بعد از گذشت ۵ روز از دربي
بازي با توييت وزير تمام نميشود
علي ولياللهي
در ساعات اوليه پس از دربي صحبت در مورد توييت محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات طبيعي به نظر ميرسيد. فضا، فضاي بزرگترين بازي ليگ ايران بود و حال و هواي خودش را داشت. اينكه هواداران در صفحات اينستاگراميشان به اين مساله واكنش نشان دادند، بخشي از فرآيند بود و واكنش تند فرهاد مجيدي به كري وزير هم گرچه كمي بيادبانه اما آنچنان دور از تصور نبود. به قول مايليكهن مربي در لحظات بعد از باخت دربي عصباني است و تمركز لازم را ندارد. ادامه اين داستان تا ۲۴ ساعت بعد هم عادي تلقي ميشد. واكنشها، بيانيهها، پاسخها همه و همه دنبالهاي بود از آنچه در ۲۴ ساعت قبل رخ داده بود. با اين حال ادامه پيدا كردن اين ماجرا آن هم بعد از ۵ روز اصلا طبيعي نيست و به نظر برخي جريانها تلاش ميكنند همچنان با اين كارت بازي كنند. در اين بازي از يك سمت خود آذريجهرمي را داريم كه شروعكننده بازي بوده و از سمت ديگر صداوسيما را داريم. در يك سو رسانهها ايستادهاند و در سمتي ديگر مديران و پيشكسوتان و اعضاي باشگاه. وزير ارتباطات تا پيش از اين بارها نشان داده بود كه دنبال برندسازي از خودش است. آذريجهرمي با رفتاري جوانپسندانه برخلاف همكاران نسل قبلياش هميشه تلاش كرده با قشر جوان پيوند بخورد. جهرمي كلكل ميكند، كري ميخواند، با بچهها توي زمين خاكي فوتبال بازي ميكند، كامنتهايش را پاسخ ميدهد، بامزهبازي درميآورد، در جلسه با ورزشكاران شلوار جين و تيشرت ميپوشد و... دليل همه اين تلاشها اين است كه اگر برخي از جوانان دوستدارش نيستند لااقل او را در سطح خودشان ببينند. همچنين وزير ارتباطات بدش نميآيد گاهي با قرباني كردن خودش در فضاي انتقادي فوتبالي از برخي انتقادات بزرگتر مصون بماند. شايد مثال درستي نباشد اما كاري كه جهرمي ميكند، درست مثل يك قاچاقچي است كه محموله كوچكش را به پليس لو ميدهد تا محموله اصلياش به سلامت از بازرسي رد بشود. به بيان سادهتر و در حالي كه به پايان دولت دوازدهم نزديك ميشويم به جاي اينكه بحثهاي پيرامون آذريجهرمي در رابطه با عملكرد 4 ساله او در مقام وزارت باشد، حول توييت زدن و كري خواندنهاي او ميچرخد. آذريجهرمي به جاي اينكه در مورد وضعيت كيفيت اينترنت، فيلترينگ، افزايش قيمت تعرفههاي بستههاي اينترنت و صدها مساله مختص به خودش مورد سوال قرار بگيرد با اين پرسش مواجه شده كه چرا توييت زدي؟ سوالي كه شايد موجي از واكنشها را به همراه بياورد اما بيخطر است.
از سمت ديگر صداوسيما با پرداخت پررنگ به يك توييت فوتبالي كه حداكثر عمرش بايد يك روز باشد، تلاش ميكند بهرهبرداريهاي خاص خودش را داشته باشد. به هر حال نزديك انتخابات است و آذريجهرمي يكي از تو چشمترين وزيران دولتي است كه كار خوب و بدش را صداوسيما به يك چوب ميراند. اينكه مجري برنامه فوتبال برتر به صراحت در مورد وزير ارتباطات ميگويد:«دو روز ديگه همشون ميرن» در همين راستاست. اگر منظور ميثاقي رفتن سياسيون از فوتبال است كه احتمالا بايد بهتر از هر كسي بداند 4 دهه ميشود كه فوتبال در چنبره قدرتهاي سياسي بوده و با وضعيت فعلي ميتوان گفت شايد يك روز فوتبال برود اما اين سياسيون كه توي فوتبال هستند، جايي نخواهند رفت. پس احتمالا منظورش همين است كه عمر دولت روحاني رو به پايان است و در دولت بعد جريان ديگري سر كار خواهد آمد و آذريجهرمي هم به خاطرهها خواهد پيوست. انتقادات از جهرمي در صداوسيما فقط مربوط به برنامه فوتبال برتر نيست و در ساير برنامهها و حتي رسانههاي وابسته به سازمان و حمايت شونده از سوي صداوسيما هم به شدت ديده ميشود. اين فشارها در حالي است كه در ابتداي ماه جاري آذريجهرمي انتقادات زيادي را به افزايش ۱۵۰۰ ميلياردي بودجه صداسيما مطرح كرده بود. بودجهاي كه بخش عمدهاي از آن به فعالان فضاي مجازي اختصاص خواهد يافت.
در سطوح پايينتر مديران و مربيان باشگاه استقلال با تاكيد بيش از اندازه روي يك توييت تمام اتفاقات دربي را تحتالشعاع قرار دادهاند تا از پاسخگويي در مورد عملكرد فني در امان بمانند. در اين ۵ روز بعد از دربي تعداد جملاتي كه از دهان مديران استقلال و كادر فني اين تيم در مورد توييت آذريجهرمي بيرون آمده چندين برابر بحثهاي فني و بررسي عوامل دو شكست پياپي استقلال در ليگ و ناكامي در گلزني در 3 بازي پياپي بوده است. بله يك پنالتي براي استقلال گرفته نشد اما آيا اين تمام دليل ناكامي آبيهاست؟ در طرف ديگر باشگاه پرسپوليس هم با تنظيم شكايتنامهاي به خاطر توهين استقلال به يك هوادار اين تيم مرزهاي حمايت از سرمايههاي اجتماعي باشگاه در فوتبال روز دنيا را جابهجا كرد. انگار نه انگار هر روز هواداران تيم پرسپوليس با انواع و اقسام مشكلات درگير هستند و در فضاهاي مختلف از جمله تاثير در سرنوشت باشگاه مورد علاقهشان ناكام ميمانند و بعضا با تصميماتي كه نهادهاي بالادستي ميگيرند به شعورشان توهين ميشود و فقط وزير مملكت است كه بايد مورد حمايت قرار ميگرفت.