• ۱۴۰۳ شنبه ۳ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4970 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۵ تير

رجعت به گذشته

حسن لطفي

حتي اگر سيدمحمد بهشتي نقش خود و عبداله انوار و ديگران را در خانه‌نشيني ناصر ملك‌مطيعي، فردين، بهمن مفيد و... بپذيرد زمان به عقب برنمي‌گردد و تاريخ سينماي ايران تغييري نمي‌كند. با گفته‌هاي دلسوزانه پسر خلف ناصر ملك‌مطيعي (امير) هم حسرت فيلم‌هاي بازي نكرده پدرش از تاريخ پاك نمي‌شود. قصدم نقد عملكرد مديران سينمايي در دهه شصت و هفتاد و... نيست، چراكه نمي‌دانم اگر ما كنار گودنشينان، منتقدين امروز و... جاي آنها بوديم در آن روزگار چه مي‌كرديم. پاسخ اين سوال را در ديروز و جابه‌جايي آدم‌ها بايد پيدا كرد كه امكان‌پذير نيست. البته شك هم ندارم كه در آن سال‌ها خيلي‌ها (آينده نگران، خود اين هنرمندان و عزيزان‌شان و...) به خاطر اين تصميم احساسي چه خون‌ دلي خوردند و از سر استيصال بر پيشاني كوبيدند. با تمام اينها خوب مي‌دانم كه اتفاقات گذشته اگر به درستي ديده شود مي‌تواند چراغ راه آينده باشد. هميشه نه! بعضي وقت‌ها! بعضي وقت‌ها كه كسي كه در گذشته‌اش مسير را اشتباه رفته يا او را وادار به طي مسير غلطي كرده‌اند شهامت داشته باشد و نقش خود در اين اشتباه را بپذيرد. نمي‌گويم همچون مسيح در باور مسيحيان حمال بار ديگران شود. نه! اين هم اشتباه است. اشتباهي كه باعث مي‌شود اتفاقات نادرست گذشته در حال و آينده هم تكرار شود. درست مثل زماني كه بازي من نبودم دستم بود تقصير آستينم بود را پيشه مي‌كنيم و به راحتي از پذيرش نقش خود در اتفاقات ناخوشايند (بيشتر براي ديگران) جا خالي مي‌كنيم. 
انصاف، نگاه درست بدون منيت (منظورم خودبزرگ‌بيني نيست، منظورم خود را معصوم و پاك دانستن است) شجاعت، آينده‌نگري (نه از نوع آينده‌نگري كه سيدمحمد بهشتي به زنده‌ياد فردين منتقل كرد!) مي‌تواند مسير اعتراف به اشتباه را هموارتر كند. مسلما اين اعتراف‌ها نه تنها باعث سقوط كسي نمي‌شود، بلكه او را به واسطه نقشي كه در ايجاد آينده بهتر بازي مي‌كند بالا مي‌برد. با اين كارش از خودش اعاده حيثيت مي‌كند (راستش را بخواهيد اولش مي‌خواستم بنويسم از كساني كه بر آنها جفا كرده اعاده حيثيت كند اما بعد به ياد شبي افتادم كه به خاطر برنامه‌اي همراه با زنده‌ياد ناصر ملك مطيعي در شهر قزوين قدم زدم، توجه ويژه آدم‌ها‌ي مختلف در سنين متفاوت با او طوري بود كه دانستم ممنوع‌الكاري او ذره‌اي به حيثيت و جايگاهش ضربه نزده است، همه او را با مهر ناصرخان صدا مي‌زدند و با برق در چشم نگاهش مي‌كردند). بگذريم قصدم از اين نوشته فقط مصاحبه سيدمحمد بهشتي و حرف‌هاي از سر درد امير ملك مطيعي نيست. گمانم اين پذيرش نقش در تمام زمينه‌ها مي‌تواند اعتراف قشنگي به اشتباهي باشد كه باعثش شديم. بررسي درست گذشته‌هاي ناخوش مي‌تواند باعث آينده خوش شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون