• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4965 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۹ تير

ايران‌شناسي همراه با ايران‌گردي است

آرش نورآقايي

ايران‌شناسي ابعاد متفاوتي دارد. هنگامي كه ما مي‌گوييم «ايران‌شناسي» بعضي فكر مي‌كنند كه اگر تاريخ ايران را مطالعه كنند يعني ايران را شناخته‌اند؛ آن هم تاريخي كه به هر حال از همه جوانب نوشته نشده است. تاريخ فقط فرو‌ريخته شدن بعضي از سلسله‌ها و به روي كار آمدن سلسله‌هاي ديگر نيست. روايت‌هاي تاريخي مردمي و سبك زندگي مردم در تاريخي كه ما مطالعه مي‌كنيم گم شده است. بنابراين ما گمان مي‌كنيم كه اگر بخواهيم ايران را بشناسيم بايد به تاريخ رجوع كنيم. درصورتي كه علم تاريخ تا چند دهه پيش به گونه‌اي روايت شده كه فقط از جنگ‌ها و حكومت سلسله‌ها صحبت مي‌كند. از شيوه معيشت، پوشاك، خوراك مردم و نحوه تصميم‌گيري و اتفاق‌هاي خرد و كلان ديگر كمتر صحبت شده و بيشتر صحنه‌هاي كشت و كشتار و پيروزي‌ها و شكست‌ها در جنگ مد نظر بود. بالطبع شناخت ما هم از ايران در همين حدود قرار مي‌گيرد. اما وقتي كه مي‌گوييم «ايران‌شناسي»، آن‌ تمدني كه نامش ايران بوده يا كشوري كه اكنون ايران است را بايد شناخت. بخشي از ايران‌شناسي را با ايران‌گردي بايد فهميد. وقتي كه مي‌گوييم ايران‌شناسي نبايد منظورمان فقط ايراني باشد كه در تاريخ گم شده يا فقط ايراني باشد كه اكنون ما با آن مواجه مي‌شويم؛ بلكه بايد يك چيز بينابين را مدنظر قرار دهيم. هم آن ايراني كه در تاريخ بوده را بايد مدنظر قرار داد و هم ايراني كه اكنون با آن مواجه هستيم. شايد بشود گفت آن چيزي كه به عنوان ايران‌گردي مطرح مي‌شود تنها ديدن جاذبه‌هاي فرهنگي يا طبيعي نيست. آن چيزي است كه باورهاي عامه، سبك و سياق زندگي، كشاورزي و روش‌هاي به دست آوردن خوراك، قصه‌ها و داستان‌ها، ادبيات و حتي گويش‌ها و نوع نگرش به زندگي و در كناره‌ها معماري، هنر و صنايع دستي را شامل مي‌شود. آن ايران‌شناسي كه ما مدنظر قرار مي‌دهيم نبايد تنها تاريخ باشد بلكه بايد تمام مواردي كه نام بردم را با سفر و ايران‌گردي همراه كنيم. آن هنگام است كه شايد بشود گفت يك فرد مي‌تواند به شناخت اندكي از ايران برسد و متوجه شود كه ما در تمام طول تاريخ در اوج نبوده‌ايم. در همه‌ جنگ‌ها پيروز نشده‌ايم. ما لزوما بهترين مردمان دنيا نيستيم و لزوما بدترين و بدبخت‌ترين مردمان دنيا هم نيستيم. من فكر مي‌كنم در آخر به اين برسيم كه ما هم مردمان هستيم. مانند تمام كشورها، فرهنگ‌ها و تمدن‌هايي كه به وجود آمدند و رفتند يا هنوز هستند؛ ما هم نقشي را ايفا كرديم. با توجه به پيشينيه‌اي كه در دنيا داريم نقش خود را ايفا كرديم. گاه خوب بوده و گاه بد. گاه پرقدرت بوده‌ايم و گاه كم‌قدرت. گاه با مشكلات بسياري دست و پنجه نرم كرده‌ايم و گاه از اندكي رفاه نسبي برخوردار بوديم. به نظرم همه اينها را بايد ديد كه نمودگارشان هم در طول تاريخ و طبيعت و بنا‌ها وجود دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون