مصاديق «خطاهاي پزشكي» را بيشتر بشناسيم
پريا اكبري
چندي قبل فردي به اينجانب مراجعه كرد و به سبب فوت دخترش كه بر اثر پاره شدن روده- برخاسته از خطاي پزشكي- تقاضاي اتانازي همسر معلول جسمياش را داشت چون توان تحمل بار غم فوت دخترشان را نداشتند. واقعه تلخ و دردناكي است و برخي خطاها همانگونه كه ميدانيم قابل ترميم نيستند. ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامي در مورد خطاي پزشكي ميگويد:«هر گاه پزشك در معالجاتي كه انجام ميدهد موجب تلف يا صدمه بدني گردد، ضامن ديه است مگر آنكه عمل او مطابق مقررات پزشكي و موازين فني باشد يا اينكه قبل از معالجه برائت گرفته باشد و مرتكب تقصيري هم نشود و چنانچه اخذ برائت از مريض به دليل نابالغ يا مجنون بودن او معتبر نباشد يا تحصيل برائت از او به دليل بيهوشي و مانند آن ممكن نگردد، برائت از ولي مريض تحصيل ميشود.»
تبصره اين ماده قانون ميگويد:«در صورت عدم قصور يا تقصير پزشك در علم و عمل براي او ضمان وجود ندارد هر چند برائت اخذ نكرده باشد.»
در تبصره 3 ماده 295 قانون مجازات اسلامي آمده است:«هر گاه بر اثر بياحتياطي يا بيمبالاتي يا عدم مهارت و عدم رعايت مقررات مربوط به امري قتل يا ضرب يا جرح واقع شود به نحوي كه اگر آن مقررات رعايت ميشد حادثهاي اتفاق نميافتاد، قتل يا ضرب يا جرح حكم شبه عمد خواهد بود.»
ماده 336 قانون مجازات اسلامي هر چند كه مربوط به تقصير در برخورد وسايل نقليه است ولي در يك تعريف كلي مصاديق خطا را معين ميكند و ميگويد:«تقصير اعم است از بياحتياطي، بيمبالاتي، عدم مهارت و عدم رعايت نظامات دولتي.»
باتوجه به اهميت هر يك از مصاديق مذكور شرح و بسط هر يك تعريف را جداگانه در ارتباط با گروههاي مختلف پزشكي(دندانپزشك، داروساز و...) مورد بررسي قرار خواهيم داد و در پايان خواهيم گفت كه آيا اين مصاديق حصري است يا تمثيلي؟ و مراد قانونگذار اسلامي از موارد مذكور در ماده چيست؟
1- بياحتياطي: بياحتياطي در مقابل غفلت به كار ميرود. يعني بياحتياطي انجام كاري است كه نبايد بشود ولي غفلت ترك كاري است كه بايد انجام گيرد. به عبارت ديگر بياحتياطي ناشي از عدم دورانديشي است به نحوي كه انجام ميدهد و خطراتي كه ممكن است از آن به وجود آيد، ميداند و با اين حال آن را انجام ميدهد. مثلا پزشك بهرغم آگاهي از معيوب بودن وسايل راديولوژي مبادرت به عكسبرداري از بيمار ميكند يا بدون تهيه وسايل لازم اقدام به عمل جراحي ميكند همچنين سوختن بيمار در نتيجه بياحتياطي و بودن شعله در محل كار با استعمال اتر يا اقدام به عمل جراحي در حالت جراح جزو خطاهاي بزرگ و قابل تخفيف است. طبيعي است اموري كه غيرقابل پيشبيني باشند از شمول بياحتياطي خارج است.
ضابطه تشخيص: براي تشخيص بياحتياطي بايد دنبال آن بود كه عمل واقع شده تحت شرايط خاص عرفا قابل پيشبيني بوده است يا خير؟ آيا يك شخص محتاط مطابق عرف زمان و مكان ميتوانسته آن را پيشبيني كند يا نه؟ تبصره 3 ماده 295 قانون مجازات اسلامي بياحتياطي منجر به قتل يا ضرب و جرح را در حكم شبه عمد دانسته و تبصره ماده 336 قانون مجازات اسلامي بياحتياطي را نوعي تقصير گرفته است. بنابراين ضابطه تشخيص بياحتياطي عرف است و در صورتي كه موضوع تخصصي در بين باشد، عرف خبرگان و اهل فن و نظريه كارشناس معتبر خواهد بود. به عنوان مثال پزشك جراحي كه حين عمل جراحي دقت نكرده، گاز يا ابزار جراحي را در شكم بيمار باقي ميگذارد يا پاره كردن رحم حين كورتاژ، پارگي روده در اعمال جراحي شكم، تجويز بيش از ميزان دارو در معالجه يا بيهوشي و از اين قبيل مصداق بياحتياطي است چون چنين اعمالي عرفا قابل پيشبيني است. در مواردي كه وقوع خسارت يا عارضه جسماني ناشي از عمل جراحي يا درمانهاي انجام شده قابل پيشبيني يا پيشگيري نباشد، طبيب مسوول نيست مانند تجويز پنيسيلين تزريقي كه اگر آزمايش حساسيت به عمل آيد و منفي باشد و با اين حال تزريق موجب مرگ شود، پزشك مسووليتي نخواهد داشت.
