حسين انصاريراد، نماينده مجلس ششم در گفتوگو با «اعتماد»:
تماسهاي رييسي با اصلاحطلبان
همان كاري است كه كشور به آن نياز دارد
به زودي قرار است سيدابراهيم رييسي به عنوان رييسجمهوري منتخب اعضاي كابينه خود را براي رأي اعتماد به مجلس شوراي اسلامي معرفي كند. در اين بين تماسهايي كه از طرف او با اصلاحطلبان گرفته شده اين گمانهزني را به وجود آورده كه ممكن است او بخواهد نظر مخالفان خود را در تعيين سياستهاي دولتش و حتي انتخاب اعضاي كابينه مد نظر قرار دهد. تاكنون براساس گزارشهاي مختلف بيشتر اصلاحطلبان به تماسهاي او پاسخ مثبت دادهاند. هرچند كه برخي درباره اين تماسها خيلي مطمئن نيستند كه به نتيجه خاصي برسد ولي با اين حال ميگويند كه لازم نيست بدبيني به خرج داده شود و ترجيح ميدهند كه با نگاه مثبت به آن بپردازند و تأكيد كنند كه از آن استقبال ميشود. حسين انصاريراد از نمايندگان سابق مجلس شوراي اسلامي با اينكه نسبت به اين تماسهاي رييسي ابراز خوشبيني ميكند ولي ميگويد بعيد است كه رييسي بخواهد خيلي نسبت به توصيهها و پيشنهادات فعالان سياسي اهتمام ويژهاي از خود نشان دهد. او در گفتوگويي كه با «اعتماد» داشته تأكيد ميكند كه «اصل و اساس كار هم همان است كه منتقدان بتوانند آزادانه نظر خود را در عرصه عمومي و در رسانهها بيان كنند. اساس كار بر اين است كه فضا باز باشد و مطالبات مردم بازگو شود.» در ادامه مشروح گفتوگوي او را ميخوانيد.
به تازگي از سوي رييسجمهوري منتخب سيدابراهيم رييسي و رييس جديد قوه قضاييه محسنياژهاي با فعالان سياسي به خصوص با اصلاحطلبان تماسهايي گرفته شده و از آنان خواسته شده كه نظراتشان را درباره مشكلات كشور بيان كنند. تحليل شما از اين اقدام رييسي و اژهاي چيست؟
انصاريراد: من مطلب آقاي زيدآبادي را در اين باره ديدم كه نوشته بودند از اين تماسي كه از سوي آقاي رييسي به او شده بود، شوكه شدند و البته ديدم كه نوشتند به اين تماس پاسخ مثبت داده بودند. آقاي عبدي هم ديدم كه مطلبي در اين باره نوشته بود. البته آقاي عبدي نگفته بود كه با ايشان تماس گرفتهاند يا خير ولي براي آقاي رييسي نوشته بود كه بهتر است ايشان اين مسير را ادامه دهند و همچنان ارتباط با بدنه جامعه و فعالان سياسي را حفظ كند. به نظر من هم اگر حقيقتا آقاي رييسي و آقاي اژهاي تصميم داشته باشند كه به اين توصيهها عمل كنند يا به پيشنهادهايي كه به آنان ميرسد جامه عمل بپوشانند و از نظرات و نقدهاي كارشناسان استفاده كنند، بايد بگويم كه كار درستي انجام ميدهند. به هر حال يك گام مهم و رو به جلو است كه يك رييس قوه بيايد نظرات فعالان را جويا شود و سپس پيشنهادهاي كارشناسان را براي عبور از مشكلات كشور به كار ببندد. من فكر نميكنم كسي بتواند بگويد كه اين كار خوب نيست. اتفاقا اين همان كاري است كه كشور به آن نياز دارد. مثلا يكي از پيشنهادهايي كه كارشناسان حوزه سياست خارجي بهطور مشترك بر آن تأكيد دارند و از دولتها و روساي جمهوري ميخواهند آن را اجرا كند اين است كه ايران بايد رابطه خود را با همه كشورهاي جهان بهبود ببخشد. كارشناسان توصيه ميكنند كه سياست خارجي ايران بايد به سمتي برود كه بتواند رابطه