آيا پكن در اين عرصه صداقت دارد؟
چين، ميانجيگر صلح در خاورميانه؟
آرمين منتظري
طي هفته گذشته چين در قالب مجموعهاي از موضعگيريها به نحوه واكنش ايالات متحده امريكا درباره حمله اسراييل به مراكز غيرنظامي غزه اعتراض كرد. اگرچه چين به عنوان رييس دورهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد از جايگاه خود استفاده كرده و جلسات اضطراري اين شورا را براي تصويب قطعنامه آتشبس و محكوميت خشونتها عليه غيرنظاميان برگزار كرد اما واشنگتن بار ديگر در يك سپر ديپلماتيك براي اسراييل عمل كرده و اين قطعنامهها را بياثر كرد. امريكا 3 قطعنامه عليه اسراييل را وتو كرد كه يكي از آنها توسط چين پيشنهاد شده بود. واشنگتن همچنين در برابر همه تلاشها براي اعمال هر گونه فشار ديپلماتيك بر اسراييل ايستاد. وانگ يي، وزير امورخارجه چين اعلام كرد كه ايالات متحده امريكا در موضوع اسراييل در مقابل عدالت بينالمللي ايستاده است. سخنگوي وزير امورخارجه چين نيز در خصوص مواضع امريكا گفت در حالي كه چين به انصاف و عدالت در عرصه بينالمللي اعتقاد دارد، امريكا نشان داده كه صرفا به منافع خود فكر ميكند.
همچنين وانگ يي، وزير امورخارجه چين، طرحي 4 مادهاي را براي برقراري صلح پيشنهاد كرد كه قاعدتا براي كساني كه سياستهاي چين در خاورميانه را دنبال ميكنند بايد آشنا باشد. در اين پيشنهاد همان اجماع جهاني در خصوص اختلافات فلسطين و اسراييل به رسميت شناخه شده است. به اين معنا كه پيشنهاد چين اساسا نكتهاي جديدي ندارد. در اين پيشنهاد درخواست رفع محاصره غزه و آتشبس فوري براي ارايه كمكهاي بشردوستانه مطرح شده است همچنين از دو طرف خواسته شده تا از خشونت عليه غيرنظاميان پرهيز كنند. البته در اين خصوص تاكيد بيشتر بر اقدامات خشونتآميز اسراييل گذاشته شده است. پكن همچنين از مذاكرات صلح دو كشوري براساس مرزهاي سال 1967 و تبديل شدن شرق بيتالمقدس به عنوان پايتخت فلسطين دفاع كرده است.
طي روزهاي اخير چين در اين خصوص بسيار فعال شده و مذكرات گستردهاي رابا متحدانش در سراسر جهان آغاز كرده است. به نظر ميرسد اين اقدام چين در راستاي ديدگاه سنتي و آكادميك نخبگان چيني است كه ميگويد «نبود هر نوع تنش و ناآرامي در خاورميانه كاملا در راستاي منافع چين و روابطش با اعراب و اسراييل است. اغلب تحليلگران سياسي در چين معتقدند كه اختلافات اسراييل و فلسطين موضوع اصلي ناآراميها در خاورميانه است كه بايد راهحلي درازمدت برايش انديشيد چراكه بيثباتي ادامهدار در منطقه ميتواند بر روابط اقتصادي و سياسي چين با كشورهاي منطقه اثر منفي داشته باشد.
البته موضع چين در خصوص اختلافات اسراييل و فلسطين به گونهاي نيست كه پكن را عميقا درگير مذاكراتي كند كه معلوم نيست نتيجه مثبتي در پي داشته باشد. اگرچه چين پيشنهاد كمكهاي بشردوستانه، برگزاري يك نشست و برگزاري كنفرانس همبستگي با مردم فلسطين را مطرح كرد اما هنوز هيچ فشار محسوسي به اسراييل وارد نكرده و به نظر هم نميرسد دست به چنين كاري بزند.
