انتخابات جامعه مدني، جامعه پزشكي
دكتر بابك زماني
بيترديد انتخابات اخير رياستجمهوري يك نمره صفر بزرگ در كارنامه جامعه مدني ايران كه جامعه پزشكي هم بخشي از آن است به شمار ميآيد و اين موضوع مستقل از نتيجه آن است.
جامعه مدنياي كه هيچ نهاد مستقلي براي فعاليتهاي اجتماعي در دوران قبل و بعد از انتخابات ندارد و چون خرس قطبي پرواري، تا چند روز قبل از انتخابات به خواب زمستاني و بهاري و تابستاني و... ميرود. جامعه پزشكي هم نهادهاي متعدد با نامهاي گوناگون انتخابي، نيمهانتخابي و غيرانتخابي دارد، اما هيچ كدام آنها تا روز انتخابات مستعجل، هيچ برنامه و درخواست روشني براي ارايه به كانديداها نداشتند؟ در دموكراسيهاي مدرن احزاب و انجمنهاي صنفي از مدتها پيش از انتخابات و اساسا مستقل از انتخابات در مورد مسائل مختلف جامعه، حتي مسائلي كه ممكن است تنها ارتباط غيرمستقيم با كار سلامت يا ساير شوون كشور داشته باشد، صاحبِ نظري هستند، آن را پيگيري ميكنند و درنتيجه رقابت انتخاباتي عمدتا براي تحقق برنامههاي اعلامشدهاي است كه مخالفان حاضر به انجام آن نشدهاند. درخواستها و شكايات جوامع پزشكي گاه حتي در تغيير دولتها تاثير ميگذارد و باعث سقوط يا اعتلاي كانديداهاي مختلف ميشود. چشم بانيان و بنيانگذاران مشروطيت و مردمسالاري در صدسال گذشته و پيروان راه آنها روشن كه اين همه موسسات و نهادهايي كه تنها بر اساس آنهاست كه اعمالنظر اقشار مردم ميسر ميشود، تا چند روز قبل از انتخابات هيچ فعاليتي ندارند و به ناگاه همه چيز چون يك سونامي يا يك زلزله از راه ميرسد. هركس نه بر اساس عقل سليم جمعي كه خود را متعلق به آن ميداند، نه از طريق كنشي كه پيشاپيش عواقب مستقيم يا غيرمستقيم آن را عقل جمعي برايش روشن كرده و نه بر اساس آهنگ موزوني كه از شيپوري ناظم برميخيزد؛ بلكه تنها بر اساس برداشتها و احساسات شخصي خود و در پاسخ به غرش مهيب و برهمزننده آن سونامي است كه تصميم ميگيرد. مشروطيت و مردمسالاري بدون ابزارها و ملزومات بديهي آن نه فقط بازگشتي است به فرماسيونهاي پيشينيتر، بلكه اين ابزارها ممكن است در جهتي معكوس با مهندسي افكار عمومي، اعمالنظر توانمندان را تسهيل هم بكنند.
سونامي انتخابات با همان سرعتي كه پديد آمد فرو خواهد نشست، اين همه تنش و احساسات كه جريان يافت با رعايت قانون انتقال در سيستم اعصاب گويي از يك قطعه چهارساله ميلين* مستقيما به حدفاصل دو قطعه ميلين در انتخابات چهارسال ديگر منتقل خواهد شد.
از فردا همه چيز به روال معمول بر خواهد گشت. تحريم تنها به غر و متلك آن هم در فضاي مجازي تبديل خواهد شد و جنبش پيگير اجتماعي با خواستههايي ولو حداقلي ولي پيگير بدون كمترين اكراه عملي از آنچه نپسنديدهايم پديد نخواهد آمد. آن كه راي داد و شكست خورد هم به دنبال اصلاح برداشتهاي خود از جامعهاي كه در آن زندگي ميكند، رفتارشناسي آن و تلاش براي تشكل و تاثير بر افراد و تدوين برنامهاي منسجم براي آنها نخواهد رفت. آنكه پيروز شد فقدان استراتژي و چشمانداز-همان برنامه كذايي- در جهت خير عموم در كار خود را در سايه غناي تاكتيكهاي قوي اما كوتاهمدتش ناديده خواهد گرفت و تغييري در نگرشهاي بنيادين خود نخواهد داد. «پيروزي اراده» همواره پديده مطلوبي نيست. آسياب روزمرّگي، سياهچاله فراموشي يا پيكار «اوليس»وارِ نان همه را در خود فرو خواهد برد.
راستي سنگي كه سيزيف محكوم شد تا ابد به بالاي كوه ببرد و هر بار دوباره سرازير شود بيهيچ نتيجهاي، هيچگاه متوقف خواهد شد؟
* كليه عصبها در سيستم عصبي داراي غلافي به نام ميلين هستند كه باعث انتقال پيام عصبي در آنها ميشود. ميلين داراي فواصلي است كه انتقال عصبي از اين فاصله تا فاصله بعد جهش ميكند.