چرا دخالت خارجي در يمن بيثمر است؟
مردماني، آب ديده جنگهاي متفاوت
آرمين منتظري
يمن طي 200 سال گذشته همواره صحنه درگيري، دخالت و حمله قدرتهاي خارجي بوده است. امپراتوري عثماني در سدههاي شانزدهم و هفدهم ميلادي دو بار به يمن حمله كرد كه هر دو بار هم شكست خورد. امپراتوري بريتانيا سال 1839 يمن را اشغال كرد و تا يك قرن بعد از آن اين كشور را ترك نكرد. مصريها هم شانس خود را آزمودند و بين سالهاي 1962 تا 1967 جنگ خونيني در اين كشور به راه انداختند. در نهايت سال 2015 عربستان سعودي با هدف نابودي حوثيهاي يمن، كمپين نظامي گستردهاي عليه اين كشور به راه انداخته است.
همه كشورهايي كه در بالا ذكر شدند و زماني دست به ماجراجويي در يمن زدند در يك نكته مشترك هستند. همه آنها در بازه زماني خاصي دريافتند كه مداخله نظامي خارجي در يمن، بيهوده و بينتيجه است. تاريخ، معلم خوبي است! كوههاي يمن غيرقابل نفوذ و غيرقابل تسخير هستند و مردمانش آبديده جنگهاي متعدد. اما اين واقعيتها هم هيچوقت مانع نشد كه برخي قدرتها از طمع خود در خصوص يمن دست بشويند!
از ميان بازيگران خارجي كه در طول تاريخ خود را به تحولات داخلي يمن تحميل كردهاند شايد هيچكدام نتوانسته به اندازه عربستان سعودي تاثيرگذار باشد. اوايل قرن بيستم، زماني كه پادشاهي سعود در عربستان تاسيس شد، ابنسعود دريافت كه براي حفظ امنيت كشور تازه تاسيساش چارهاي ندارد جز اينكه امنيت مرزهاي كشورش با يمن را تضمين كند. اين سياست پس از آن اجرا شد كه عربستان سعودي در سال 1934 با امضا كردن معاهده طائف كه به جنگ ميان سعودي و يمن پايان داد، شهرهاي جيزان و نجران را تصرف كرد. سال 1962 در جمهوري يمن كودتايي رخ داد كه موجب شد جنگ داخلي در يمن شمالي آغاز شود. بعد از اين اتفاق عربستان سعودي سياست خود در يمن را بر مبناي «مهار» يمن جنوبي كمونيست و «كنترل» يمن شمالي استوار كرد. اما دولت مستقر در يمن جنوبي اجازه نفوذ و دخالت عربستان را نداد. اما در يمن شمالي اوضاع متفاوت بود. رياض با صرف منابع هنگفت مالي در يمن شمالي موفق شد، حمايت قبايل مناطق را بخرد و به اين ترتيب موفق شد به لحاظ سياسي دولت مركزي يمن كه در صنعا مستقر بود را تضعيف كند. در يمن جنوبي اوضاع كاملا خارج از كنترل عربستان سعودي پيش ميرفت. رياض با همه نفوذش، نتوانست مانع از قدرت يافتن گروههاي ماركسيست در يمن جنوبي شود و در نهايت پس از قدرت يافتن گروه جبهه آزاديبخش ميهني در سال 1967 يمن جنوبي يا جمهوري دموكراتيك خلق يمن به تنها كشور ماركسيستي كه در جهان عرب اعلام موجوديت كرد، تبديل شد. پس از اين رخدادها ابراهيم الحمدي، رييسجمهوري يمن شمالي به اين نتيجه رسيد كه هيچ راهي جز اتحاد دو يمن و كاهش گستره نفوذ عربستان در يمن وجود ندارد. او حتي گامهايي عملي نيز در زمينه نزديكتر كردن دو يمن به يكديگر برداشت. اما ترور او در سال 1977 به همه اين تلاشها پايان داد. ترور ابراهيم الحمدي يكي از مشكوكترين ترورهاي مقامات عاليرتبه سياسي در خاورميانه است كه هنوز هم هيچ تحقيقي درباره آن انجام نشده و كاملا مرموز باقي مانده است.
