گواهي گوش و چشم
بابك زماني
دوستي كه در صداقتش ترديد ندارم، روايتي از واكسن كرونا تعريف كرد كه دريغم آمد اين گواهي گوش و چشم را به اشتراك نگذارم.
اين دوست به همراه همسرش، هر دو در سنين بالاي شصت و مبتلا به بيماريهاي زمينهاي هستند. فرزندانشان در خارج از كشور بهشدت نگران ايشان بودند و به اصرار ايشان براي تزريق واكسن كوويد به كشور ارمنستان سفر كردند. آنچه از اين سفر تعريف كردند عبرتآموز و دور از انتظار بود. «در جايجاي شهر ايروان آمبولانسهايي متوقف بودند كه به تمام عابرين به درخواست خودشان واكسن كوويد تزريق ميكردند. تعداد آمبولانسها آنقدر زياد بوده كه براي تزريق هيچ نيازي بهصف وجود نداشت. ابتدا يك نفر شناسنامه يا پاسپورت را چك ميكرد و شماره را يادداشت ميكرد، بعد در همان خيابان جلوي آمبولانس يك پزشك فرد را معاينه مختصري ميكرد و نوع واكسن را تعيين ميكرد. سنين بالا آسترازنكا و سايرين اسپوتنيك يا سينوفارم. هيچ پرداختي لازم نبود و هيچ سوالي درباره دين و مذهب و مليت پرسيده نميشد. ظاهرا اكثر مردم واكسينه شده بودند و در شهر احتياط و محدوديت زيادي وجود نداشت.»
دوست من كه از محدوديتها و كمبودهاي موجود در دسترسي به واكسن و بدتر از همه بددهني مسوولان دارويي كشور به تنگ آمده بود، از آنهمه سهولت دسترسي و اينهمه تشويش و سروصدا براي چيزي كه اينقدر پيشپاافتاده و در دسترس است به حيرت افتاده بود. راستي چرا در كشور بزرگ ما درجايي كه پايتخت اين حوزه تمدني است، جايي كه مقصد آمال بسياري از مناطق حاشيه است بايد چنين موضوعي كه جزو ملزومات اوليه سلامتي است اينقدر تنگ و سخت و پر از حرفوحديث باشد؟ سالمنداني كه مقررشده بود ابتدا تحت پوشش واكسن قرار بگيرند برخي هنوز حتي نوبت اول را هم دريافت نكردهاند، بسياري هم معلوم نيست نوبت دوم را چه زماني دريافت خواهند كرد. حتي جامعه پزشكي هم بسيار با تاخير واكسينه شد و با اين تاخير تعداد پزشكاني كه جان خود را از دست دادند، كم نبود. بسياري از مردم ما بنا بر فرهنگ مدرنشان بيش از هر جامعه ديگري خواستار واكسيناسيون هستند، اما در ابهام و اضطراب به سر ميبرند و در همين حال و در كمال تعجب يك روز ميشنوند آقاي وزير قول صدور واكسن ميدهد، آقاي سخنگو فحاشي ميكند، گروهي از رقابتهاي بازاري در ورود و توزيع واكسن صحبت ميكنند، برخي يك موضوع ساده سلامت را مسالهاي حيثيتي ميكنند و از غرور و افتخار در توليد واكسن صحبت ميكنند. واكسني كه در شرايط انحصار و عدم دسترسي آزاد به همه انواع واكسنها و بدون رقابت آزاد، هيچگاه مورد اعتماد عميق مردم قرار نخواهد گرفت. بله جمعيت ارمنستان بسيار كمتر از جمعيت كشور ماست؛ اما نبايد از ياد برد اين كشور كوچك اخيرا يك جنگ و يك بحران عميق سياسي را تجربه كرده و همچنين دچار نوعي تزلزل در موجوديت كشور است. تركيه هنوز ارمنستان را تركيه شرقي و ارمنستان، شمال تركيه را ارمنستان غربي مينامند. بخشهايي ارمني زبان بين ارمنستان و آذربايجان مورد مناقشه دايم اين دو كشور هستند. در واقع ارمنستان با بحرانهاي ذاتي و عميقي مواجه است كه هيچكدام از آنها به اين شكل در كشور ما وجود ندارد، اما هيچكدام از اينها نتوانسته بر اولويتهاي سلامت در اين كشور تاثير بگذارد. معلوم نيست در غياب دشمناني ذاتي و در غياب جنگ مستمر نظامي چه چيزي باعث انحراف توجه ما از اساسيترين مسائل سلامت و امنيت ملي ميشود؟