30 شماره آخر
اي ساربان آهسته رو كآرام جانم ميرود وآن دل كه با خود داشتم با دلستانم ميرود
من ماندهام مهجور از او بيچاره و رنجور از او گويي كه نيشي دور از او در استخوانم ميرود سعدي