حالا بعد از گذشته 40 سال، عربستان سعودي بار ديگر تلاش ميكند اراده خود را بر يمن تحميل كند. عربستان در سال 2015 با هدف بازپس گرفتن صنعا از دستان حوثيها و بازگرداندن قدرت به دولت عبدالربه منصور هادي به يمن حمله كرد. در سال 2011 زماني كه موج بهار عربي به يمن رسيد، منصور هادي معاون علي عبدالله صالح، رييسجمهوري وقت يمن بود. اعتراضات بهار عربي موجب شد عليعبدالله صالح از مقامش استعفا كند. در اين مقطع زماني عربستان سعودي وارد عمل شده و به سركوب اعتراضات بهار عربي در يمن كمك كرد. در نتيجه روند سياسي انتقال قدرت در يمن متوقف شد. همان سال شوراي همكاري خليج فارس با اعمال نفوذ عربستان سعودي طرحي درباره يمن ارايه كرد و براساس آن منصور هادي به عنوان يكي از چهرههاي شاخص رژيم عبدالله صالح به عنوان جانشين او منسوب شد. اما اين اقدام شوراي همكاريهاي خليج فارس با مخالفت شديد حوثيهاي يمن مواجه شد. حوثيها در ماه سپتامبر سال 2014 در پاسخ به اين اقدام، پايتخت يمن را تصرف كردند. پس از آنكه عربستان سعودي كمپين نظامي خود را عليه حوثيها آغاز كرد، حوثيها نيز با استفاده از توان موشكهاي بالستيك و پهبادي خود به نقاط مشخصي در خاك عربستان حمله كردند و اين جريان درگيري تاكنون ادامه دارد.
امروز 6 سال از اين جنگ گذشته و حوثيها قدرتمندتر از هميشه هستند. در طول اين 6 سال تلاشهاي زيادي براي متوقف كردن جنگ صورت گرفته كه كمترين نتيجه را داشتهاند. چه اينكه با نظر گرفتن اينكه يمنيها اساسا مرداني مبارز هستند، وقتي جنگي آغاز ميشود آنچه در اولويت نخست طرفين درگيري قرار ميگيرد، تصرف هر چه بيشتر مواضع استراتژيك است. حوثيهاي طي 6 سال گذشته نشان دادهاند كه تصرف سواحل غربي يمن به خصوص بندر الحُديده برايشان بسيار حايز اهميت است. از سوي ديگر چنانچه حوثيها بتوانند اين منطقه را تصرف كنند، ايران نيز ميتواند با خيال راحتتري از مسيرهاي كشتيراني در درياي سرخ بهره ببرد. ايران به يمن به عنوان ورودي جنوبي شبه جزيره عرب مينگرد. از اين منظر چنانچه حوثيها و جنبش انصارالله بتوانند جزاير «حنيش» را نيز تصرف كنند، كنترل بر بابالمندب نيز به راحتي به دست خواهد آمد. جزاير حنيش در نزديكي تنگه بابالمندب در درياي سرخ قرار دارد و از اهميت سوقالجيشي برخوردار است كه پيش از اين توسط جنبش انصارالله و نيروهاي علي عبدالله صالح رييسجمهوري بركنار شده يمن كنترل ميشد اما پس از مدتي طي عمليات هوايي، دريايي و زميني توسط نيروهاي ائتلاف عربستان از كنترل اين جنبش خارج شد و نيروهاي وفادار به «طارق محمد عبدالله صالح» معروف به طارق عفاش، برادرزاده عبدالله صالح در آن مستقر شدند. به طور كلي از نظر ايران، يمن ميتواند پل ارتباطي ايران با شرق آفريقا باشد و شرق آفريقا منطقهاي است كه ايران اميدوار است پس از برداشته شدن تحريمها در آن فعال شود.
تبعات جنگ براي يمن
زماني يمن بسيار ثروتمندتر از كشورهاي همسايه خود بود. اما امروز جنگ يمن بيش از 330 هزار كشته به جاي گذاشته و صدها هزار كودك زير سن 5 سال را از شدت گرسنگي به ورطه مرگ انداخته است. سازمانهاي بينالمللي اعلام كردهاند، بحران انساني در يمن طي 20 سال گذشته در سراسر جهان سابقه نداشته است. نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشت، موضوع اعتياد گسترده مردم يمن به ماده مخدر «قات» است. طبق گزارش سازمانهاي بينالمللي 90 درصد مردان، 73 درصد زنان و 2 درصد كودكان زير 12 ساله يمني به طور منظم از اين ماده مخدر استفاده ميكنند. كشت اين ماده مخدر در 60 درصد زمينهاي زراعي يمن انجام ميشود و 30 درصد منابع آبي اين كشور نيز صرف كشت گياه قات ميشود.
جنگ در يمن زيرساختهاي يمن را نابود و نظامهاي امنيتي نظامي كشور را تكه تكه كرده است. تخمين زده ميشود كه براي بازسازي يمن به ميلياردها دلار منابع مالي نياز باشد و مسلما يمن چنين پولي در اختيار ندارد. مدت زماني طولاني قبل از اينكه اين جنگ آغاز شود، يمن از عارضههايي نظير فقر مطلق و نابرابري گسترده رنج ميبرد. شكافها و تقسيمبنديهاي عميق فرقهاي، نژادي و قبيلهاي در اين كشور كه با مداخلات قدرتهاي خارجي در طول زمان، بيشتر و بيشتر نيز شده، موجب شده يمن راه بسيار دشوار و پر پيچ و خمي را براي رسيدن به صلح در پيش داشته باشد. يمن در حال حاضر جنگلي مملو از سلاح است و گروههاي شبهنظامي مختلف در اين كشور هر يك به نوعي نفعشان در اين است كه درگيريها ادامه يابد. اقتصاد جنگ آنقدر به برخي گروههاي سود رسانده است كه خلع سلاح آنها كاري بسيار دشوار به نظر ميرسد.
