ادامه از صفحه اول
ضرورت يادگيري رياضيات
رياضيات پايه به ما ميگويد هر سه سال نقدينگي دو برابر ميشود؛ فرقي نميكند سياستگذار پولي چه كسي باشد.» در واقع در اين توييت بانك مركزي مسووليت «حفظ ارزش پول ملي» را از خود سلب كرده و ميگويد: «فرقي نميكند چه شخصي در ساختمان فيروزهاي بانك مركزي نشسته و هر سه سال همين ميشود!» در فروردين ماه كه موضوع استقراض دولت از بانك مركزي رسما علني شد، بانك مركزي بار ديگر در توييتر خود اين را نوشت: « تامين ريال از منابع بانك مركزي، به پشتوانه ارزهاي مسدودي، موجب رشد پايه پولي و نقدينگي ميشود. اما نكته: سياستگذار پولي نميتواند از قانون تمرد كند؛ بانك مركزي نميتواند از پرداختهاي ريالي خودداري كند كه طبق نص صريح قانون موظف به انجام آن است» در واقع در توييتي كه دهم فروردين ماه زده شده، بانك مركزي ميگويد: «من هم موافقم كه ارزش پول ملي با اين كار پايين ميآيد.» اما «چارهاي ندارم و دستور دادهاند و اجرا ميكنم!» برگرديم به موضوع ارز. آقاي همتي از 33 ماه پيش تاكنون كه به بانك مركزي آمده، درباره ارز و نوسانات دلار وعدههايي داده است. او در سال گذشته، 25 بار درباره ارز، «وعده» داده كه هيچ كدام محقق نشد و رسيديم به مذاكرات وين و اندكي نوسان رو به پايين تا روابط عمومي و تيم رسانهاي بانك مركزي كه در اين 33 ماه يك بار به خبرنگاران اجازه داده رو در رو از وي سوال كنند و البته اجازه انتشار پاسخها را هم نداده(!) به فكر «ماهي گرفتن از اين آب گل آلود» بيفتند و «بانك مركزي را مسوول كاهش نرخ ارز» بنامند. سوال اين است كه اگر بانك مركزي كه وظيفه اصلياش «حفظ ارزش پول ملي» است موفق شده پس از حدود يكسال، قيمتها را اندكي بشكند؛ در زماني كه نرخ دلار به 32 هزار تومان نيز رسيد و بازار با آشفتگي به حال خود رها شده بود؛ كجا بود؟ رييس كل بانك مركزي در دو سال گذشته بارها، نرخهاي فعلي ارز را غير اقتصادي خوانده و بر تلاش بانك مركزي براي حراست از ارزش پول ملي و كاهش نرخ ارز تاكيد كرده، اما بازار بيتوجه به صحبتها و برنامههايش به نوسانهاي پي در پياش ادامه داده است و حالا كه به دليل افزايش خوشبينيها به مذاكرات بينالمللي، فروشندهها در بازار ارز بيشتر شدهاند؛ سر و كله تيم رسانهاي بانك مركزي نيز براي «سند زدن اين موفقيت» به نام بانك مركزي پيش آمده است. حال آنكه بايد گفت همچنان خبري از «افزايش ارزش پول ملي» نيست كه اگر بود؛ مردم كوچه و بازار با چنين تورم سهمگيني روبهرو نبودند.
كلابهاوس تريبون جديد انتخابات 1400
با طرح مباحث چالشي در حوزههاي گوناگون در نبود رسانههاي رسمي و به ويژه رسانه ملي، فضاي جديدي را در آستانه انتخابات فراهم كرده است.
امتياز ويژه كلابهاوس در مقايسه با ديگر برنامههاي كاربردي مشابه، امكان برقراري يك گفتمان چندجانبه، با حضور جناحهاي مختلف سياسي از داخل و خارج از كشور، امكان گفتمانسازي و گفتوگو با گروههاي سياسي حتي براندازان و شناخت و ارزيابي ديدگاهها و توانمنديهاي علمي و نظري، برگزاري جلسات مختلف در «روم»هاي كلابهاوس با موضوعهاي متفاوت و حتي مخالف با ديدگاهها و نظريات شخصي است و ميتوان به سهولت پيشبيني كرد كه اين شبكه اجتماعي با توجه به امكانات و ظرفيتهاي موجود به يكي از محبوبترين و پرطرفدارترين فضاها در روزهاي انتخاباتي پيش رو تبديل خواهد شد و اين قابليت را دارد كه به سرعت جايگزين رسانههاي رسمي كشور شده و تريبوني براي افراد مختلف براي طرح ديدگاهها و كانديداهايي كه نميتوانند از تريبونهاي رسمي كشور بهره ببرند؛ تبديل شود. از اين رو كانديداهاي احتمالي انتخاباتي، تريبون مناسب و رايگاني در اختيار دارند تا به معرفي خود و برنامههايشان بپردازند.
با توجه به اينكه حدود 40 روز به برگزاري انتخابات سيزدهم دوره رياستجمهوري مانده است ولي هنوز تب و تاب انتخابات نه در رسانه ملي و نه حتي در بدنه مردم مطرح نيست ولي برعكس تنور انتخابات در شبكه اجتماعي نوظهور كلابهاوس بسيار داغ است و پيشبيني ميشود تا اين شبكه محبوب مسوولان و فعالان رسانهها به تريبوني براي كانديداهاي اين دوره از انتخابات رياستجمهوري تبديل شود. اين ظرفيت در شبكه اجتماعي ميتواند در غياب رسانه ملي يخ بيحسي نسبت به انتخابات رياستجمهوري 1400 را كه چند ماه ديگر در ايران برگزار ميشود، بشكند و فضاي گفتوشنود سياسي را فراهم كند.
مغازه خودكشي
يادمان باشد كه در حوزه فناوريهاي نانو جزو 10 كشور دنيا هستيم كه خلق ميكنيم و ايده ميسازيم. يادمان باشد كه 3 دولت در ايالت متحده امريكا كاملا درگير مذاكره با ايران بودند و تلاش كردند كه مذاكره با ايران را به نام خود سند بزنند (حتي ترامپ وقتي از برجام خارج شد با همين نيت به فكر بازگشت بود) و اين رخداد با مديريت ايراني و توانمندي ديپلماتهاي كاركشتهمان به دست آمد و به سود ما تا امروز رقم خورد. نبايد فراموش كنيم كه تمام اين سالها آنچه در سياستهاي منطقهاي در سوريه، يمن، عراق و لبنان رخ داده يك سر ماجرا سياستهاي ميداني و موفق ايران بوده كه عملا بازي در زمين ديگران را همراه داشته است.
به همين روي معتقدم كه انتخابات پيشرو يك دكان فروش ابزار و ادوات خودكشي نيست بلكه اگر درست بنگريم تشعشعهاي نور را ميبينيم و اميد موج ميزند، كافي است خودمان را رها كنيم.