پنج سكانس از هفته بيستوهفتم ليگ برتر
شطرنج مرموز فرهاد و فراز
اميد مافي
سكانس ۱: سايپا - استقلال
فانوس به دست نارنجيپوشِ ليگ براي آنكه از خواب تابستاني بيدار شود و خودش را پاي همسايههاي ديوار به ديوار قرباني نكند، گريزي ندارد جز آنكه زير نور ماه به هر ترتيبي كه شده ماشين خوشركاب فرهاد را از لاين سبقت خارج كند.آن سوتر اما از رگان لاجورديها آفتاب خواهد تراويد اگر قعرنشين را با دريبلها و فرارهاي باشوي كوچك قال بگذارند و سه امتياز ديگر به حساب خود واريز كنند.شطرنج مرموز فراز و فرهاد كه روزگاري پشت پلك ثانيهها براي هم غزل ميخواندند در عصري كه گرما تنوره ميكشد و تموز خُرناس به تماشا ميارزد...
سكانس ۲: پرسپوليس - آلومينيوم
قطار سرخ براي آنكه به مقصد نزديك و نزديكتر شود چارهاي ندارد جز آنكه نود دقيقه در آزادي پلك نزند و با جديدترين پلن يحيي كلك اراكيها را بكند و كاري كند كه كلاغها آسمان تيم علي منصور را سياه كنند.پسران سرخ اينبار مقابل ارتش زخم خوردهاي ميايستند كه براي چهارم شدن به آب و آتش ميزند.آنها اگر به آرزوي خود برسند گلهاي ختمي به كوچهباغ روياهايشان ختم خواهند شد.وگرنه مرگ در سر كوچه آلومينيومسازان خانه دارد.
سكانس۳: تراكتور- گل گهر
فيروز كه در آزادي دستمال سفيد را بالا برد و از پس لكنت خوديها برنيامد، براي آنكه از لشكر امير قلعه پيشي بگيرد و به مالك روزهاي خوشبخت ائل گلي بدل شود بايد سربازان جان سخت گل گهر را از سر راه بردارد و در يادگار بهار را به تابستان سنجاق كند.كمي آن سوتر اما يك ژنرال خستهجان براي آنكه از خاموشيها خلاص شود چارهاي جز پنچر كردن تراكتور در دامنه سهند و سر گذاشتن بر شانههاي آرامش ندارد.اينكه در چنين وضعيتي كدام تيم تاريكي سمج را در اين روزهاي واپسين باور خواهد كرد و شوربختانه زانو خواهد زد، تا اين لحظه هيچ كس نميداند.
سكانس۴: سپاهان- نفت آبادان
تيم خبرساز بالاي جدول پس از نبرد پر حرف و حديث در زنگ قبل حالا در زنگ حساب روبروي برزيلِ كنار اروندرود ميايستد. نصفجهانيها خوب ميدانند اگر از بوسههاي پس از گل دست بردارند دچار لغزش خواهند شد و گلخندهها را بر لبان قرمزها و آبيها خواهند نشاند.در چنين بلبشويي محرم با تمام سرمايههاي خود بايد از خاكريز طلاييها گذر كند و از شنبه عزيز دوآتشههاي آبادان پوزش صميمانه بخواهد.آن طرفتر نفت ۳۳ امتيازي براي آنكه حاشيه امن را به مقصد محدودههاي بنفش ترك نكند ميخواهد نود دقيقه به سيم آخر بزند.راستي چه كسي ميداند در پايان نبرد امشب برق روياهاي خيس كدام تيم را خواهد گرفت؟
سكانس۵: فولاد - ماشين سازي
در خرماپزان اهواز شاگردان جواد نكونام براي آنكه از كمركش جدول بالاتر روند فقط و فقط به اسقاط كردن اتول تبريزيها در امتداد يك روز داغ ميانديشند.آنها گردان سقوط كردهاي را پيش رو دارند كه فقط چهار هفته مانده به پايان داستان به هوش آمده و قصد تقاص گرفتن از مدعيان را دارد.ماشين با ترك اوغلان - عليرضا اكبرپور- اگر در در كنار كارون چادر زد و قصيده لبخند چاك چاك را زير گوش مجاوران نخلها زمزمه كرد هرگز تعجب نكنيد لطفا.ماشين تازه روشن شده و قصد بخشيدن شنبههاي عزيزِ از دست رفته را ندارد.