براي مثال ارتش ملي يمن به شدت سياسي است و به چندين جريان تقسيم شده است. يك جريان از حاميان اخوانالمسلمين و جنبش اصلاح هستند و جريان ديگر نيز از حاميان كنگره خلق رييسجمهوري سابق علي عبدالله صالح محسوب ميشوند.
حوثيها هم بسيار تلاش ميكنند تا قبل از آغاز مذاكرات احتمالي صلح دستاوردهاي ميداني بيشتر داشه باشند. تلاشها و حملات آينده براي تصرف استان نفتخيز مارب كه آخرين منطقه تحت تصرف دولت در شمال يمن بود تاكنون موفقيتآميز نبوده و تلفات زيادي از هر دو طرف به جاي گذاشته است. حوثيها در نظر دارند با تصرف منابع نفتي استان مارب بتوانند منابع مالي مورد نياز براي ادامه جنگ را به دست آورند. چنانچه جنگ بر سر تصرف مارب ادامه داشته باشد اين اتفاق ميتواند روند مذاكرات صلح را مختل كند و حتي اگر هم طرفين به صلحي دست يابند اين صلح ميتواند تا حدود زيادي شكننده باشد.
حوثيها نيروهاي بيشتري براي تصرف مارب اعزام كردهاند. تعداد نيروهاي اعزامي حوثيها به مارب آنقدر زياد است كه در طول 6 سال گذشته سابقه نداشته است. بنابراين اينطور به نظر ميرسد كه حوثيها براي تصرف مارب كاملا مصمم هستند. حوثيها در ميان حاميان خود از جنگ براي تصرف مارب با عنوان جنگ با رياكاران، مرتدها و اشغالگران سعودي ياد كردهاند. از نظر صاحبنظران اسلام سياسي در جهان عرب، حوثيها اين جنگ را جنگي براي مبارزه با اخوانالمسلمين و شاخه يمني آن جنبش اصلاح كه مارب را تحت كنترل خود دارد، توصيف ميكنند. اما از نظر جامعه جهاني، حوثيها جنگ براي تصرف مارب را جنگي عليه القاعده و داعش ميدانند. هر چند اين دو گروه در نواحي جنوبي يمن فعال هستند كه از نواحي تحت كنترل حوثيها بسيار دور است. شكست حوثيها در تصرف مارب ميتواند طرحهاي آنها را براي كنترل سواحل غربي و تنگه بابالمندب با مشكل مواجه كند. نتيجه جنگ بر سر مارب كه به نظر ميرسد مبهم باشد، ميتوانند تعيينكننده مرحله بعدي جنگ در يمن و گستره نفوذ ايران در اين كشور باشد.
در حال حاضر هر گروهي در يمن موضع خود را تثبيت كرده است. حوثيها كنترل اكثر مناطق شمال يمن را در دست دارند. شوراي انتقالي جنوب در جنوب يمن حضور خود را تثبيت كردهاند. جنبش اصلاح وابسته به اخوانالمسلمين دولت مستقل خود را كه حتي از دولت منصور هادي هم مستقل است در مارب تشكيل داده است. شوراي انتقالي جنوب دير دولت خودمختاري را در عدن و نواحي اطراف آن شكل داده است. در عين حال حاميان خارجي اين گروهها هر يك اهداف و خواستههاي خود را دنبال ميكنند. امارات متحده عربي خواستار تجزيه يمن است. عمان و عربستان سعودي در استان مهرا بر سر نفوذ بر جمعيت اين منطقه در رقابت هستند و ايران نيز احتمالا قصد دارد از يمن به عنوان يك كارت در مذاكرات هستهاي با امريكا استفاده كند.
بعيد است بازيگران خارجي ميدان يمن در آيندهاي نزديك از اين زمين بازي خارج شوند. مشكل يمن اين است كه ساختار اجتماعي و نياز هميشگياش به كمكهاي خارجي موجب ميشود، طعمه آساني براي همسايگانش باشد و در اين ميان همسايگان يمن نيز سعي ميكنند، گروههاي يمني مورد نظر خود را به سمت خود جلب كنند. اما تاريخ نشان داده كه چنين دخالتهايي در درازمدت خير و منفعتي براي كشورها نداشته است.