ماه گذشته رووين ريولين در ديدار با چاي راي، سفير چين در تلآويو بر اهميت تقويت روابط اسراييل و چين تاكيد كرد. سفير چين نيز اعلام كرد همه توان خود را به كار خواهد گرفت تا با ارائه طرحهاي ابتكاري، همكاريهاي جامعي ميان چين و اسراييل برقرار شود. اگرچه چين تمايلي ندارد سرمايهگذاري عظيمي در اسراييل انجام دهد اما روابط با تلآويو به دلايلي بسيار مهمتر از انگيزههاي اقتصادي براي چين اهميت دارد. اسراييل ميتواند تكنولوژيهاي جديد به چين فروخته و سختافزار نظامي مورد نياز پكن را توليد كند. همچنين اسراييل ميتواند در بخشهاي تحقيق و توسعه در شركتهاي نظامي با چين مشاركت داشته باشد تا چين بتواند محدوديتهاي اعمال شده از سوي امريكا را دور بزند. از آن سو تلآويو نيز به چين به عنوان يك شريك اقتصادي بزرگ مينگرد چه اينكه چين دومين خريدار بزرگ كالاهاي اسراييلي است و در مقابل نيز تلآويو پس از امريكا بيشترين كالا را از چين وارد ميكند. بنابراين بعيد به نظر ميرسد پكن و تلآويو دست به حركتي بزنند كه كيفيت اين رابطه دچار اخلال شود. علاوه بر اين چين تاريخچهاي طولاني در استفاده ابزاري از اختلافات فلسطين و اسراييل براي رسيدن به اهداف ديپلماتيك خود دارد. بين سالهاي 1955 تا 1992 موضع چين كاملا در مخالفت با اسراييل و حمايت از مردم فلسطين بود به گونهاي بود كه حالا تصورش هم سخت است! چينيها در آن زمان اسراييل را رژيمي صهيونيست و نژادپرست ميخواندند و فلسطينيها را تشويق ميكردند تا پاي جان عليه اسراييل بجنگند. البته چينيها در دهه 60 ميلادي كمكهاي محدود نظامي نيز به سازمان آزاديبخش فلسطين كردند اما به محض اينكه اين سياست چين با اعتراض كشورهاي عربي به خصوص اردن، مواجه شد، پكن به سرعت استراتژياش را تغيير داد. در هر صورت كمكهاي چين در مقايسه با كمكهاي شوروي و امريكا به گروههاي مورد حمايت خود بسيار ناچيز بود اما چين جسته و گريخته در دهه 90 ميلادي مواضع ضداسراييلي خود را حفظ و سعي كرد از اين مواضع به عنوان عامل تسهيلگر در روابط خود با كشورهاي جهان عرب استفاده كند.
اما حالا سوال اين است كه چين چرا حالا بار ديگر قصد فعال كردن سياست گذشته خود را دارد؟ نخست به اين دليل كه چين برنامهاي درازمدت براي افزايش حضور در خاورميانه دارد. نخستين باري كه چين سعي كرد مستقيما در موضوع فلسطين و اسراييل وارد شود به سال 2013 برميگردد. در آن زمان شي جي پينگ طرحي 4 مادهاي را به محمود عباس ارايه كرد. پس از آن بود كه چين روابط سياسي اقتصادي گستردهاي را با كشورهايي نظير مصر، عربستان سعودي، عراق، امارات و ايران آغاز كرد.
همه اين مانورهاي ديپلماتيك چين با هدف حمايت و پشتيباني از استراتژي اقتصادي انجام ميشود كه به «طرح كمربند و جاده» معروف است. در چارچوب اين طرح پكن در نظر دارد روابط گسترده اقتصادي، صنعتي و زيرساختي را با كشورهاي مسلماني كه در امتداد جاده ابريشم واقع شدهاند، برقرار كند. اين اقدام باعث ميشود چين به عنوان يك شريك بيطرف كه ميتواند مورد اعتماد همه كشورها باشد، مطرح شود. كشوري قابل اعتماد كه قرار نيست در مسائل مربوط به حقوق بشر در كشورهاي عربي دخالتي كرده و آنها را به تحريم تهديد كند بلكه در مقابل تمام تلاشش را به كار ميبندد تا روابط براساس مذاكرات دوجانبه و تقويت بنيانهاي فهم مشترك قوام يابد. مخلص كلام اينكه تمام تلاش چين اين است كه كشورهاي خاورميانه به چين به عنوان يك شريك اقتصادي قابل اعتماد بنگرند.
