آموزش مجازي، آزمون حضوري
غزل لطفي
امتحانات نهايي پايه نهم و دوازدهم با تمام مخالفتهاي دانشآموزان و اوليا و با پيشنهاد وزارت آموزش و پرورش و طبق تصميم ستاد ملي مديريت و مبارزه با كرونا، به صورت حضوري در حال برگزاري است. از نكات مهمي كه در اين تصميم مورد توجه قرار نگرفت، همگن بودن آموزش و آزمون است. دانشآموزان يك سال تحصيلي را با آموزش مجازي گذراندهاند و در پايان براي آنها نسخه آزمون حضوري پيچيده شد كه اين موضوع از چند منظر قابل بحث خواهد بود.
۱- اولين موضوعي كه مورد توجه است؛ اگر سيستم آموزش مجازي آنقدر كارآمد نبوده كه نميتوان در آن آزمون برگزار كرد، چطور يكسال تحصيلي با پشتوانه اين سيستم سپري شد؟
۲- در برخي مباحث شنيده شده است كه براي جلوگيري از هرگونه تقلب و تضييع حقوق دانشآموزان و به جهت سرنوشتساز بودن اين دو پايه تصميم به برگزاري امتحانات حضوري گرفته شده، حال سوال اينجاست كه بزرگواراني كه اين موارد را مطرح كردهاند، خودشان دانشآموز نبودهاند و نميدانند در هر نوع آزموني امكان تقلب وجود دارد؟ آيا بهتر نبود بهجاي بيان اين مباحث كه بيانگر نوعي عدم اعتمادسازي به فرزندان ميهنمان است، زمينه فرهنگسازي را فراهم ميكردند تا چنين چالشي را مطرح نكنند؟ بهتر نبود براي جلوگيري از هر گونه ضايع شدن حقوق دانشآموزان، در ماههاي گذشته به تبيين و راهاندازي سيستمي كارآمد براي آزمونها پرداخته ميشد؟ آموزش و برگزاري آزمون از نكاتي بوده است كه با توجه به شرايط پاندمي، بايد پيشبينيهاي لازم براي آنها قبلا انجام ميشد اما مانند هميشه بعد از وقوع هر اتفاقي به دنبال علاجي برايش هستيم و در اين ميان دانشآموزان را با شرايطي پر استرس روبهرو كرديم و به اين موضوع كه اضطراب از بزرگترين عواملي است كه موجب عدم تمركز در آزمون و در نتيجه حاصل نشدن بهترين نتيجه خواهد بود نيز توجه نشده است. در اين تصميمگيري نه سلامت جسمي دانشآموزان، معلمان و كادر آموزشي در نظر گرفته شده است و نه سلامت روحي آنها و فقط در واقع سادهترين روش ممكن ارايه شده تا مسووليت برگزاري آزمونهاي نهايي كه بر دوش سيستم آموزشي كشور است، اجرا شود. مهمترين نكتهاي كه اين سال كرونايي به ما يادآور ميشود، اين مهم است كه فارغ از تمام آمارها و موفقيتهاي اعلامشده توسط وزارت آموزش و پرورش بايد اين نكته را در نظر گرفت كه آموزش مجازي را فقط و فقط معلمان، پيش بردهاند و تمام افتخاراتي كه بانيان آموزشي ما براي پشت سر گذاشتن سالي موفق در آموزش مجازي براي خود قائل هستند و مطرح ميكنند؛ در واقع تلاشي همهجانبه و با تمام وجود از سوي معلمان بوده است كه باعث شده آموزش
متوقف نشود.
همچنين فرآيند برگزاري آزمونها به صورت حضوري بيانگر اين موضوع است كه پايهگذاران و برنامهريزان آموزش كشور قبل از دانشآموزان، كارنامه عملكرد يكساله خود را اعلام كردهاند و متاسفانه با توجه به عدم وجود سازوكاري كارآمد براي برگزاري امتحانات متناسب با سال تحصيلي كه آموزش در آن مجازي طي شد، نمره قبولي هم نگرفتهاند. آيا به واقع با اين شرايط پر از استرس، عدالت آموزشي حاصل ميشود؟