بيمار يا شاكي براي اثبات سهلانگاري حرفهاي پزشك بايد 4 معيار را ارايه كند كه عبارتند از:
الف- بايد استانداردهايي در مورد شرايط مراقبت و درمان و در موقعيتهاي مختلف وجود داشته باشد.
ب- مدافع بايد در امر مورد شكايت وظيفهاي داشته باشد.
ج- نقص وظيفه بايد علت اصلي و قانوني آسيب يا صدمه مورد ادعاي شاكي بوده باشد.
معيار لازم براي امر درمان ممكن است توسط دولتها و مقننين وضع شود اما افراد شاكي حين اقامه دعوي مبني بر سهلانگاري حرفهاي بايد ادعاي خود را با دلايل كافي ثابت كنند كه عبارتند از: عمل يا اعمال مدافع را ثابت كنند، رابطه عليت بين عمل فوق و آسيب مورد ادعا را نشان دهند و كيفيت مسامحه را مشخص كنند.
2- بيمبالاتي: بيمبالاتي به معناي اهمال يا غفلت است و حالتي است كه عكس بياحتياطي است. يعني عدم انجام عملي كه خود بايد انجام ميداد. مثلا پرستار وقتي بيمار نزديك به مرگ را نزدش ميآورند به او تنفس مصنوعي نميدهد و در نتيجه بيمار ميميرد. اين يك بيمبالاتي است. گاهي اوقات اشتباها واژه بياحتياطي را به جاي بيمبالاتي به كار ميبرند كه خود قانونگذار در برخي قوانين مانند قانون اخلالگران در صنايع نفت مصوب 1336 اين اشتباه را كرده است.
ضابطه تشخيص:
استاندارد لازم براي تعيين بيمبالاتي اين است كه دادگاه شهودي را كه واجد شرايط مشابه يا متهم باشند، احضار و برخورد آنها را در مواجهه با واقعه جويا خواهد شد سپس در مورد مسامحه پزشك تصميم ميگيرد. احتمالا هم پزشك يا پرسنل بهداشتي براي دفاع از خود گواهاني را به عنوان دليل خواهند آورد. اگر پرسنل بهداشتي يا پزشك در مورد بيمار و ترك آن و نمونه مشابه آن با مقام بالاتر خود مشورت كرده و اجازه بگيرد، ميتواند از مسووليت رهايي يابد. مثلا پرستاري، بيمار را براي خوردن قهوه ترك كند و در ضمن از سوپروايزر اذن بگيرد و او موافقت كند و بيمار دچار حادثه شود، اثبات بيمبالاتي پرستار مشكل است چون توجه در حد استاندارد و مشاوره بوده است.
براي اثبات بيمبالاتي 4 شرط لازم است كه عبارتند از:
الف: وظيفه مراقبت برعهده پرسنل بهداشتي گذاشته شده باشد.
ب: اعمال عملكرد نامناسب و نارسايي در انجام مراقبت در حد استاندارد باشد.
ج: بيمار دچار آسيب شده باشد.
د: آسيب وارده به بيمار ناشي از بيمبالاتي پرسنل بهداشتي و پزشك باشد.
در مواردي كه خود بيمار طبق دستورات پزشك عمل نكند و بيمبالاتي از جانب بيمار باشد، مسووليتي براي پرسنل بهداشتي و پزشك وجود ندارد.
از مصاديق بارز بيمبالاتي ميتوان به انجام ندادن آزمايشات لازم و معمول قبل از عمل يا عدم انجام راديوگرافي قفسه سينه و معاينه نكردن قلب و نگرفتن نوار قلب قبل از بيهوشي و عدم تعبيه لولههاي مخصوص در فضاهاي دروني براي خروج خون كه وسيله خوبي براي آگاهي از خونريزي در محل عمل و راهيابي به محيطي است كه در آن جراحي صورت گرفته و نگرفتن تست حساسيتي قبل از تزريق داروهايي كه احتمال ايجاد حساسيت و شوك و مرگ را دربردارد.حقوقدان