بدون تنشي با خارج از كشور و به خصوص اروپا و امريكا داشته باشد. يك رابطه متعادلي كه البته حقوق ملت ايران در آن حفظ شود. براي رسيدن به اين هدف هم لازم است كه مذاكره در دستور كار وزارت خارجه باشد. اما اگر قرار باشد كه مذاكره كنار گذاشته شود حتما رسيدن به اين هدف بعيد است. به غير از اين در موضوع انتخابات همه فعالان سياسي تأكيد دارند كه بايد به گونهاي برگزار شود كه مردم در انتخابات شركت داده شوند نه اينكه احساس كنند از گردونه رقابت حذف شدهاند. ولي ردصلاحيتهايي كه در دورههاي متعدد رخ داده شرايط شركت مردم در انتخابات را سخت كرده است. به خصوص از انتخابات مجلس هفتم شوراي اسلامي به بعد ردصلاحيتها بر اساس موازين مبهمي اتفاق افتاد كه ميتوان گفت در برخي موارد هم حتي موازين شرعي برايش ناديده گرفته شد. به هر حال با وجود شرايط و عوامل مختلف من بعيد ميدانم كه آقاي رييسي بتواند به توصيههاي دلسوزان و منتقدان براي عبور كشور از بحرانهاي مختلف عمل كند. ولي به هرصورت در نااميدي بسي اميد است. بالاخره اين تماسها كار خوبي است كه از طرف ايشان گرفته ميشود. از طرف ديگر اصلاحطلبان هم به نظرم كار خوبي كردند كه به تماسهاي ايشان پاسخ مثبت دادند. در مجموع فكر ميكنم اين اتفاق ميتواند يك آزمون باشد و نتيجه آن معلوم ميكند كه چقدر آقاي رييسي در اجراي اين پيشنهادات جدي است و چقدر ميتواند به پيشنهادهاي دلسوزان عمل كند.
برخي معتقدند كه رييسي بهتر است به جاي اينكه نظر منتقدان و فعالان سياسي را به صورت خصوصي گردآوري كند، از آنان بخواهد تا در عرصه عمومي نظرات خود را بيان كنند. ضمن اينكه تلاش كند فضايي فراهم شود تا افكار مختلف و مخالفان و منتقدان بتوانند نظرات خود را بدون نگراني از برخوردها بيان كنند. شما با اين موافق هستيد و فكر ميكنيد كه اين كار بهتر است؟
انصاريراد: به نظر من هم اصل و اساس كار همان است كه منتقدان بتوانند آزادانه نظر خود را در عرصه عمومي و در رسانهها بيان كنند. اساس كار بر اين است كه فضا باز باشد و مطالبات مردم بازگو شود. مردم بتوانند حرفهاي خود را مطرح كنند و اگر چنين ارادهاي براي ايجاد فضاي باز وجود داشت، بايد انتخابات گذشته در 28 خرداد به شكل ديگري برگزار ميشد. بايد حداقل آقاي لاريجاني ردصلاحيت نميشدند. بايد اصلاحطلبان ميتوانستند كانديداي اصلي خود را در ميدان داشته باشند. اگر اصلاحطلبان كانديداي اصلي خود را در ميدان رقابت انتخابات داشتند، ميشد كه مطالبات مردم در فضاي بهتري مطرح شود و يك رقابت آزاد شكل بگيرد. بنيان جمهوري اسلامي هم بر همين بنا شده است. جمهوري اسلامي هم يعني مشاركت جمهور مردم در سرنوشت خودشان كه مبناي قانون اساسي است. قانون اساسي بر اساس رأي مردم رسميت پيدا ميكند و نظر مردم و اراده مردم است كه بايد مسوولان را از بالاترين تا پايينترين مقام انتخاب كند. آزادي يك اصل اساسي است كه در شعارهاي اوليه جمهوري اسلامي مبنا بوده است. در خود قانون اساسي هم به هر صورت انتخاب يك حق مسلم براي مردم است. حاكميت از اول با اين قرار و تعهد با مردم به ميدان آمده و مردم را به ميدان آورده و انقلاب انجام شده است. با اراده مردم انقلاب