گسترش قابل قبول واكسيناسيون و سرعت بخشيدن تزريق آن براي تمام اقشار جامعه به منزله برونرفت از نتايج هولناك ويروس كرونا اين اميدواري را در ذهن به وجود ميآورد كه ترس و اضطراب مردم فروكش كند و رفته رفته سالنهاي سينما با اقبال تماشاگران پيگير مواجه شود و لذت تماشاي فيلم بر پرده عريض، سينمادوستان را به سالنها بكشاند. به تعبيري ديگر وقتي سينما از بلاي خانمانسوز اين ويروس پاك شود و ديگر نياز به هشدار هزار باره رعايت پروتكلهاي بهداشتي از جانب شهروندان نباشد و سينما به سياق گذشته در ارتباط با مردم قرار بگيرد و از سوي ديگر فيلمهاي پشت خط مانده تك به تك روانه اكران شوند با كمي اغماض ميتوان به حال خوب سينما در ايران چشم داشت.
حالا فارغ از اين نگاه خوشبينانه و به فرض اينكه دير يا زود با هر ميزاني بالاخره سينما در جريان و چرخه طبيعي خود قرار ميگيرد از منظري ديگر هم ميتوان ماجراي سينما را(در يك سال اخير) ورق زد. به واقع اتفاقي كه سونامي كرونا در يك سال اخير براي بخشي از سينماگران و سينماداران به وجود آورده كمتر از بلاياي طبيعي نبود و ارزيابي خسارتهاي به بار آمده ناشي از آن با ضرر ويراني زلزله يا سيل در يك سطح قرار ميگيرد. تغيير كاربري بعضي سينماها و بيكاري طولانيمدت پرسنلهاي آن را درنظر بگيريد كه تنها يك نمونه از اين نيستي و ورشكستگي است. اما مگر غير از اين است كه وقتي شهر يا روستايي گرفتار بلاياي طبيعي ميشوند، مسوولان دولت از مردمان آسيبديده دلجويي ميكنند و به اوضاع آنها سامان ميدهند و حرفها و تقاضايشان را ميشنوند؟ آيا نبايد به مطالبه و درخواست سينماگران در شرايط پسابحراني توجه كرد و از آنها پرسيد كه آقا يا خانم سينماگر خواستهتان بعد از نجات سينما از آفت كرونا چيست؟ آيا نبايد جوياي احوال نامساعد(بخوانيد ورشكسته) سينما بود؟ هيچ فرقي هم نميكند، روزهاي پاياني كار دولت دوازدهم باشد يا ابتداي فعاليت وزير فرهنگ و ارشاد دولت آينده.
وقتي براي تهيه اين نوشتار با تعدادي از سينماگران، مطالباتشان را جويا شديم شايد جالب باشد كه بدانيد اين پاسخ را از آنها شنيديم كه«خانم مزاح ميفرماييد؟ ما چه خواسته و مطالبهاي از مسوول و مدير سينمايي ميتوانيم داشته باشيم كه در يك سال اخير در اوج بحران و مصايب سينما هيچ قدم موثري براي اهالي سينما برنداشته و در حال حاضر هم هيچ ايدهاي براي جبران مافات ندارد. ما از مسوولاني كه هيچ برنامه مدوني براي رفع مشكلات سينما ندارند و حتي دغدغهشان سينما نيست، درخواستي نداريم.» اما از سوي ديگر عدهاي از فيلمسازان هم بودند كه مطالبات خود را بيآنكه نامي از آنها برده شود دراختيار روزنامه اعتماد قرار دادند همچنين سينماگراني نظير فرزاد موتمن، علياكبر ثقفي و بهروز غريبپور هم خواستههاي خود را صريح بيان كردند.
جلوگيري از نابودي ناوگان سينمايي
وقتي كرونا آنچنان قدرتمند ظاهر ميشود كه هنجارهاي زندگي مردم دنيا را تغيير ميدهد(نه از مراسم عزا خبري است نه جشن و عروسي) وقتي كرهجنوبي كارش به جايي ميرسد كه با شيوع كرونا و تعطيليهاي مداوم، سالنهاي سينما را به گيم نتها اجاره ميدهد يا شركتهاي بزرگ هواپيمايي جهان براي اينكه بيش از اين ورشكست نشوند، صندليهايشان را جمع ميكنند و به عنوان هواپيماي باري از آن استفاده ميكنند(چون به نوشته برخي منابع پرواز صورت نميگيرد و نگهداري آنها هم هزينههاي بسياري دارد). پس خطر عواقب كرونا به مراتب براي سينماي ايران جديتر است.
