كارگر روزمزد
حسن لطفي
دستاندكاران خيلي از مشاغل آمار دقيقي از افرادي دارند كه ويروس كرونا جانشان را گرفته است اما گمان نميكنم كسي به طور تقريب هم بداند از وقتي پاي ويروس كرونا به كشور باز شده چند كارگر روزمزد جانشان را به خاطر اين ميهمان ناخوانده از دست دادهاند.كارگراني كه بيشترشان آب باريكه شغلهاي ثابت را ندارند و خرجي هر روزشان از وقتي درميآيد كه ماشيني جلوي پاشان بايستد و بگويد كارگر روزمزد نياز دارد.
شايد به خاطر همين ويژگي است كه در روزهاي قرنطينه و تعطيلات رسمي هم عدهاي از آنها را ميتوان سر ميدانها و چهارراههايي ديد كه هر روز به انتظار صاحب كاري ميايستند. عدهاي كه لابد يا خرجشان بيشتر است يا چند روزي كسي به كارشان نگرفته است. تعدادشان هم كم نيست. اين را روز شهادت حضرت امير فهميدم. براي كاري از خانه بيرون آمدم.
توي ميداني كه هر روز پر از كارگران روزمزد است، عدهاي ايستاده بودند. نميدانم همانجا بود يا شب كه به اين فكر افتادم كي نوبت واكسينه كردن كارگران روزمزد ميرسد. كارگراني كه فكر نميكنم صنف و تشكيلاتي داشته باشند. اگر داشتند تا به حال مثل خيلي از مشاغل به ستاد مقابله با كرونا نامهاي نوشته بودند و صدها دليل براي اولويت واكسينه شدنشان آورده بودند.
دلايلي كه يك سرش به ناگزيري كارگران روزمزد برميگشت و سر ديگرش به افرادي ميرسيد كه اگرچه در خانه نشستهاند اما دلشان پي همسر، پدر، برادر و فرزندي است كه هر روز صبح هنگام خروج از خانه نميداند امروز صاحب كاري پيدا ميكند يا نه! اگر پيدا بكند سخاوتمند و دست و دل باز است يا خسيس! بيماري دارد يا نه! تست كروناش منفي است يا مثبت. اگر مثبت و ناقل است عزيز آنها را درگير ميكند يا نه! اگر درگير كند، چند روز خانهنشينش ميكند. اگر خانهنشينش كند.... بگذريم شايد اين نوشته از همينجا به دست كساني برسد كه اولويت واكسيناسيون كرونا را مشخص ميكنند. شايد باعث شود به فكر كارگران روزمزدي بيفتند كه تعطيلات و صنف حامي ندارند.