اروپا وجهالمصالحه منازعات واشنگتن - مسكو
بايد با وحدت رويه و اتحاد همگاني روسيه را مجبور كرده كه با مجموعه اتحاديه گفتوگو كند. اتحاديه اروپايي به دليل مشكلاتي كه در دستيابي به سياست خارجي و امنيتي مشترك با آن روبهرو است و كشورهاي بزرگتر و با قدرتتر آن غالبا ترجيح ميدهند كه بر پايه راهبرد ملي خود عمل كنند، دچار نوعي دوگانگي در برخورد با جهان بيرون از خود بوده و كشورهاي ثالث و خارج از مجموعه اروپايي كه جمهوري اسلامي ايران را نيز ميتوان در زمره آنها تلقي كرد، به منظور تنظيم روابط خود با اين مجموعه ترجيح ميدهند كه مناسبات خود را در چارچوب روابط دوجانبه با كشورهاي عضو EU پايهريزي كرده تا از رهگذر فقدان يكپارچگي سياسي در اين مجموعه منافع خود را بر اساس مناسبات ملي با كشورهاي عضو آن جستوجو كنند. البته تجربيات روابط اتحاديه اروپايي با اين دسته از كشورها، داراي رويه مشترك و واحدي نبوده و به تناسب ظرفيت و تواناييهاي اين كشورها نتايج متفاوتي را به همراه داشته است. روسيه از جمله شركاي اتحاديه اروپايي است كه به دليل نوع مناسبات و تعهدات روابط مسكو - برلين همواره ترجيح ميدهد تا منافع خود را در تنظيم روابط با تكتك كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي و به صورت جداگانه جستوجو كند و لذا مناسبات در سطح مجموعه اتحاديه را با نوعي تاخير و كم اهميت جلوه دادن در دستور كار دارد. البته اينكه تا چه حد اين رويه براي روسيه مفيد بوده است بايد در انتظار عكسالعمل سياستهاي جاري اتحاديه اروپايي و تصميمات اجلاس اخير سران آن باشيم. بهرغم اين برداشت عيني از نوع مناسبات مسكو با كشورهاي اروپايي و مجموعه EU، هر يك از كشورهاي اتحاديه اروپايي نيز به تناسب منافع و ملاحظات دوجانبه خود بعضا مايل هستند در مناسبات با مسكو به تنهايي و به عنوان يك كشور با روسيه مراوده كنند. واقعيتهاي روابط مسكو با اروپا حكايت از آن دارد كه حدود ۷۵ درصد سرمايهگذاريهاي مستقيم در روسيه توسط شركتهاي اروپايي انجام شده است. بر اساس آمار كميسيون اروپايي سرمايهگذاريهاي اروپايي در روسيه در مقطع سال ۲۰۱۹ بالغ بر سيصد و يازده و نيم ميليارد يورو بوده و در حالي كه روسيه شديدا به صادرات نفت و گاز خود وابسته است و حدود ۴۰ درصد بودجه سالانه روسيه از منبع صادرات نفت و گاز تامين ميشود، نقش اتحاديه اروپا در واردات نفت و گاز روسيه براي اين كشور بسيار حايز اهميت است. برپايه منابع آماري كميسيون اروپايي، كشورهاي اروپايي، واردكننده و خريدار ۴۰ درصد از صادرات گاز و ۲۶ درصد از صادرات نفت روسيه هستند و اين حجم واردات انرژي اروپا از روسيه بالغ بر ۲۵ درصد توليد ناخالص ملي روسيه را تشكيل ميدهد، ضمن آنكه خط لوله نورد استريم ۲ بين آلمان و روسيه نيز يكي از منابع مهم در انتقال منابع گازي روسيه به اتحاديه اروپايي محسوب ميشود. جوزپ بورل با در نظر گرفتن حجم مناسبات انرژي اروپا با روسيه خاطرنشان كرده كه در حوزه وظايف من نيست كه به آلمان بگويم چه بايد انجام دهد ليكن پروژه نورد استريم ۲ براي اتحاديه اروپايي يك اولويت را تشكيل نميدهد، زيرا موجبات بهبود استراتژي متنوعسازي منابع تامين انرژي اروپا را فراهم نميكند. از سوي ديگر جو بايدن رييسجمهور امريكا با اشراف به شكافهايي كه در دوران رياستجمهوري ترامپ در روابط فرا آتلانتيكي بين همپيمانان غرب در دو سوي آتلانتيك ايجاد شده و با در نظر گرفتن دلمشغوليهاي اروپا در قبال تهديدات مسكو در قاره كهن، قبل از سفر اخيرش به اروپا طي يادداشتي در واشنگتنپست نوشت كه ايالات متحده در كنار همپيمانان اروپايي خود در مقابل روسيه خواهد ايستاد و همچنين قول داده است كه پيمان دموكراتيك ايالات متحده در قبال بحرانهاي متعدد و فزاينده مسكو و پكن را تحكيم خواهد بخشيد. يادآوري ميشود كه واشنگتن مسكو را در ازاي يك سلسله اتهامات همچون دخالت در انتخابات ايالات متحده، سرقت اطلاعات، جاسوسي، رفتار عليه الكسي ناوالني ناراضي روس، تهديدات نظامي عليه اوكراين، «الحاق كريمه اوكراين» و برخي موضوعات ديگر، تحت تحريمهاي شديد قرار داده است. روسيه نيز با توسل به اقدامات متقابل و نظر به اينكه مدتهاست پايتختهاي دو كشور فاقد سفيرند، ناتو را متهم كرده كه از نظر نظامي در مرزهاي روسيه فعال شده و ضمن استقرار نيرو در اين مرزها به تمرينات نظامي مبادرت كند. به هر صورت در ميان مهمترين بحثها و موضوعات مورد توجه اروپا و غرب براي امنيت فراگير، موضوع تهديد بودن روسيه و چين براي ثبات و امنيت جهاني و قاره سبز مطرح است كه ظاهرا اروپاييها از نظر افكار عمومي نگراني بيشتري نسبت به نقش روسيه در اين موضوع دارند ضمن آنكه اين نظريه نيز در اروپا داراي طرفداراني است كه اصولا امريكا بزرگترين تهديد براي صلح و ثبات جهاني بوده و اثباتكننده اين ادعا نيز جنگهاي متعددي است كه امريكا در حال حاضر در نقاط مختلف جغرافيايي جهاني درگير آنهاست.