اما نكته نگرانكننده تعطيلي و تغيير كاربري بسياري از سينماها در تهران و شهرستانهاست. از ابتداي امسال تقريبا هفتهاي نيست در رسانهها اعلام نشود كه تعدادي از مالكان سينما به تغيير كاربري فكر ميكنند، سينما عصر جديد و چند سينماي ديگر كه يا دچار تعطيلي شدند يا تعدادي هم درصدد تغيير كاربري برآمدند، بنابراين بيم اين ميرود كه بسياري از سينماها در شهرستانها به خصوص سينماهاي يك سالنه خطر بازگشت مجددي به چرخه اكران براي آنها وجود نداشته باشد ولو اين بيماري برطرف شود.
حالا فكر كنيد وقتي ناوگان سينمايي كشور كه تناسبي با سرانه جمعيت و ارقام جهاني ندارد از اين هم كوچكتر شود آن هم در شرايطي كه تورم فزاينده و كاهش ارزش پول ملي، قيمت توليد در سينما را با افزايش همراه ميكند(حداقل با 50درصد افزايش قيمت در سال 99 مواجه بوديم) وقتي تعداد سينماها محدود شود، ميل به سينما رفتن در ميان مخاطبان كم ميشود و سينما با خطر جدي مواجه است. پس از آنجايي كه ماهيت توليد در سينما با نمايش آثار روي پرده معني پيدا ميكند لازم است كه در درجه اول به مطالبات سينماداران رسيدگي شود تا حيات سينما تضمين شود.
سر و سامان دادن به اوضاع اكران
در وهله بعد اصليترين و در عين حال مهمترين مطالبه سينماگران نظم بخشيدن به وضعيت اكران بايد باشد. از آنجا كه به شكل فشردهاي از سال قبل و قبلتر بالاي 200 فيلم در نوبت نمايش سينماها قرار گرفته چگونگي به صف شدن اين فيلمها در سالنهاي سينما براي صاحبان فيلم و سينماداران خود مثنوي هفتادمن است. پرسشي كه اين وسط به وجود ميآيد اينكه متوليان سينما چه برنامهريزي بايد داشته باشند تا سالنهاي سينما با نمايش فيلمها از كماي يك ساله خارج شوند؟ فرزاد موتمن بر همين عقيده است كه مسوولان سينما بايد بحران اكران را جدي بگيرند و فقط دلخوش به بازگشايي سينماها نباشند، چراكه در سالهاي گذشته تعداد فيلمهاي ساخته شده بيش از ظرفيت سالنهاي سينما بوده و اين تراكم و شلوغي باعث بروكراسي در اكران شده است.
البته كه در 15 سال اخير همواره سينماگران از معضل اكران گلايههاي زيادي داشتند ولي در يكي، دو سال اخير مختصات اكران فيلم در سينما به بحران جدي تبديل شده است.
به گفته موتمن كار به جايي رسيده كه در سالهاي گذشته تعدادي از فيلمسازان با لابيگري و باندبازي و در شرايط بروكراتيك فيلمشان را اكران كردند، آنها همهجوره امكانات براي نمايش فيلمشان فراهم بوده ولي در مقابل، فيلمهاي بعضي سينماگران هم به غايت مهجورانه رنگ پرده را به خود ديده اين يعني فضاي سوداگرانهاي بر اكران حاكم است.
به باور موتمن تا كار به چاقوكشي ميان سينماگران نرسيده هر چه زودتر بايد براي وضعيت اكران فيلمها فكري كرد.
حال پرسشي كه اين وسط مطرح ميشود اينكه از چه كساني يا چه مقام مسوولي بايد توقع داشت به وضعيت اكران رسيدگي كنند كه خالق «شبهاي روشن» تاكيد ميكند: خود شركتهاي فيلمسازي و فيلمسازان با سينماداران بايد به نتيجه نهايي و مطلوب نظرشان برسند براي اكران فيلمها چه بهتر است كه دولت خودش را كنار بكشد و اصلا شوراي صنفي وجود نداشته باشد.
