ايتالياي يورو متفاوتتر از هميشه
به خوشتيپي مانچيني
ابوالفضل نجيب
در ذهنيت نسل من نوعي فوتبال ايتاليا در استراتژي با محافظهكاري و در تاكتيك با همان تاكتيك كاتاچينويي شناخته و تداعي ميشود. فوتبالي كه موضوعيت آن با گل نخوردن و دل بستن به اتفاقات و حوادث غير قابل پيشبيني رقم ميخورد. درست در نقطه مقابل فوتبال برزيل كه با فانتزي و شعبده تداعي ميشود. آنچه هنوز هم با سامباي برزيلي تعبير و همچنان ديوانهوار عاشق آن هستيم. درست به همين دلايل بود و هست كه حتي ايتاليا زماني كه در اوج اقتدار يا در پايينترين سطح كيفيت موفق به فتح جام جهاني يا از رفتن به مرحله پاياني باز ميماند، در اين نگاه ترديدي ايجاد نميكرد.
و انكار نميكنم از نگاه من در زمره دوستنداشتنيترين تيمهاي حاضر در رقابتهاي اروپايي و جام جهاني بود. ترديد ندارم و انكار نميكنم بخشي از اين ذهنيت درباره فوتبال ايتاليا برخاسته از تعلقات و گرايشات اوانتوريستي آميخته به آرمانگرايي و همجهتگيريهاي سياسي و به تعبير درستتر ذهنيت انقلابي نسل من باشد. جايي كه موجوديت ايتاليا فارغ از رويكرد محافظهكارانه در فوتبال بيش از هر چيز در همسويي با يكي از بدنامترين و منفورترين چهرههاي سياسي تاريخ و يكي از سياهترين دوران تاريخ ايتاليا رقم ميخورد، آنهم با رهبري كه پيش از تبديل شدن به يك ديكتاتور و برساخت فاشيسم در ايتاليا يكي از چهرههاي مردمي و از جديترين فعالان سوسياليست و مدعيان برابري و برادري در ايتاليا بود و با همين آرمان پاي به عرصه سياست گذاشت. به اين ذهنيت اضافه كنيد حاكميت مافيا و پول و فساد و زدوبندهاي پنهان و آشكار كه بعضا حاكميت هر چند كوتاهمدت آن بر فوتبال نيز سايه انداخت. اين عقبه فوتبالي و سياسي را مقايسه كنيد با كشوري كه فوتبال در آن با فقر و فلاكت و حتي فساد اجتماعي آميخته است. با اسطورههايي كه فوتبال را با پاي برهنه و از كوچههاي تنگ و تاريك شبانه آغاز و به اوج شهرت و محبوبيت رسيدهاند. شايد به همين دلايل است كه فوتبال برزيل در مقايسه با ايتاليا و حتي ديگر كشورهاي اروپايي قادر به برانگيختن عواطف و حس همذاتپنداري و سمپاتي و حتي همدردي در ميان نسل من نوعي باشد. و شايد كم و بيش به همين دلايل باشد كه ايتالياييها هيچگاه چه در مقام طرفداري و چه جذابيتهاي فوتبالي براي امثال من موضوعيت نداشتند و اغلب نسل من حتي وقتي ايتاليا در بهترين فرم و كيفيت ممكن باشد و حتي در مقام يكي از پرافتخارترين تيمها در عرصه جهاني، باز هم ترجيح ما برزيلي است كه فوتبال را با غريزه و به تعبيري با دلبري بازي ميكند.
براي اين جنس علاقهمندان اصلا مهم نيست كه حتي ايتالياي بعد از مانچيني طعم باخت را تجربه نكرده باشد، مهم نيست در حال بهجاگذاشتن يك ركورد تاريخي و دستنيافتني در سطح جهان است، مهم نيست بهترين خط حمله و دفاعي چند دهه را يدك بكشد. براي اين دست علاقهمندان ترجيح همچنان برزيلي است كه در جام جهاني هفت گل از آلمان ميخورد و طي جامهاي جهاني اخير توفيق چنداني كسب نكرده اما بيش از همه تيمهاي جهان به روح و فلسفه فوتبال وفادار و ملتزم است. با همه اين تعلقات و دلبستگيها اما به نظر ميرسد در عصر قطعيتزدايي و نسبيگرايي در باورها و ارزشها و در مقام داوري حداقل درباره فوتبال و عقبههاي آن بايد به ايتالياي يورو 2021 از منظري متفاوت و تازه نگاه كرد. به عنوان تيمي كه نه تنها از آن عقبه و ذهنيت نشاني ندارد كه به نظر ميرسد در حال رقم زدن يك رنسانس و دوران جديدي در تاريخ فوتبال ايتاليا باشد. به همين دليل هم اگر ملاك اين دست علاقهمندان فوتبال سواي دلبستگيهاي نوستالژيك به سامباي برزيلي، كيفيت و جذابيت و زيبايي فوتبالي باشد كه مانچيني در دوران خود و به خصوص در نتايجي كه تا اين مرحله و به خصوص عبور از اتريش غافلگيركننده كسب كرده، در اين صورت بايد اذعان كرد ايتالياي اين روزها به اندازه مانچيني خوشتيپ و دوستداشتني و جذاب و دلربا شده باشد. نبايد ترديد كرد بخشي از اين موفقيت همچنان كه اين نتايج حاصل از پوست انداختن فوتبال ايتالياست به نگرش و فلسفه مانچيني برميگردد. آنچه از ايتالياي مانچيني ميتوان گفت تركيبي است از استحكام دفاعي كاتاچينوي سنتي به علاوه طراوت و رواني در خط مياني و تركيبي از بازيكنان تهاجمي كه علاوه بر مچ بودن با خطوط ديگر به لحاظ فردي هم جوياي نام هستند و هم بعضا در كورس رقابت با اسطورههاي سنتي گام برميدارند. شايد آنچه ميتوان به اين مجموعه اضافه كرد نوجويي مانچيني باشد. به اينها جواني مانچيني در مقايسه با اغلب مربيان ايتاليايي را هم اضافه كنيد. آنچه ايتاليا در مرحله گروهي و يكهشتم به نمايش گذاشت حتي در مقايسه با دور مقدماتي يورو به جهات مختلفي، متفاوت بود. واكاوي اين تفاوتها هر چند بحث جداگانهاي ميطلبد، اما براي آنها كه فوتبال را با چشم دل ميبينند، قابل درك و لمس است.
آنچه ايتالياي مانچيني را به مرز دوستداشتني نزديك ميكند نه الزاما شكستن ركورد بازيهاي بيشكست و بردهاي متوالي كه ذهنيت برنده شدن و هژمونيطلبي است. اين روحيه در بازي برابر اتريش بيش از هر عامل ديگري مشهود بود. به عنوان بازمانده از نسلي كه هيچگاه كمترين سمپاتي را به فوتبال ايتاليا نداشته، اذعان ميكنم ايتالياي يورو به همان اندازه مانچيني كاريزماتيك، دوستداشتني و جذاب شده است.