كيفيت آموزشي از دولتي تا غيردولتي
حسين ثقفي
فراگيري ويروس كرونا در جهان موجب شد تا در هر كشوري براي تداوم آموزش و پرورش، تدبيري انديشيده شود. ايران نيز براي جا نماندن از قافله بزرگ دانشاندوزي به سمت طراحي اپليكيشن خاصي به نام شاد رفت و تلاش كرد اين برنامه بتواند دغدغههاي جامعه را براي تداوم يادگيري مرتفع كند. اما بدون ترديد آموزش مجازي نيازمند بسترهاي متنوعي همچون، آموزش معلمان، امكانات و مواد آموزشي مرتبط، ميزان دسترسي به اينترنت و پهناي باند، هزينههاي وابسته به اين نو فرآيند، سطح مشاركت دانشآموزان در اجرا، توليد محتواي جذاب و... است. در كشور ما، متاسفانه طبقاتي بودن آموزش و پرورش، به طور كلي مدارس را در دو سطح دولتي و غيردولتي قرار ميدهد و اين اشكال بزرگ سبب شده تا از ميزان عملكرد اين دو نوع مدارس در ايام كرونا و آموزشهاي مجازي، تحليلهاي مختلفي صادر شود كه اخيرا با نگاهي يكسويه و منفعتگرا، عيار مدارس غيردولتي در عرصه آموزش عيان شده است. بايد توجه داشت كه ماهيت آموزش در مدارس دولتي و غيردولتي از اساس با يكديگر متفاوت است. بيترديد ريزش ثبتنام سال جاري در مدارس غيردولتي موجب شد تا آنان در جستوجوي اپليكيشنهاي متعدد براي آموزشهاي خود باشند تا هم توجيهي براي مبالغ دريافتي خود داشته باشند و هم براي سال آينده به نوعي سبب تمايزي با دولتيها شوند، بلكه بتوانند اقبال دوباره براي روي آوري خانوادهها و فرزندانشان داشته باشند. ادامه حيات مدارس غيردولتي وابستگي صددرصدي به تامين مالي و شهريههاي دريافتي آنان دارد كه هرقدر اين منابع كمتر شود زيست اين مدارس شبيه چشمههاي كم آب در معرض نابودي قرار ميگيرد.
با اين وصف در سال جاري اين مدارس كوشش زايدالوصفي كردند تا در كورس آموزشي، مدارس دولتي را پشتسر نهند وليكن توفيق چنداني نداشتند. علت عدم توفيق مدارس غيردولتي در مواجهه با مدارس دولتي، در مبحث آموزش نخست به بستر خاص آموزش مجازي برميگردد آنهم به اين علت كه فكر و ذهن دانشآموز نتوانست خود را به سرعت با آن تطبيق صددرصدي دهد و گاه تعدد درگاههاي تدريس در مدارس غيردولتي سبب آشفتگي روحي دانشآموزان شده است. موضوع ديگر اين است كه آموزش را نميتوان با سماجت به فراگير تزريق كرد بلكه او بايد درجاتي از كشش را داشته باشد كه مطالب درسي در ذهنش نهادينه شود و شوق يادگيري در او به وجود آيد. مدارس غيرانتفاعي با هراس از پيامدهاي كرونا به نظر ميرسد دچار استرسهاي مفرطي براي حفظ دانشآموزان خود شدند و همين امر موجب شد تا بكوشند با هجمههاي متعدد آموزشي و نسنجيدن پيامدهاي منفي آن براي فراگير، خود را كوشاتر و جديتر از مدرس دولتي نشان دهند كه اگر نگاه علمي شود ميبينيم اتفاقا در اين فعل و انفعالات دچار خطاي محاسباتي شدهاند. آنچه در هر بحراني حايز اهميت است، حفظ آرامش مجموعه است و اگر در يك سانحه همچون زلزله اين اصل فراموش شود ميزان سرگرداني حادثهديدگان و شكست برنامههاي جبراني چند صد برابر خواهد شد. بايد گفت در سال جاري آموزش و پرورش در بخش مدارس دولتي و براي يادگيري، مجموعا موفق عمل كرد. آنان با محوريت پلتفرم شاد از تمامي مدارس دولتي خواستند تا محور يادگيري را بر آن و آموزشهاي تلويزيوني قرار دهند. بيشك با اين وحدت رويه در تدريس و ارايه، دانشآموزان در مدارس دولتي از سطح آرامش بيشتري برخوردار شدند و ميدانستند كه تنها راه يادگيري آنان در رويآوري به اين دو كانال است. از سوي ديگر مدارس و معلمان با درك درستي از اختلالات شاد، ساعات و نحوه تدريس خود را مديريت كردند تا شاهد كمترين تنش روحي براي فراگيران خود شوند. از ديگرسو در مدارس عادي براي دانشآموزان محروم نيز تا حدود زيادي از ناحيه خيرين و مديران مدارس همكاري صورت گرفت تا ولو خارج از ساعات آموزشي از مسير درس و مدرسه جدا نشوند گرچه ميدانيم در اين بين همچنان كاستيهايي وجود داشته و دارد.در ايام كرونا، هويت مدارس دولتي، آموزش براي آرامش بود و تمام توجه مدارس بر اين امر معطوف شد تا حتيالمقدور آمار ترك تحصيل دانشآموزان كم شود و با عنايت به گستره و حجم كار ميتوان كارنامه خوبي برايشان صادر كرد.
مدارس دولتي با نبوغ مديران و معلمانشان توانستند اساس آموزش را در كشور پايدار نگه دارند و نقش خلاقيت معلمان مجرب مدارس دولتي در توليد محتوا و حفظ دانشآموز در محيط يادگيري مجازي بسيار درخور توجه و تقدير است. اگر بخواهيم بين مدارس دولتي و غيردولتي مقايسهاي در امر آموزش و پرورش داشته باشيم، ميزان خلوص يادگيري در مدارس دولتي را بيشتر خواهيم يافت.همانطور كه گفتيم مدارس غيردولتي در آتش كرونا، هراسناك عمل كردند و اينگونه پنداشتند كه با افزايش بار تدريس و تكليف ميتوانند سطح متمايزي با مدارس دولتي پيدا كنند، حال آنكه با اين كار علاوه بر دانشآموز، اولياي او نيز گرفتار چالشهايي شدند كه در اغلب موارد سبب آلوده شدن آرامش رواني آنان شد. بنابراين هر چند تنوع آموزشي سبب پيشرفت علم ميشود اما طبقاتي كردن آن هم مضراتي دارد كه به سادگي نميتوان از آنها عبور كرد. به عنوان مثال، آموزش در شرايط بحران در درجه نخست نيازمند اين است تا برنامههاي يادگيري مجموعا به سمت مشاركت، همدلي و انسجام و توليد آرامش رواني پيش برود.لذا برمبناي اين تحليل در سال تحصيلي آينده مجددا شاهد ريزش ثبتنام در مدارس غيردولتي خواهيم بود كه از هماكنون آموزش و پرورش براي توسعه فضايهاي آموزشي خود بايد بهطور جدي وارد عمل شود، چراكه در شهرهاي پرجمعيت اين موضوع سبب مشكلات متنوعي براي مديران مدارس و ادارات تابعه خواهد شد.