موتمن همچنين پيشنهاد ميدهد:«سينماهايي براي اقشار با تفكر خاص اختصاص داده شود تا به پاتوقهاي فرهنگي تبديل شود و فيلمهايي كه اجازه اكران ندارند در اين فضا نمايش داده شوند.»
اگرچه كه به نظر ميرسد سليقه بعضي سينماداران در دهه 40 منجمد شده و بهروز نيست و آنها فكر ميكنند سليقه عموم مردم را ميدانند اما موتمن معتقد است آنها سليقه بسيار عقب افتادهاي دارند و اصلا نميدانند جوان امروز به چه نوع فيلمهايي نياز دارد. به گفته اين فيلمساز بسياري از فيلمهايي كه در سينماي امروز توليد ميشود، مطلوب جوانان نيست براي اينكه آنها همپاي با سينماي دنيا پيش ميروند و كهنگي موضوعات فيلمهاي ايراني برايشان قابل تحمل نيست. بايد براي اين گروه فكري و تلاشي صورت گيرد، سالنهاي با فيلمهاي خاص تفكر اين گروه به آنها اختصاص دهيم براي اينكه سينما فقط براي قشر سينمارو و خانوادهها نيست بايد براي جوان امروز كه اتفاقا بخش عظيمي از جامعه را پوشش ميدهند، فكري كرد.
جلوگيري از قاچاق فيلمها و جدي گرفتن قانون كپيرايت
از آنجايي كه سينما كار گروهي است و ماحصل نتيجه زحمات سينماگران بايد در سالنها ديده شود، كرونا روي اكران فيلمها تاثير مستقيم داشت. براي مقابله با اين مشكل و چگونگي عرضه فيلمها به مخاطبان، اكران آنلاين راهكاري بود كه براي اولينبار در سينما اجرايي شد. پديده نمايش آنلاين را ميتوانيم اولين تحول و دگرگوني سينماي ايران در عرضه و ارايه فيلم به مخاطبان در دوران كرونا بدانيم كه از همان ماه ابتدايي سال 99 شكل اجرايي به خود گرفت و دقيقا از آن به بعد بود كه سبك و سياق تعاملات در سينما شيوه آنلاين به خود گرفت؛ مثلا تعدادي از جشنوارهها به روش آنلاين برگزار شدند و گفتوگوها و جلسات اينترنتي برگزار شد.
اما متاسفانه اين موضوع هم مثل باقي مسائل سينماي ايران كه از فقدان برنامهريزي مطلوب رنج ميبرد، بسترش مهيا نبود و از آنجايي كه در كشور ما قوانين كپيرايت وجود ندارد اين راهكار خود معضل ديگري براي سينماي ايران فراهم كرد و بر مصايب آن افزود؛ به اين معني كه فيلمها به محض نمايش در سامانههاي اينترنتي بلافاصله قاچاق شدند و به صورت غيرقانوني انتشار پيدا كردند و همين باعث شد، صاحبان فيلمها از اكران آنلاين رضايت نداشته باشند. راهي كه به نظر ميتوانست باري از دوش سينماي رنجور بردارد. بيهيچ ترديدي جدي گرفتن قانون كپيرايت مطالبه همه اهالي سينماست.
لزوم حمايت دولت از بخش خصوصي
به اتفاقات سال گذشته تاكنون سينما كه نيك بنگريم، درخواهيم يافت كرونا همچون سيلي خانمانبرانداز هست و نيست تعدادي از فعالان اين عرصه را به باد داده(سينماداران و پارهاي از تهيهكنندگان) در چنين شرايطي آيا بايد به حمايت دولت از بخش خصوصي اميدوار بود؟ به اعتقاد علياكبر ثقفي مهمترين مطالبهاي كه با نجات سينما از مسوولان ميتوان داشت اينكه بايد در تصميمگيريها در رديف بودجه اختصاص داده شده به سينما از سينماگران حمايت كنند. به گفته او حمايت مديران و مسوولان از سينماگران باعث دلگرمي و ادامه فعاليتشان در سينما ميشود:«امروز اگر بخواهيم حتي يك فيلم لوباجت بسازيم نزديك به 4 ميليارد خرج دارد. چنين فيلمهايي اگر در اكران با حمايت مواجه نشوند، تهيهكننده ديگر توان ادامه فعاليت ندارد. دولت حداقل بايد در زمان نمايش با پرداخت 30 تا 50 درصد بخشي از بازگشت هزينه فيلم به صاحبان آثار كمك كند.