يكي ديگر از دلايل فعال شدن چين در خاورميانه اين است كه اين كشور تلاش ميكند، انتقادهاي جهاني درباره رفتارش با مسلمان اويغور در سين كيانگ را بياثر كند. اگرچه موضوع مسلمانان سين كيانگ هنوز در خاورميانه چندان مورد توجه قرار نگرفته اما پكن به خوبي آگاه است كه اين موضوع در حال ضربه زدن به روابطش با غرب است و اين امكان وجود دارد به زودي دامنه اين موضوع به كشورهاي جهان اسلام نيز كشيده شود. نشانههاي چنين دريافتي از واكنش چين در مقابل ممانعت امريكا از تصويب قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل عليه اسراييل آشكارا ديده ميشود. نماينده چين در سازمان ملل در واكنش به كارشكنيهاي امريكا گفت:«امريكا با همكاري كشورهايي نظير آلمان، انگليس و ديگر متحدانش با توسل به دروغ و فريب سياسي نشستهاي بيمعنايي براي كمك به مسلمانان سين كيانگ در سازمان ملل برگزار ميكند. ايالات متحده بايد درك كند كه زندگي مسلمانان فلسطين نيز به همين اندازه ارزش دارد.»
البته نحوه مديريت بايدن در خصوص درگيريهاي اسراييل و فلسطين نيز باعث شد كه چين پنجره بازي براي نقشآفريني ببيند و به سرعت از فرصت استفاده كند. بايدن در نهايت اعلام كرد كه از اسراييل ميخواهد بمباران غزه را متوقف كند اما تعلل او در اعلام اين موضع و اصرار بيمعني او بر اينكه اسراييل حق دارد از خود دفاع كند، موجب شد چين وارد عمل شده و از فرصت خشم افكار عمومي در قبال اسراييل و امريكا استفاده كرده و سعي كند و ابتكار عمل را به دست بگيرد.
البته به نظر نميرسد كه امريكا و چين قصد داشته باشند از موقعيتشان به عنوان بزرگترين شركاي تجاري اسراييل براي اعمال فشار بر تلآويو استفاده كنند تا بلكه بتوانند نتيجه مثبتي بگيرند. اگر چين بخواهد در اين ميان نقش ميانجي ميان اسراييل و فلسطين را بازي كند، ابتدا بايد از سوي اسراييل دعوت به اين كار شود و بعيد است كه واشنگتن اجازه چنين كاري را بدهد. اگر پكن واقعا ميخواهد در راستاي دفاع از صلح و حمايت از مردم فلسطين گام بردارد بايد فراتر از اعلام مواضع شفاهي، برگزاري كنفرانسهاي آكادميك و ارائه راهحلهاي مبهم عمل كند.
منبع: responsiblestatecraft.org
به نظر نميرسد كه امريكا و چين قصد داشته باشند از موقعيتشان به عنوان بزرگترين شركاي تجاري اسراييل براي اعمال فشار بر تلآويو استفاده كنند تا بلكه بتوانند نتيجه مثبتي بگيرند. اگر چين بخواهد در اين ميان نقش ميانجي ميان اسراييل و فلسطين را بازي كند، ابتدا بايد از سوي اسراييل دعوت به اين كار شود و بعيد است كه واشنگتن اجازه چنين كاري را بدهد. اگر پكن واقعا ميخواهد در راستاي دفاع از صلح و حمايت از مردم فلسطين گام بردارد بايد فراتر از اعلام مواضع شفاهي، برگزاري كنفرانسهاي آكادميك و ارايه راهحلهاي مبهم عمل كند.