين رفته و تبديل به مرزهاي ناتو شده‌اند. به عبارتي مناطق حايل بين امريكا و اتحاديه اروپا با روس‌ها بيشتر شده و ضريب امنيت غرب افزايش يافته است و روسيه اكنون هيچ موزاييك امنيتي در اطراف خود در مرزهاي غربي ندارد و اين شرايط حس ناامني در مسكو را تشديد مي‌سازد. درك متفاوت روس‌ها و غرب از مسائل دنيا موجب بروز تعارضات جدي در مديريت جهاني مسكو و واشينگتن مي‌شود و ضريب تنش‌ها را افزايش مي‌دهد.هدف اول روسيه دستيابي به جغرافياي آب شده پيشين و احياي جمهوري‌هاي حايل حتي به تعداد معدود است. اين جمهوري‌ها سابقه كار با مسكو را دارند و مي‌توانند سپرهاي دفاعي ارزشمندي براي مرزهاي اصلي روسيه باشند و قابليت‌هاي دفاعي مسكو را در هزاران كيلومتر بيرون از مرزهاي خود افزايش دهند. حفظ چين به عنوان يك وزنه مهم و سنگين و تبديل غيررسمي آن به يك منطقه مابين مرزهاي اصلي فدراسيون روسيه با حوزه نفوذ امريكا در شرق و جنوب شرق آسيا به عنوان يك سپر طبيعي دفاعي از اولويت‌هاي تثبيت‌شده كرملين است و قطعا توجه روس‌ها به اطلس، آرام، هند، خزر؛ خليج فارس و سوئز و قطب‌هاي شمال و جنوب بيشتر خواهد شد.روس‌ها اعتماد به نفس بيشتري در مواجهه با غرب و به خصوص امريكا پيدا كرده‌اند. عصبانيت روسيه به عنوان يكي از وجوه اعتماد به نفس مسكو را مي‌توان در واكنش‌هاي كرملين به رفتارهاي تحقيرآميز و تحريك‌شده كشورهايي كه قبلا جزو اقمار آن در پيمان ورشو بودند ديد. مسكو درك مي‌كند كه امروز ضديت با روسيه به يك كلاس جهاني تبديل شده و همان مفهوم امريكا در جهان سوم و رو به توسعه را دارد و كشورهايي مانند چك مي‌خواهند لباس كوبا را بر تن كنند. روس‌ها متوجه هستند كه دليل اصلي توسعه ناتو به شرق روسيه است ولي كرملين بايد متوجه باشد كه هر نوع مرز جديد ناتو منجر به تغييراتي در دكترين امنيت ملي روسيه و ايجاد هزينه‌هاي مالي و تسليحاتي و انساني براي مسكو هزينه‌بر خواهد شد. اين همان هزينه‌اي است كه كرملين در گرجستان متحمل شد تا در اوستيا و آبخازتفليس را كنترل كند. چنين مساله‌اي در كريمه نيز دنبال مي‌شود.در نقطه مقابل روس‌ها«بايدهاي» امريكا زياد است. ايالات متحده به دنبال تشديد و مديريت بهتر فشار عليه روسيه در روابط بين‌الملل است. از نظر امريكا بايد اتمسفر و محيط جديدي عليه روسيه ايجاد شود. هدف نهايي تضعيف مسكو تا قمرسازي آن به معناي فروپاشي روسيه تا سطح يك قزاقستان بدون اتم است كه در اين راه علاوه بر فشارهاي نظامي؛ دست به تحريك داخلي روسيه مانند اعتراضات هواداران ناوالني مي‌زند تا با يلتسين‌سازي دوباره عملا روسيه را از درون منفجر سازد.روس‌ها نشان داده‌اند كه تغيير ماهيت سيستم‌هاي سياسي در روسيه مانع از نگرش‌هاي جهاني آنان نيست و براي همين بعد از فروپاشي روسيه تزاري ما دكترين و سياست خارجي روس تزار را دقيقا در روسيه شوروي ملاحظه كرديم و بعد از شكل‌گيري فدراتيو روسيه كنوني دكترين تزار و شوروي در قالب سياست جهاني فدراتيو روسيه تداوم پيدا كرده و حتي اگر روسيه فعلي نيز نابود شود و روس‌ها همچنان امكان تنفس داشته باشند دوباره اين فرآيند ادامه خواهد داشت و با درك چنين واقعيتي امريكا و غرب يك روسيه كاملا عادي در حد مصر يا مولداوي را بيشتر مي‌پسندند كه آن نيز ناشي از عدم امكان نابود‌سازي نژاد روس است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون