بينظمي مزمن
نيوشا طبيبي
سالها پيش، استاد فرامرز پايور روي صحنه تالار وحدت مشغول نواختن جواب آواز مرحوم سارنگ بودند، پاي تنها فيلمبردار صحنه به ابزاري خورد و سر و صدايي بلند شد. جناب استاد پايور با همان حالت مودبانه و رسمي و جدي خود مضراب را در كمال نظم و ترتيب و با متانت بر زمين گذاشتند و دست به سينه نشستند. مردم و گروه موسيقي از حركت استاد تعجب كردند، استاد خطاب به فيلمبردار فرمودند:«سر و صداي شما نميگذارد ما كار خودمان را بكنيم، هر وقت كار شما تمام شد بفرماييد تا ما كار خودمان را شروع كنيم.» فيلمبردار محترم كه سهوا سببساز ناراحتي استاد شده بود، مودبانه عذرخواهي و تقاضا كرد كه استاد به نواختنشان ادامه دهند.
در روز بزرگداشت حكيم و دانشمند بزرگ ايران، خيام مراسمي به همت موسسهاي فرهنگي يا مديران محوطه آرامگاه بر سر تربت آن بزرگمرد برپا شده بود. چند هنرمند رقصنده خراساني با لباس زيباي محلي با نرمش و چرخشي زيبا گرد مزار ميچرخيدند و آن را غرق گل ميكردند. قرار بود رقصندهها مسيري دايرهوار را بچرخند ولي حضور نابهنگام و مزاحم فيلمبرداران كه بياعتنا به مراسم و رقص و توجه مردم ميخواستند براي كار خودشان تصوير بهتري را ثبت كنند تا مخاطبان و كارفرمايانشان را راضي نگه دارند، مراسم را به كلي از نظم و ترتيب و زيبايي انداخته بود.
رقصندههاي نگونبخت ناچار بودند علاوه بر انجام كار خودشان مراقب افراد مزاحمي هم باشند كه به عنوان فيلمبردار و عكاس به خودشان حق ميدهند، نظرگاه مردم را تخريب كنند و مراسمي را از شكل بيندازند.
مراسمي فرهنگي در محل خانه انديشمندان علوم انساني برپا بود. به مناسبت بزرگداشت يكي از دانشمندان وطندوست و محترم، عده زيادي از معاريف فرهنگ و هنر كشور آمده بودند. معلوم بود كه برگزاركنندگان دقت و سعي بليغي براي آبرومند برگزار كردن مراسم به خرج دادهاند. اما تمام رشتههاي آنها پنبه شد، آن هم توسط خيل عكاسان و فيلمبرداراني كه بياعتنا به هر نظم و ترتيبي و به آدمهايي كه روي صندليها نشسته و براي شركت و بهره جستن فكري و تلذذ روحي به اين مجلس آمده بودند از پله و ديوار و صندلي بالا ميرفتند تا تصويري ثبت كنند.
مجلس چنان پرسر و صدا و بههم ريخته شد كه عدهاي از مدعوين ترجيح دادند، محل را زودتر ترك كنند و عدهاي ديگر زبان به اعتراض بگشايند كه البته در هياهو و شلوغي حرفشان به گوش كسي نرسيد.
اين دو نمونه آخر از رفتار غيرحرفهاي تصويربرداران رسانههاي بيشماري است كه در هر مراسمي حضور دارند. نه اهل احتياط و مراقبت از احوال ديگران هستند و نه لزومي ميبينند كه مزاحمتي براي برگزاري مراسم ايجاد نكنند. البته بيشتر ايشان در رسانههاي نوپايي كار ميكنند كه خبرگزاري و تلويزيونهاي متعلق به فضاي مجازي محسوب ميشوند. البته كه خبرنگاران و فيلمبرداران بعضي رسانههاي قدرتمند و حكومتي هم براي خود حق تقدمي غيرقابل خدشه قائل هستند. بيترديد عكاسان و تصويربرداران بسياري درنهايت ادب و متانت بيآنكه زحمتي توليد يا اخلالي در روند مراسم ايجاد كنند به كار خود مشغول هستند. از گوشه و كنار بهترين زوايا را پيدا ميكنند و از قضا بهترين عكسها و تصويرها هم معمولا توسط ايشان ثبت ميشوند. اساسا سنت و عادت ناپسنديدهاي باب شده كه اهل رسانه كار خود را مقدم بر آسايش مردم و نظم و ترتيب تلقي ميفرمايند. اين شيوه ناپسند در كنار تصويربرداري و عكاسي با موبايل توسط عده ديگري از مردم كه آنها هم كم و بيش بر همان شيوه رفتار ميكنند عملا هر مراسم، نشست و رويدادي را به مجلسي بينظم و ترتيب و پر سر و صدا تبديل كرده است. گاه نشستي كه براي سازماندهي و تنظيم و ترتيب دادن آن ماهها وقت صرف شده است به وقت اجرا چنان جولانگاه آن عزيزان ميشود كه از فرط ازدحام جلوي صحنه و حدفاصل مخاطبان و مدعوين و سخنرانان، ارتباط به كلي از دست ميرود. سخنران براي خود سخن ميراند و مخاطبان به كار خود مشغول ميشوند. از اين به بعد اگر به مراسمي دعوت شديد يا تصاويري از برگزاري مجالس رسمي و نشستهاي فرهنگي و هنري يا حتي بزرگداشت كوچكي مثل آنچه بر سر مزار حكيم خيام بر پا بود را ديديد به شيوه كار اين محترمان نظر كنيد و ببينيد كه خواسته و ناخواسته تا چه ميزان سبب بيترتيبي ميشوند. البته قطعا گناه چنين رفتاري را نبايد تنها به پاي آنها نوشت، نبود پروتكلهاي روشن و البته آموزش مناسب حرفهاي در رسانهها هم سبب بروز چنين مشكلاتي ميشود.