از نظر ثقفي(كه فيلم كوچه ژاپنيهاي او به كارگرداني اميرحسين ثقفي در مرحله فني قرار دارد) همانطور كه هنرمندان همه وقت ثابت كردند كنار دولت ايستادهاند و از دولت حمايت ميكنند، دولت و مسوولان سينما هم بايد در شرايط سخت كنار هنرمندان باشند و آنها را به ادامه فعاليت در سينما اميدوار كنند.
نياز سينما به فيلمهاي با كيفيت بالا
يكي از هنرهايي كه در ايام كرونا بيش از حد تصور متضرر شده و به نظر ميرسد تا مدتها نميتواند به اوضاع و شكل و شمايل اوليه برگردد، هنر تئاتر است. اين نظر بهروز غريبپور است، به اعتقاد او اساسا فاصلهگذاري كرونايي در مقدمه توليد تئاتر معنا ندارد و يك نمايش بعد از آماده شدن نياز به حضور تماشاگر در سالنها دارد و حتي يك صندلي خالي به لحاظ روحي بر عوامل آن نمايش تاثير منفي ميگذارد.
به گفته اين كارگردان سينما بر خلاف تصور، آسيب تلخ و سخت را در قياس با سينما، تئاتر و تئاتريها ديدهاند براي اينكه سينما در دوره كرونا حداقل در بخش توليد متوقف نشد و فيلمسازان به فعاليت خود ادامه ميدادند:«به عنوان مثال خانم منيژه حكمت به عنوان تهيهكننده كاربلد چند فيلم توليد كرد. حتي پخش و اكران فيلمها هم تعطيل نشد و شركتهاي اينترنتي نتفليكس و ديگر پلتفرمها به بهترين شكل و به صورت آنلاين پخش فيلم را پي گرفتند.» اما به بررسي غريبپور آنچه كه بعد از كرونا براي سينما بسيار سخت و پيچيده ميشود، مساله انگيزهسازي براي گروههاي تماشاگر و افراد سينمارو است كه به سالن بيايند و روي پرده فيلم ببينند براي اينكه آنها در شرايط فعلي به سينماي خانگي و تماشاي فيلم روي تبلت و... خو گرفتند. ترغيب آنها به سالن سينما كار دشواري خواهد بود. روي اين اصل كارگردان فيلم «اردك لي» معتقد است، سينما بعد از كرونا متكي به اين است كه چگونه تماشاگران خود را به اوضاع سابق دعوت كند. حالا انگيزه براي مخاطب چگونه به وجود ميآيد؟ بايد بپذيريم زندگي بشر بعد از كرونا در همه زمينهها و آنچه به آن نياز دارد، تغيير اساسي كرده و سمت و سوي آنلاين به خود گرفته حتي برخي خانوادهها اقلام ضروري خانه خود را به صورت تلفني از سوپري محل تامين ميكنند حالا شما درنظر بگيريد، مخاطبي كه قريب به يكسالونيم از سالن سينما فاصله داشته و همه نيازهاي ضروري خود را به صورت اينترنتي فراهم كرده از او بخواهيم دوباره شال و كلاه كند و زحمت ترافيك را به جان بخرد تا بتواند در سالن سينما فيلم ببيند آن وقت چه فيلمي؟ فيلمي كه ذرهاي از عناصر هنري بهرهاي نبرده در نتيجه اين دعوت مخاطب به سينما جز دافعه براي مخاطب حاصل ديگري در بر ندارد. سينما در شريط عادي غيركرونايي هم مخاطبان بالايي نداشت. معدود فيلمهايي بودند كه از فروش ميلياردي برخوردار ميشدند اينكه بعد از كرونا چگونه مخاطب بايد ترغيب به سينما رفتن و فيلم ديدن شود خود مقوله بسيار مهمي است. به اعتقاد بهروز غريبپور انتخاب سوژههاي مهم، نوع كارگرداني، ساختار منسجم فيلم در دعوت سينماروها به سالنها نقش بسزايي دارد و تاثيرگذار خواهد بود پس ننتيجه ميگيريم سينما بعد از كرونا نياز به فيلمهاي پركشش و فوقالعاده دارد و اين موضوع خود مطالبه بخشي از سينماگران است.
