انتقاد كارشناسان از فقدان برنامههاي
محيط زيستي كانديداهاي رياست جمهوري
فهم درستي از واقعيتهاي بومشناختي سرزمين وجود ندارد
غزل حضرتي
فصل، فصل انتخابات است و شعار و وعده و وعيد. از ميان عدهاي كه آماده رييسجمهور شدن بودند ۷ نفر را مناسب كرسي رياستجمهوري دانستند و وارد ميدان رقابت كردند.كمتر از ۱۰ روز ديگر يكي از اين ۷ نفر رييسجمهور كشور ميشود و سكان را به دست ميگيرد. آنچه در اين روزها و هفتههاي اخير از راديو و تلويزيون و روزنامه و فضاي مجازي ميبينيم و ميشنويم وعده و برنامه است كه از سوي كانديداها به گوش مردم ميرسد. با توجه به اوضاع بد اقتصادي هر ۷ نفر هم و غمشان را گذاشتهاند بر اصلاح وضعيت نابسامان اقتصادي كشور و لاغير. نگاه تك بعدي به مقوله اقتصاد، موضوعات مهم ديگري را از نظر دور نگه داشته كه شايد اين اغفال براي آنها بسيار گران تمام شود.
اما آنچه در اين ميان براي رسيدن به جايگاه رياستجمهوري مهم و حياتي است، اشراف به اهم موضوعات و داشتن نگاه و نظر درباره آنهاست نه تمركز بر يك موضوع و تكرار و تكرار آن. پس از طي شدن دومين مناظره و بعد از آنكه شاهد گفتوگوهاي كانديداها در شبكههاي مختلف صداو سيما بوديم، متاسفانه شاهد آن هستيم كه اين ۷ كانديدا هيچ برنامهاي براي موضوعاتي چون محيط زيست ندارند؛ موضوعي كه رسيدگي به آن از اوجب واجبات است و اغفال نسبت به آن از هيچ مقام مسوولي پذيرفته نيست. بحرانهايي كه در محيط زيست با آن مواجهيم، تبديل به بحرانهاي اساسي زندگي انسانها شده تا جايي كه در برخي از استانهاي كشور، اين بحرانها به جايي رسيده كه زندگي روزمره مردم را مختل كرده است. با اين حال موضوع محيط زيست همچنان براي چه مقامات حاضر و چه آنها كه خود را براي ورود به بالاترين مقام اجرايي كشور آماده كردهاند همچنان موضوعي فانتزي است.
اسماعيل كهرم، مشاور رييس سابق سازمان حفاظت محيط زيست معتقد است، مقوله محيط زيست براي كانديداهاي ما اولويت ندارد. او در اين خصوص به «اعتماد» گفت: دركشورهاي اروپايي و امريكايي يكي از دغدغههاي اصلي نامزدها بحث محيط زيست است.كساني كه ميخواهند رييسجمهور شوند، اعلام ميكنند كه براي اين مساله چه برنامههايي دارند. مثلا آقاي بايدن، رييسجمهور منتخب امريكا، مساله استخراج نفت از آلاسكا (همان مسالهاي كه آقاي ترامپ رويش تاكيد داشت) را به تعويق انداخت. اما چون در ذهن كانديداهاي ما مساله محيط زيست اولويت ندارد اصلا مطرح نميكنند چون به آن فكر نميكنند. فقط مساله اقتصاد را مطرح كردهاند، آن هم چون رهبري گفته اقتصاد را دريابيد، شروع كردند به هم پاس دادن. آن هم فقط صورت مساله را ميدانند، راهحلي برايش ندارند. حتي بايد بگويم در ميان اين ۷ نفر كسي نيست مشاوري داشته باشد كه يك كلمه راجع به محيط زيست بلد باشد و اولويت و شناختي برايش قائل باشد.
او با اولويتبندي مسائل محيط زيست گفت: اولين مساله در محيط زيست، شناخت زمين است. يعني مقرراتي وضع كنيم در همان جهت اصل پنجاهم قانون اساسي و مساله زمين با داشتن كارشناسان متبحر حل شود. مساله دوم، پوشش گياهي است؛ ما اگر الان آب نداريم به خاطر اين است كه چندين برابر ظرفيت زمين، چراكننده ريختيم و آنها هم پوشش گياهي و علوفه را از بين بردند. آب از اين سو ميآيد و از سوي ديگر ميرود و قطرهاي به سفره آب زيرزميني نميرسد. مساله سوم ما جنگلهاست. ما داريم شديدا جنگلهايمان را از دست ميدهيم. چندي پيش در آلمان كنفرانسي بود و من هم شركت كرده بودم. يك كارشناس جيپيال (تشكيلاتي كه ماشينها را به ماه ميفرستد و عكس ميگيرند) از امريكا آمده بود. سر صحبت با ايشان باز شد. ايشان به من گفت ما سابقا در ناسا ميگفتيم، ميخواهيم كرات ديگر را مطالعه و ملاحظه كنيم. الان به اين نتيجه رسيديم كه بهترين كار اين است كه از آن بالا مراقب زمين باشيم. مثلا ما يك ماهواره داريم كه پوشش گياهي جنگلها را بررسي ميكند و هر دو روز يك بار زمين را دور ميزند. ما به اين نتيجه رسيديم كه ايران سالانه يك تا يك و نيم درصد جنگلهايش را دارد از دست ميدهد. اگر يك درصد از دست بدهد ۱۰۰ سال ديگر و اگر يك و نيم درصد باشد در عرض ۷۵ سال هيچ جنگلي چه هيركاني چه غيرهيركاني باقي نميماند.
