ادامه از صفحه اول
سونامي خاموش سياست
ممكن است موجب تخريب كل سد شود. هر چه ميزان ورودي آب (تنشهاي سياسي) به پشت سد سياست (جامعه) بيشتر باشد و سد به مرحله سرريز (روز انتخابات) ميرسد و هر چه توان و اندازه حوضچه آرامش (واقعي بودن انتخابات) كمتر باشد، ميزان سرريز بيشتر و قدرت تخريبي آن افزونتر خواهد شد.
امروز در عرصه سياست ايران چه تنشهايي وجود دارد؟ تنشها و نارضايتيهاي ميان مردم و حكومت، درون حكومت، ميان احزاب سياسي و نهادهاي مدني و حتي درون احزاب و گروهها، همگي رو به بالا و شديد است. اين تنشها روزمره است. بعضا حل ميشود و اگر حل نشود تشديد ميشود. اين امر بستگي به انعطافپذيري ساختار سياسي دارد. هر چه ساختار منعطفتر باشد، اجازه نميدهد كه تنشها اوج گيرد. در ساختار منعطف، تنشها رصد ميشوند و پيش از سرريز شدن آنها را از دريچههاي اطمينان يا همان سوپاپ اطمينان خارج ميكنند. در سدها، براي جلوگيري از سرريزيهاي خطرناك، اطلاعات آبهاي ورودي را لحظه به لحظه جمعآوري ميكنند و پيش از سرريز شدن خروجي كنترل شده آب را زياد ميكنند. در نظامهاي سياسي توسعهيافته نيز همين كار را ميكنند، ولي در نظامي كه منعطف نباشد، يا اين شيوهها، مرسوم و در دسترس نيست يا دادههاي آن دستكاري ميشود و مورد توجه قرار نميگيرد.
متاسفانه بايد گفت كه كاركرد انتخابات در ايران در اغلب موارد نه حل مناقشات و تنشها، بلكه تشديد آنها است. البته اين نميتواند شرط كافي براي رويگرداني از انتخابات باشد، زيرا اگر راهي براي كاهش تنشها باشد نيز درنهايت از همين مسير ميگذرد، ولي نكته اينجاست كه اگر در طول سالهاي منتهي به انتخابات، تنشها زياد و زيادتر شده و هيچ اقدامي براي حل يا تخليه آنها انجام نشده باشد، به طور طبيعي، احتمال بيشتري وجود دارد كه انتخابات را وارد مرحله غيركاركردي كند و به جاي آنكه منشا خير گردد باعث شر شود.
طي 8 يا حداقل در 4 سال گذشته تمام مولفههاي تنشزا افزايش يافته است. اتفاقات 1396 و 1398، زدن هواپيماي اوكرايني، وضعيت به شدت متشنج سهامداران بورس، تورمهاي بالا، بيماري كوويد-19، تحريم و تنش در روابط خارجي، انفجارها و ترورها، تنش منطقهاي با عربستان و اسراييل، انتخابات مجلس كه به كلي از حداقل شاخصهاي قابل فهم دور بود، تنشهاي درون ساختاري، اختلافات تند دروني اصولگرايان و اصلاحطلبان و حتي نيروهاي منتقد و برانداز، فقدان اعتماد به عملكرد عمومي قدرت و... مجموعه اين شكافها و تنشها خود را در جريان انتخابات اخير نشان خواهد داد. جالب اينكه انتخاباتي كه هنوز شكل نگرفته و هر چه جلوتر ميرود مجموعه اين تنشها با سرعت بيشتري وارد اين سد انتخاباتي ميشوند. نمونهاش انتشار نوار آقاي ظريف است. در جامعهاي كه همه چيز غيرشفاف باشد اين كارها زيانبار ميشود.
اين سادهانگاري است كه هر كس گمان كند ميتواند مسيري را انتخاب كند و جلو برود و اين مسير نيز قابل كنترل است. خطابم به همه عوامل موثر است. راه افتادن يا راه انداختن يك جريان، سادهترين بخش ماجرا است. هدايت و كنترل آن و اجازه ندادن به خروج از مدار مورد قبول، مساله اصلي است. از اين رو شايد لازم باشد كه هيچكس در بيتوجهي به قدرت تخريبي اين سونامي يا سرريز شدن اين سد بلند، بيتفاوت نباشد و جانب احتياط را رعايت كند.
بورس، ايستاده در غبار
اصليترين اتفاقي كه در هر بازار مالي رخ ميدهد و موجب ترس سهامداران براي سرمايهگذاري در اين بازار ميشود ايجاد ابهام در بازار است و در يك سال گذشته تمامي اقداماتي كه از سوي آقايان صورت گرفت بيش از انكه در اين بازار ابهامزدايي كند باعث بيشتر شدن عدم شفافيت در بازار سرمايه شد مانند اعمال نرخهاي دستوري يا محدود كردن نوسانات بازار و تمامي اتفاقاتي كه باعث ابهام در نقد شدن سهام شدند. به جز اين موارد وجود ريسكهاي سياسي در خصوص برجام يا ريسكهاي سياسي فراجناحي داخلي و از همه مهمتر انتخابات پيش روي رياستجمهوري كه موجب ابهام بيشتر در اين بازار شده است، در كنار اين ابهام فقدان وجود يك سياست واحد در دولت و در مجلس در خصوص بازار سرمايه به اين صورت كه چه زماني بايد اين نهادها ورود كنند و چگونه بايد رفتار كنند هنوز در كشور مشخص نيست. در كشور ما دولت بازيگر اصلي تمامي فعاليتهاي اقتصادي به شمار ميرود اين در حالي است كه در كشورهاي ديگر نقش دولتها كاملا متفاوت است و در هيچ فعاليت اقتصادي ورود نميكنند و اين نقش براي آنها بسيار كمرنگ است اما متاسفانه در كشور ما عملا دولت خودش سهامدار است و به جاي اينكه تامين مالي كند بيشتر از اين بازار كسب درآمد ميكند و براي خودش بازارسازي و بازار بازي ميكند.
زماني كه برنامهاي براي بازار سرمايه وجود ندارد و زيرساختهاي آن هم فراهم نيست همه با مشكل مواجه ميشوند به عنوان مثال هنوز هيچ زيرساختي براي آزادسازي سهام عدالت آماده نشده و در كشمكش تكميل اطلاعات افراد هستند اين در حالي است كه از زمان اعلام اين قضيه بيش از ده سال ميگذرد و كليه اين موارد در نهايت باعث قفل شدن سهام و عدم عرضه در زمان رشد و عدم ارزندگي برخي از سهمها در بازار ميشود يا برعكس آن شاهد عرضههاي آبشاري در زمان افت بازار ميشويم.