به جاي سختكردن غربالگري، به داد نابارورها برسيد
شهلا ميرگلوي بيات
غربالگري اساس پيشگيري است، پيشگيري هم مقدم بر درمان است. در هر زمينهاي اگر بچههايي كه مشكل دارند را بتوانيم پيدا كنيم و براساس قوانين مصوب خودمان و مجوزهايي كه از سوي پزشكي قانوني داريم، پيش برويم ميزان زايمان مواليد معلول كاهش پيدا ميكند. ولي قضيه افراط و تفريط است، بعضي از پزشكان ما افراط ميكنند و منكر اين نيستيم. ما هرچيزي را اگر درست پياده كنيم مشكلي ايجاد نميكند. نظر خود مجلس هم بر اختياري بودن غربالگري است تا مادران خودشان انتخاب كنند. ما بايد آگاهيهاي لازم را به مادر بدهيم و درنهايت به اختيار مادر بگذاريم، همانطوركه براي هر عمل جراحي، رضايت آگاهانه از مادر ميگيريم، اگر با توضيحات ما قانع شد انجام ميدهد. براي غربالگري هم همينطور است، به اين شكل نيست كه بخواهند بچههاي سالم را از بين ببرند، نميدانم اين نگاه چطور در اذهان جا افتاده. متاسفانه كساني كه اطلاعات علمي و تخصصي در اين زمينه ندارند، در اين مساله دارند نظر ميدهند. ما ميتوانيم جمعيت جوانمان را از طريق حمايت و پشتيباني زوجين نازا افزايش بدهيم. مراكز ناباروريمان را توسعه دهيم تا با حداقل هزينهها و در شرايط بهينه خدمات به زوجين نازا بدهند. اينطوري ميتوانيم جمعيت جوان را زياد كنيم. نبايد دنبال مسائلي باشيم كه پايه و اساس علمي ندارند. البته شايد تا حدودي هم خود پزشكان مقصر باشند. ممكن است پزشكي با يك مركز آزمايشگاهي ارتباطات نامتعارف داشته باشد و مريضهايش را آنجا بفرستد كه هر روز فلان آزمايش را بده. درحالي كه آن مادر ميتواند به مراكز دولتي مراجعه كند و به انجام يكسري آزمايشات نيازي ندارد. البته تعداد اين پزشكان خيلي كم است ولي همين باعث ميشود عدم اعتماد در جامعه ايجاد شود. خوشبختانه مجلس طرح را به شكلي تصحيح كرد و حذف غربالگري از بين رفت. كميسيون بهداشت خيلي روي اين مساله زحمت كشيدند كه به انتخاب خود مادر بگذارند، اطلاعات به مادر داده شود، با آگاهي اين كار انجام شود. قبلش خيلي سروصدا بود كه غربالگري را حذف كنند كه اين به ضرر كشور تمام ميشد. ما ميبينيم يك فرد معلول چه هزينهها و بار مالي براي كشور دارد. ما براي افراد سالم با مدارك دانشگاهي، مشكلات شغلي داريم، آن وقتها يك فرد معلول را چه ميخواهيم بكنيم. وقتي به دنيا ميآيد بايد به او خدمات دهيم درحالي كه ميتوانيم جلوي به دنيا آمدنش را بگيريم. خيلي كارها ميتوانيم بكنيم تا جمعيت جوانمان را افزايش دهيم. هزينه درمان ناباروري آنقدر بالاست و آنقدر اين مراكز در استانها و شهرهاي بزرگ متمركز شدهاند و شهرهاي كوچك امكاناتش را ندارند كه زوجين زيادي از پس هزينههاي درمان و رفتوآمد برنميآيند. ميدانيد چقدر زوجين نابارور داريم كه در انتظار يك بچه هستند تا بزرگش كنند و تربيتش كنند. در روستاها و شهرهاي كوچك حتي يك سونوگرافي پيدا نميشود. بايد به اين جمعيت خدمات بدهيم تا بارور شوند. اين رمز جوان كردن جمعيت است. نه خدا را خوش ميآيد نه براي مملكت خوب است كه كارهاي اينچنيني بخواهيم انجام دهيم. وزارت بهداشت بايد جلوي كساني كه در اين كار دخالت ميكنند و خيليهايشان تخصص اين كار را ندارند، بگيرد. ممكن است حتي پزشك باشند اما در اين كار تخصصي ندارند. بنابراين بهتر است تمركزمان را روي مواردي بگذاريم كه منجر به جواني جمعيت ميشود. درخصوص اضافهكردن فقيه و قاضي به شوراي سقط هم بايد بگويم باز هم اين افراد بايد نظر پزشكي قانوني و متخصصين را بپذيرند. هيچوقت يك قاضي در حالي كه پزشكي قانوني و متخصصان مجوز ختم حاملگي را دادهاند، نظر شخصي خودش را اعمال نميكند. در اين ميان فقط بروكراسي اداري زياد ميشود و ممكن است مادر گلدن تايمش را از دست بدهد و اينها ممكن است مادر را اذيت كند. اميدوارم در مرحله اجرا باعث آزار مادر نشود و در صورتي كه ميشود درصدد اصلاح آن برآيند.
عضو كميسيون بهداشت و درمان
در مجلس نهم