رسيدگي به وضعيت معيشت هنرمندان
و اشتغالزايي آنان
اساسا حفظ كرامت انساني هنرمندان به دليل عدم امنيت شغلي از مهمترين مطالبات سينماگران مربوط به دوره و زمان خاصي نميشود اما اين موضوع در دوره شيوع اين بيماري و شرايط اقتصادي نامطلوب بيشتر از جانب سينماگران مطرح ميشود. اينكه حيثيت بعضي از صنوف تنها با پرداخت كارت هديه زير سوال برود نه تنها نيكو نيست كه در شأن اهالي سينما نيست.
يكي از سينماگران كه تمايل نداشت نامي از او برده شود، ميگويد:«وقتي طرز تفكر مسوولان سينما اين است كه شخصيت يك هنرمند را به خاطر شندرغاز زير سوال ببرد، مطالبه داشتن از آنها اشتباه محض است اما شما بنويسيد و طرح مساله كنيد كه اقشار كمدرآمد سينما نياز به رسيدگي دارند؛ اي كاش به حال بيمه هنرمندان آسيبپذير و وضعيت اشتغالزايي آنها فكري شود. بعضي از آنها روزهاي سختي را در كرونا سپري كردند.
شايد اينجا بد نباشد به مصاحبه چند روز گذشته بهروز بقايي با خبرگزاري ميزان اشاره كنيم. اين بازيگر با اشاره به اينكه مسوولان فرهنگي ميتوانستند پس از گذشت يكسالونيم از شيوع ويروس كرونا تصميمي درست بگيرند اما كار را به جايي رساندند كه بازيگري را ميشناسم كه امروز ميوهفروشي ميكند، ميگويد:«به هيچ عنوان قصد توهين به شغلي را ندارم اما مگر كار بازيگري كه سالها فعاليت كرده، ميوهفروشي است؟ آيا او نبايد امروز با خيال راحت دوران بازنشستگي خود را سپري كند. ما سالها حق بيمه پرداخت كرديم، سالها حق عضويت خانه سينما داديم و غيره، آيا نبايد اين نهادهاي فرهنگي مربوطه در زماني كه ما نيازمند كمكشان بوديم به ياري ما ميآمدند؟»
حذف نظارت دولت از سينما
بر خلاف علياكبر ثقفي و تعدادي از سينماگران كه معتقد هستند دولت بايد بعد از كرونا از فيلمهاي بخش خصوصي حمايت ويژهاي كند و نظرشان بر اين است كه مهمترين مطالبهاي كه با نجات سينما از مسوولان سينما و دولت ميتوان داشت اينكه بايد در تصميمگيريهايشان در رديف بودجه اختصاص داده شده به سينما از سينماگران حمايت كنند اما تعدادي از سينماگران مخالف اين حمايت هستند و معتقدند همان بهتر كه مسوولان كاري به سينما نداشته باشند. يكي از سينماگران كه درخواست كرد نامي از او برده نشود با تلخي خاصي در بيانش به روزنامه اعتماد ميگويد:«همانطور كه در دو سال گذشته دولت و مسوولان سينما را به امان خدا رها كردند، بعد از كرونا هم سينماي ايران را به حال خودش رها كنند و اجازه دهند سينماگران خودشان براي خودشان تصميم بگيرند و فكري كنند.» به عقيده اين سينماگر بعد از كرونا بايد نظارت و مسووليت دولت در بخشهاي توليد، توزيع و نمايش از سر سينما كاملا رفع شود.