اسلامي انجام شد. در نظرات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران يعني امام خميني (ره) هم مبنا اين بود كه ميزان رأي مردم است و مردم در انتخاب قيم لازم ندارد. حتي اگر مردم اشتباه كنند. اين سخن بنيانگذار جمهوري اسلامي امام خميني (ره) است كه حتي اگر مردم اشتباه كنند بعدا آن را خودشان اصلاح ميكنند و ما حق نداريم جلوي مردم را بگيريم كه شما نميفهميد و درك شما اشتباه است. مبناي حاكميت همين است كه مردم ميتوانند بر تعيين سرنوشت خودشان اختيار داشته باشند. به تعبير قانون اساسي هيچ كس نميتواند اين حق الهي و شرعي را از مردم سلب كند. ولي متأسفانه ميبينيم كه برخي تلاش دارند كه اين حق و حقوق مردم را ناديده بگيرند. كما اينكه در انتخابات گذشته هم اين روند رخ داد و با وجود اعتراضها و گلايههاي مختلف تغييري به وجود نيامد و اصلاحطلبان نتوانستند نامزدي در انتخابات داشته باشند. با اين حال ما بايد به حركتهاي مثبت خوشبينانه نگاه كنيم. در همين موضوع تماسهاي آقاي رييسي هم به نظرم غنيمتي است كه ايشان از اصلاحطلبان و مخالفان نظرخواهي كند و بايد از آن استفاده كنيم.
از طرف آقاي اژهاي يا رييسي با شما تماسي نگرفتند؟ اگر تماس بگيرند راهكار و نظر شما براي حل مشكلات كشور چيست؟
انصاري راد: خير از طرف آقايان اژهاي يا رييسي با من تماسي گرفته نشده است. بنده پيشنهادم اين است كه مطالبات مردم مورد توجه قرار گيرد. شرايطي فراهم شود كه همه سلايق بتوانند نامزد مورد نظر خود را در انتخاباتها داشته باشند و فضايي فراهم شود كه بتوانيم بگوييم انتخاباتي آزاد برگزار شده است. در عين حال هم دستگاه سياست خارجي تلاش كند كه رابطه ايران با جهان يك رابطه متعادل باشد و در زمينه مسائل مختلف با شرق و غرب مذاكره انجام شود. در رابطه با قوه قضاييه هم بايد بتوانند مردم را قانع كنند و به گونهاي عمل كنند كه عدالت و قانون مبنا باشد. دادگاه و رسيدگي به محاكمات بر اساس قانون انجام شود. يعني رفتارها و تصميمات به سمتي باشد كه مردم باور كنند عدالت در حال شكلگيري است و قول دهند كه قانون مبنا قرار گرفته است. براي اين كار هم بايد استقلال قوه قضاييه حفظ شود.
ردصلاحيتهايي كه در دورههاي متعدد رخ داده شرايط شركت مردم در انتخابات را سخت كرده است. به خصوص از انتخابات مجلس هفتم شوراي اسلامي به بعد ردصلاحيتها بر اساس موازين مبهمي اتفاق افتاد كه ميتوان گفت در برخي موارد هم حتي موازين شرعي برايش ناديده گرفته شد
اساس كار بر اين است كه فضا باز باشد و مطالبات مردم بازگو شود. مردم بتوانند حرفهاي خود را مطرح كنند و اگر چنين ارادهاي براي ايجاد فضاي باز وجود داشت، بايد انتخابات گذشته در 28 خرداد به شكل ديگري برگزار ميشد. بايد حداقل آقاي لاريجاني ردصلاحيت نميشدند. بايد اصلاحطلبان ميتوانستند كانديداي اصلي خود را در ميدان داشته باشند.
در عين حال هم دستگاه سياست خارجي بايد تلاش كند كه رابطه ايران با جهان يك رابطه متعادل باشد و در زمينه مسائل مختلف با شرق و غرب مذاكره انجام شود. در رابطه با قوه قضاييه هم بايد بتوانند مردم را قانع كنند و به گونهاي عمل كنند كه عدالت و قانون مبنا باشد.