كهرم با اشاره به فرسايش خاك در مناطق مختلف كشور گفت: مساله چهارم فرسايش خاك است. ما در سواحل داريم خاك را از دست ميدهيم، در مراتع داريم خاك از دست ميدهيم. خاك دارد نابود ميشود. ما داريم ۱۷۵ ميليارد تن در سال خاك از دست ميدهيم؛ خاكي كه يك بند انگشت آن (يك سانت) بين ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ سال طول ميكشد، تشكيل شود. ما يكي از ركورددارهاي فرسايش خاك در جهانيم، هميشه يا اوليم يا دوم. اگر دوم باشيم اول سودان است كه ميگويند باد كه ميآيد به اندازه يكدهم يا يكبيستم درياي مازندران ما پر از گرد و خاك ميشود. اگر مسالهاي به نام ريزگرد داريم در اثر نبودن آب است. اگر مساله كمآبي يا بيآبي داريم به خاطر اين است كه پوشش گياهي نداريم كه آب را مهار كند. ۲ سال پيش در شمال ايران در آققلا سيل آمد و روان شد و مقدار زيادي خاك را شست و از بين برد چون پوشش نبود كه اگر بود جلوي حركت آب را ميگرفت و آب يواشيواش به عمق زمين نفوذ ميكرد.
مواظب باشيد دچار اهواززدگي نشويد
پاي مشكلات محيط زيست كشور كه به ميان ميآيد، پاي اهواز هم وسط است؛ شهر ريزگردهايي كه هميشگي شدهاند و انگار قصد رفتن هم ندارند. مردم استان خوزستان سالهاست با اين معضل زيستمحيطي مواجهند و تاكنون هم راهحل موثر و راهگشايي براي اين مشكل اساسي در نظر گرفته نشده. كهرم با اشاره به اين مساله گفت: علاوه بر اينها خيلي از مسائل موجب ايجاد مشكلات ثانويه ميشوند. تحقيقي كه كاوه مدني در انگليس انجام داده بود در خصوص ريزگردهاي اين شهر اعلام كرده بود «هرجا ريزگرد هست در اثر بيآبي است.» آنچه فاجعهبار است اين است كه در حال حاضر مساله اهواز تبديل شده به تكست دانشگاهي. در اثر كمبود آب، كامپيوتر از كار افتاد، سفره آب زيرزميني به صفر رسيد، برق از كار افتاد، ذرات معلق در هوا غير از اينكه هوا را تيره و تار كرد سيستمهاي انتقال برق را از كار انداخت و اهواز برگشت به ۳۰۰ سال پيش. اين شد تكست دانشگاهي. همه گفتند مواظب باشيد دچار اهواززدگي نشويد.
خشكسالي بحثي است كه اين روزها بيش از گذشته قابل لمس است. كهرم معتقد است به دليل همين قابل لمس بودن، مردم بيشتر درباره خشكسالي حرف ميزنند تا مسائل ديگر. او ميگويد: ما شاهد ايجاد فروچالهها و فرونشستن دشتها هستيم. قضا و قدر هر دو در خشكسالي ايران دخيل است. ما بيش از آنچه بايد آبهاي سطحي را مصرف كرديم، سدهاي فراوان زديم و از سفره آب زيرزميني برداشت كرديم. بايد انتظار اين مساله را هم ميداشتيم. ۳ ايراني در كانادا تحقيقي در زمينه اصلاح سيستم كشاورزي و دامپروري كردند كه نشان ميداد ما در ايران به اندازه ۳ برابر كشور آب مصرف كردهايم. اينها را يك رييسجمهور بايد بداند و حداقل بايد اخطارش را به مردم بدهد. به جاي دانستن اينها آقايان شعار خودكفايي ميدهند. آقاي كلانتري ساز خودكفايي گندم را زمان آقاي خاتمي كوك كرد. ايشان خاك تمام سطوح شيبدار ايران را از بين برد. در حالي كه در صفحات شيبدار نبايد شخم بزنيد، نبايد تراكتور برانيد. اما ايشان براي اينكه بگويد ما از نظر گندم خودكفا شديم اين كار را كرد و اين كار ما را فقط براي يك سال خودكفا كرد. وقتي سطح شيبدار را شخم بزنيد و برداشت كنيد، باران كه بيايد، تمام خاك را ميشويد و خاك زنده كه بين ۲۵ تا ۳۰ سانت است را از بين ميبرد و سطوح شني به شن ميرسد. اين خاك باروتي يا همان خاك حاصلخيز داراي انواع موجودات زنده، كرمهاي حلقوي، نماتودها و قارچهاست كه به ريشه غذا ميدهند. آنها كه از بين بروند شن ميماند كه قابل كشت نيست. اين خاك حاصلخيز را در ازاي يك سال خودكفايي از دست داديم. سال بعد از امريكا و بنگلادش و همه جا گندم وارد كرديم.
