ادامه از صفحه اول
كشور به سكوت و آرامش نياز دارد
گويا روسا از كاري كه در اصل برعهده رسانههاي سازماني و سخنگويان است خوششان آمده و بيوقفه ميخواهند در صحنه باشند. اظهارنظر پشت اظهارنظر. نمونه وحشتناك اين پديده هم سازمان سلامت و بهداشت كشور است. دقيقا جايي كه ماههاست سنگينترين و حساسترين وظيفه را بر دوش دارد و با كوچكترين اشتباه و با هر تصميم جان صدها و هزاران انسان را به مخاطره مياندازد. مشخص نيست چرا جناب وزير بهداشت و ديگر مديران اين نهاد اين همه حرف ميزنند. جايي كه بايد مسووليت را به سخنگو محول كنند و كمترين و گزيدهترين واكنشها را نسبت به امور داشته باشند، جايي كه ميتوانند با استفاده از صفحات شخصي در شبكههاي اجتماعي بهترين و بهموقعترين نكات را رسانهاي كنند. اما روزي نيست كه چند بار از قول آقاي نمكي اظهارات مختلف منتشر نشود. طبيعي است كه اين زيادهگويي كار را به دادن اطلاعات غلط، به ادعاهاي نادرست و به سخنان شاذ و چالشبرانگيز ميكشد و احتمالا بيشترين وقت وزير و همكارانش صرف جمع كردن حواشي و تبعات اين سخنان ميشود. وزير هر روز سخن تازه و متفاوتي درباره واكسن ايراني بيان ميكنند. يك روز از شروع واكسيناسيون 400 هزار نفر در روز ميگويند. روزي ديگر هم ادعاي الگو شدن سيستم بهداشتي ايران در جهان به خاطر كنترل كرونا را دارند. خود را هم سردار مقابله با كرونا ميدانند! معلوم است كه بسياري از اين حرفها نزد افكار عمومي تبديل به مضحكه ميشود و مشخص است كه بخشي از مشكل، از پرحرفي و فعال بودن وزير ميآيد. يك طرف ديگر هم كيانوش جهانپور، سخنگوي سازمان غذا و داروي وزارت بهداشت است كه با حضور دايمي در توييتر و اظهارت گاه مديريتنشده و توهينآميزش، تبديل به پاشنهآشيل وزارت و دولت شده است. كسي كه شخص رييسجمهور هم بابتش بايد هزينه بدهد و كسي هم نميداند كه دليل مقاومت براي حفظ و آزاد گذاشتنش در ابراز نظر چيست. انصافا در كدام نقطه از جهان سراغ داريم كه مسوولان سياسي و مديران حوزههاي مختلف كشور اين همه دهان بجنبانند و هر روز خوراك -چه بسا نامطبوعي- براي رسانهها و بدخواهان فراهم كنند. همه اينها هم در زماني اتفاق ميافتد كه كشور به بيشترين تمركز و آرامش براي گذر از بحران نياز دارد. اين همه حاشيهسازي و حرافي فقط هم مربوط به وزارت بهداشت نيست و شايد در سازمانها و وزارتخانههاي ديگر هم بشود مشابهش را ديد. برخلاف نمونهاي مثالزدني چون ارتش كه فرماندهانش با اقتدار و تنها در مناسبتها نكات لازم را بيان ميكنند و معمولا به شكل موردي و محلي هم سخني نميگويند. آقاي ابراهيم رييسي در روزهاي آينده كار خود را آغاز خواهند كرد. شايد بد نباشد، همين حالا كه فراغت بيشتري دارند و قاعدتا برنامههاي خود را براي اداره كشور تدوين ميكنند، به ايشان توجه دهيم كه آسيبزا بودن اين همه سخنراني و اظهارات نامربوط مسوولان كشور را ببينند. پرهيز از اين وضعيت و بازگرداندن قطار مديريت به ريل اصلي هم دشوار و پيچيده نيست. كافي است آقاي رييسي به مديران خود تاكيد كنند كه پست سخنگو و رسانههاي سازماني را جدي بگيرند و جز در مواقع لزوم صحبت نكنند. خود ايشان هم ميتوانند رسالت سخنگويي دفتر رياستجمهوري را جديتر بگيرند و اجازه دهند وظايف رسانهاي پاستور را همكاران ايشان در روابط عمومي و رسانههاي دولتي انجام دهند. نگاهي به تجارب همين چند ساله و همين چند ماه اخير ميتواند به رييس دولت آينده نشان بدهد كه هرچه كمتر صحبت كنند و بيشتر عمل كنند، كمتر از سوي جامعه مورد قضاوت منفي قرار خواهند گرفت و هرچه سخنرانيهايشان كمتر و كوتاهتر باشد، موثرتر خواهد بود. زور كسي به فوتبال و فضاي پر هرج و مرجش نميرسد، اما شايد بشود فضاي سياست را با سكوت و آرامش بيشتر كمي سامان داد.
آسيبپذيري تهران چگونه تغيير ميكند؟
معرضيت و نقشههاي آسيبپذيري فيزيكي و در صورت امكان سنجشهاي آسيبپذيريهاي اجتماعي، نهادي، اقتصادي و فرهنگي نيز امكان ارزيابي تابآوري را فرآهم ميكند.
بيشترين خسارت زلزله در مناطق مركزي به سمت جنوب، و جنوب شرق تهران قابل انتظار است. بازار سنتي تهران كه در محدوده منطقه 12 و در جنوب تهران واقع است محل تردد حدود 1.5 تا 3 ميليون نفر جمعيت در روز است و هر نوع زلزله شديد طي روز ميتواند به مشكل بزرگ انساني در اين منطقه تبديل شود. تلفات بالا در شمال شرقي تهران نيز به دليل تراكم بالاي جمعيت ساكن در منطقه 4 تهران برآورد شده است. مديران شهري بايد در اين مناطق به توسعه مراكز اسكان اضطراري، بيمارستانها و به ملاحظات ساخت و ساز توجه بيشتري كنند.
بافت قديمي شهر؛ مصالح ساختماني نامرغوب معابر باريك، به ويژه در جنوب تهران؛ وجود تسهيلات خطرناك مانند پمپبنزينها، مخازن مواد شيميايي و خطوط انتقال نفت و گاز و بنزين و ساخت و ساز در دامنهها و لبههاي تند در حاشيه شمالي شهر؛ وجود خطوط برق فشار قوي منجر به افزايش تعداد تلفات در هر زلزله محتمل ميشود.
ارزيابي آسيبپذيري زمينلرزه، برآورد تلفات، تخمين آوار و انتخاب محل اسكان موقت براي بعضي مناطق تهران انجام شده است. تهران طي روز جمعيت بيشتري دارد و معرضيت بالاتر نمايانگر ريسك بالاتر است. از سوي ديگر در شب هنگام به دليل سكونت بيشتر مردم در زير سقف بناها، آسيبپذيري بيشتر از ديد مردماني كه ممكن است در زير آوار به دام بيفتند قابل انتظار است، بنابراين تقاضا براي خدمات امدادي در شب بيشتر است. جمعيت هلالاحمر ايران ميتواند بلافاصله پس از وقوع زلزله عمليات امدادرساني را آغاز كند، ولي امداد در مناطق مختلف شهر بايد با مشاركت شهروندان و همكاري شهرداريهاي مناطق از هماكنون برنامهريزي و ساماندهي اوليه شود.