زير ذرهبين
حسن لطفي
اينكه سي و نهمين جشنواره جهاني فيلم فجر در زمان خودش برگزار ميشود، آنقدر خبر خوب و اميدبخشي است كه آدم حيفش ميآيد با بيان ايرادهايي كه اين تصميم دارد از ارزشش بكاهد. ارزشي كه بيش از سينما مربوط به مقاومت و انعطافپذيري آدمي در مقابل شرايط سخت بيرون از اختيارش است .چيزي شبيه فيلم زير درختان زيتون ساخته زندهياد عباس كيارستمي كه زلزله و مرگ عزيزان هم نتوانست شخصيت اصلي آن را از عشق و ازدواج دور كند. البته اين گفته به معناي همنظري با رويابافاني نيست كه قصد دارند از شرايط ويژه كرونا و خطوط قرمزش عبور كنند و فاتحهخوان پروتكلهاي بهداشتي باشند. منظور درك درست شرايطي ناخواسته است؛ شرايطي كه گاه ممكن است انسان را ناگزير به اجراي برنامههاي نمادين كند. برنامههايي كه ميتواند بيانگر اميدواري انسان باشد. بد نيست براي درك بهتر گفتههايم ابتدا به سالها پيش برگردم. به 28 دسامبر 1895 كه سينما متولد شد. در آن روز اتفاقي تازه رخ داد. منظورم نمايش فيلم، فيلمبرداري و تماشاي فيلم به صورت جمعي نبود. بدون شك اين اتفاقات پيشتر از اين هم افتاده بود. در آن روز تماشاچي حرفهاي سينما كه بليت خريده و پول بابت ديدن فيلم داده بود، متولد شد و با تولدش تاريخ سينما را به وجود آورد. با اين حساب فيلم بدون تماشاچي و جشنواره بدون نمايش فيلم چندان مقبول تاريخ سينما نيست. با اين حساب با توضيحاتي كه دبير سي و نهمين جشنواره فيلم فجر داده بهترين گزينه براي برگزاري جشنواره گزينه سه است؛ گزينهاي كه با بهتر شدن شرايط كرونايي امكان نمايش فيلم براي بينندگان حرفهاي كه بليت ميخرند و... فراهم ميشود. اما از آنجايي كه ممكن است به دلايلي كه كم هم نيست اين امكان فراهم نشود و هيات برگزاري ناگزير تن به اجراي گزينههاي دو (نمايش فيلم براي اصحاب رسانه و دستاندركاران) يا بدتر از آن، گزينه يك (نمايش فيلم فقط براي هيات داوران) بدهند. پيشنهاد ميشود فكري كه در پي روش نگهداشتن چراغ جشنواره فيلم فجر است براي فروزانتر كردن اين چراغ به راههايي بيخطر بينديشد كه امكان نمايش فيلم را براي بينندگاني فراهم كند كه بليت ميخرند. حتي اگر اين تعداد معدود و برحسب قرعهكشي انتخاب شده باشند. يادمان نرود جشنواره فيلم بدون نمايش فيلم در سينما، بيتماشاچي حكم شير بدون دم و يال و اشكم است.