وعدههاي ضد محيط زيستي ميشنويم
محمد درويش ديگر كارشناس محيط زيست با اظهار تاسف از اينكه هيچ كانديدايي به مباحث محيط زيستي ورود نكرده است به «اعتماد» گفت: متاسفانه در برنامه ارايهشده توسط ۷ كانديداي پذيرفته شده از سوي شوراي نگهبان براي ورود به انتخابات ساختمان پاستور نه تنها برنامه محيط زيستي مدوني نميبينيم حتي در سخنانشان در مناظرههايي كه اتفاق افتاده و در ميتينگهاي انتخاباتي شاهد اين هستيم كه برخي از وعدههايي كه داده ميشود، آشكارا با ملاحظات محيطزيستي در تضاد است و نشاندهنده اين است كه فهم درستي از واقعيتهاي بومشناختي سرزمين و مشكلات موجود ندارند. بزرگترين بحراني كه در كشور با آن مواجهيم ورشكستگي اكولوژيكي كشور است.كشور ما در طول ۱۴ سال گذشته ۷۴ ميليارد مترمكعب بيشتر از آبي كه وارد آبخوانها شده، برداشت كرده است. اين باعث شده تا ما با ركورد فرونشست زمين در كره زمين به ميزان ۵۴ سانت در سال در بخشهايي از استان فارس مواجه شويم. در استان تهران اين رقم به ۳۶ سانت در سال در جنوب غربي پايتخت رسيده. در اصفهان، يزد، اردبيل، سواحل خليج فارس، ميناب و همدان با بحران فرونشست زمين و شكلگيري فروچالهها روبهرو هستيم. پديدهاي كه براي درمانش اگر همين امروز تراز ايران مثبت شود به دستكم ۵۰ هزار سال زمان نياز داريم. من نديدم كسي اين بحران را به رسميت بشناسد و برايش راهكار ارايه دهد. بعضيها عنوان ميكنند حتي ما ميتوانيم غذاي ساكنان ديگر كشورهاي منطقه را هم تامين كنيم. اين نشان ميدهد از واقعيتهايي كه در توان اكولوژيكي كشور هست، دور هستند. ما بايد به سمت كاهش وابستگي معيشتي به منابع آب و خاك براي توليد پول پايدار برويم نه اينكه اين تلقي را ايجاد كنيم براي اينكه بتوانيم پول توليد كنيم بايد مانعي به اسم محيط زيست و منابع طبيعي را از سر راه برداريم. متاسفانه در ديالوگ اغلب كانديداها چنين مطالبي ديده ميشود.
درويش همچنين با اشاره به فرسايش خاك به عنوان مسالهاي حياتي در محيط زيست گفت: موضوع بعدي بعد از آب و فرونشست زمين كه جا دارد كانديداها به آن بپردازند، فرسايش خاك است؛ هم فرسايش بادي و هم آبي كه ميانگينش به ۲ ميليارد تن در سال رسيده است. اين رقم يك دوازدهم كل فرسايش خاك در جهان است آنهم براي كشوري كه فقط يك درصد خاك جهان را دارد و به نسبت وسعتش ۸ برابر بيشتر درگير اين موضوع است. خاكي كه هر سانتيمتر مكعبش ۸۰۰ سال زمان لازم دارد تا شكل بگيرد و متاسفانه هيچ برنامهاي از سوي هيچ كانديدايي براي مهار فرسايش خاك نديديم. موضوع بعدي بيايانزايي است كه منجر به افت كارايي توليد، افت حاضلخيزي خاك، افزايش شوري آب و متروكه شدن روستاها ميشود. بازهم متاسفانه هيچ برنامهاي از سوي كانديداها در اين زمينه نديديم. از نگاه درويش، نابودي تنوع زيستي كشور، افزايش آلودگي هوا كه باعث شده سالانه ۴۰ هزار نفر جان خود را از دست بدهند، مديريت زباله، وضعيت تاسفآور پسماند، ورود شيرابهها به سفرههاي آب زيرزميني و افت كيفيت منابع آب نيز از ديگر بحرانهاي جدي منابع آب و محيط زيست ايران است كه كانديداها دربارهشان سكوت كردهاند.
او در پايان گفت: اينكه بخواهيم براي ۵۰۰ ميليون نفر غذا توليد كنيم و در مناطق كويري و بياباني كشاورزي راه بيندازيم مشخصا راه به جايي نميبرد و محيط زيست و منابع طبيعي را از جايي كه در آن هستند بيشتر به عمق بحران ميبرد.