كم شدن نگاه مميزي
البته كه مسائل مربوط به قانون مميزي و سانسور در سينما زيرمجموعه همان حذف نظارت دولت از سينما قرار ميگيرد و تقريبا يك معني را شامل ميشود اما پرداختن به آن در بخشي مجزا هم بر اهميت آن صحه ميگذارد و هم بدون نگاه اثباتي يا نفياي با رويكرد عملگرايانه نسبت به تحقق اين موضوع پيشنهاد ميدهد. اينكه ميتوان براي جلب تماشاگران و جذب دوباره آنها به سالنهاي سينما فيلمهايي با طرح موضوعات جسورتر به نمايش گذاشت و مردم را به سينما رفتن ترغيب كرد. يادمان باشد برچيده شدن معضل سانسور و مميزي مطالبه جمع كثيري از اهالي سينما در سالهاي گذشته بوده و هست.
حتي خود مسوولان و متوليان سينما هم در سالهاي اخير اهميت اين موضوع را در زمانهاي مختلف يادآوري كردند. سال گذشته ابراهيم داروغهزاده در توييتي با هشتگ «روز ملي سينما» نوشته بود: «اميدوارم دولت و مجلس با همكاري يكديگر و با اعتماد به سينماگران عزيز و متعهد كشور، شوراهاي پروانه ساخت فيلم كه ديگر هيچ فايده و ضرورتي ندارند را از چرخه توليد و نمايش فيلم حذف كنند.» به هر حال ميتوان روي اين گزينه براي جلب تماشاگري كه در يك سال اخير پايش به سينما باز نشده، تامل بيشتري كرد. در همين راستا فيلمهاي «كاناپه» كيانوش عياري و «قاتل و وحشي» حميد نعمتالله بهترين گزينه براي اكران در سينماها هستند كه بيترديد مخاطبان زيادي را جذب سينما ميكنند.
توجه به نياز مخاطب
توجه بيشتر اهالي سينما به ذائقه مخاطبان و اينكه مردم گرايش به چه نوع فيلمي بعد از ايام كرونا دارند هم نكتهاي است كه نه تنها مطالبه برخي از سينماگران است كه راه اساسي و اصولي در جلب تماشاگران به شمار ميرود. اينكه مردم با چه فيلمهايي جذب سينما ميشوند تا سرگرم شوند؟ درنظر گرفتن اين نكته كه سينما جزو جاذبههاي گردشگري هر شهر و منطقهاي به شمار ميرود، لزوم توجه به سينما را دوچندان ميكند. اينكه خانوادهها به شكل دستهجمعي يا بعضي جوانان به شكل دوستانه يا حتي زوجهاي جوان براي سپري كردن اوقات فراغت خود سينما را در درجه اول انتخاب ميكنند، دربرگيرنده اهميت سينماست. حال بايد بعد از كرونا اين دسته از مخاطبان هميشگي كه سينما قطب گردشگري آنها به شمار ميرود را دوباره مجذوب سينما كرد، بايد فيلمهايي(فيلمهاي كمدي مفرح خوب) براي اين گروه درنظر گرفت كه اطمينان آنها به سينما دوباره جذب شود.
نياز فيلمها به تبليغات بالا حين اكران
نياز فيلمهاي در حال اكران به معرفي امري بديهي و ضروري است و شايد يادآوري آن در قالب مطالبه به شوخي شبيه باشد اما به هر جهت تقاضاي بعضي سينماگران اين است كه حداقل فيلمهايشان كه بعد از كرونا اكران شد، معرفي خوبي به مخاطبان شوند. بيش از هر چيز هم در اين مسير نقش صدا و سيما و شهرداري براي تبليغ درخور توجه و موثر فيلمهاي در حال اكران پررنگ جلوه ميكند.
موتمن: تا كار به چاقوكشي ميان سينماگران نرسيده هر چه زودتر بايد براي وضعيت اكران فيلمها فكري كرد
ثقفي: دولت حداقل بايد در زمان نمايش با پرداخت 30 تا 50 درصد بخشي از بازگشت هزينه فيلم به صاحبان آثار كمك كند
غريبپور: آنچه كه بعد از كرونا براي سينما بسيار سخت و پيچيده ميشود، مساله انگيزهسازي براي گروههاي تماشاگر و افراد سينمارو است كه به سالن بيايند و روي پرده فيلم ببينند براي اينكه آنها در شرايط فعلي به سينماي خانگي و تماشاي فيلم روي تبلت و... خو گرفتند