تصميم حريري و آينده لبنان
صباح زنگنه
عقبنشيني سعد حريري از تشكيل كابينه در لبنان زمينهساز شرايطي شد كه پيشبيني ميشود طي آن وضعيت وخيم اقتصادي اين كشور تشديد شود و اعتراضات با شدت بيشتري ادامه پيدا كند. كشورهاي خارجي به ويژه ايالات متحده، انگليس و فرانسه نقش مهمي در رسيدن لبنان به اين نقطه دارند؛ سفراي اين كشورها با اقداماتي نظير سفر به رياض و همچنين تشويق نيروهاي معترض وضع فعلي در تلاش بودند تا فشارها عليه ميشل عون و متحدان رييسجمهور لبنان از جمله حزبالله افزايش پيدا كند. فشار اقتصادي ايالات متحده به لبنان، مسكوت ماندن طرح اقتصادي فرانسه و ورود رهبر مذهبي مسيحيان به اختلافات ميان احزاب مسيحي كه تضعيف موقعيت ميشل عون را در پي داشت، همه اينها نشان از تدابير هماهنگي داشت كه كشورهاي غربي براي افزايش فشار بر عون و حزبالله لبنان اتخاذ كرده بودند. مشكل لبنان در حقيقت تعدد و افزايش پروندههاي اختلاف برانگيز در اين كشور است؛ از تعيين رييس بانك مركزي گرفته تا قيمت ليره و سرنوشت پرونده انفجار بندر بيروت، همه و همه بر آتش اختلافات در لبنان ميافزايند. گروههاي اهل سنت لبنان نيز در منطقه طرابلس با تحريك كشورهايي نظير عربستان سعودي دست به اعتراضاتي زدند و گمانهزنيهايي پيرامون ارسال تسليحات براي اين گروهها از سوي رياض وجود دارد. در اين شرايط كه نياز بود هر چه زودتر كابينهاي كارآمد تشكيل شود و دولت در مسير حل مشكلات كشور حركت كند، سعد حريري تصميم گرفت از زير بار مسووليت تشكيل كابينه شانه خالي كند. اين اقدام ميتواند پايان مطرح بودن نام خانواده حريري در صحنه سياست لبنان باشد و تا حد قابل توجهي از نفوذ اين خانواده بكاهد.
در حال حاضر در كشور لبنان وضعيت به گونهاي است كه بخش عمدهاي از شريانهاي اقتصادي و تجاري اين كشور مسدود شده كه اين وضعيت را بايد حاصل دخالتهاي خارجي و همچنين تحريمهاي امريكا و شركاي منطقهاي آن دانست. اين مسائل و وضعيت وخيم اين كشور به جايي رسيده كه بسياري بر اين عقيدهاند افق مثبتي در مورد اين كشور وجود ندارد و به هر ترتيب مردم صرفا يك بنبست كامل را در مقابل خود ميبينند.
بهرغم اينكه نقش و مسووليت افراد در اداره لبنان روشن است و مشخص است كه چه كساني با چه اقداماتي زمينهساز وضع موجود بودهاند، اعتراضات در لبنان به نحوي است كه عملا گروههاي مقاومت مخاطب اعتراضات هستند. اين در شرايطي است كه حزبالله لبنان بهرغم عدم تمايل براي درگير شدن در مواردي چون مشكلات ارزي و معضل سوخت و اينكه ماموريت گروههاي مقاومت، حفاظت از لبنان در برابر تجاوزهاي رژيم صهيونيستي تعريف شده بود، پيشنهادهايي مهم براي حل مشكلات ارائه كرد. يكي از پيشنهادهاي حزبالله لبنان براي حل مشكل سوخت و تامين نياز وسايل نقليه در لبنان كه بر زندگي روزمره بسياري از شهروندان اثر ميگذاشت، واردات سوخت از ايران بود. جمهوري اسلامي ايران نيز اعلام آمادگي كرد تا صادرات سوخت به لبنان را با واحد پولي همان كشور يعني ليره لبنان انجام بدهد و اين اقدام كمك بزرگي به اقتصاد ورشكسته لبنان محسوب ميشد، اما با اعمال نفوذ امريكا و فرانسه اين پيشنهاد حزبالله دنبال نشد.
اين كشورهاي خارجي بدون نگاه به اينكه وضعيت فعلي اقتصاد لبنان نياز به اقدامهاي سريع و ترميمي دارد و در غير اين صورت مردم اين كشور كه درگير تامين سادهترين نيازهاي خود از جمله غذا و دارو هستند با مشكلات فراواني مواجه ميشوند، ترجيح دادند با توجه به منافع زودگذر سياسي اهداف خود را دنبال كنند و مانع از كمك حزبالله و پيادهسازي طرحهاي گروههاي مقاومت در راستاي بهبود وضعيت اقتصادي شوند.
زماني كه دخالتهاي خارجي و اختلافات داخلي و عامل اصلي و محرك در مورد بحرانهاي لبنان همچنان وجود دارد و با توجه به حجم اختلافهاي سياسي امكان تشكيل كابينه جديد در لبنان وجود ندارد، احتمالا گرهي از مشكلات نيز باز نخواهد شد و به تبع آن اعتراضات ادامه خواهد يافت.
عبور از بحران كنوني براي لبنان به اين سادگيها ممكن نيست اما يكي از موارد اساسي در اين بحران اين است كه چه امتيازاتي به چه گروههايي داده ميشود. در اين داد و ستد امتيازات در خصوص بحران اگر گروههاي سياسي به جاي منافع زودگذر حزبي منافع ملي را در دستور كار خود قرار دهند و حل مشكلات مردم لبنان براي آنها در اولويت باشد، ميتوان اميدوار بود لبنان از اين شرايط سخت و طاقتفرسا عبور كند. در اين راستا، گفتوگو ميان گروههاي لبناني از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. انعطافپذيري و فداكاري گروههاي سياسي و اشخاص تاثيرگذار در اين شرايط ميتواند در رسيدن به راهحلي براي عبور از بحرانهاي كنوني موثر باشد.
حزبالله لبنان در حال حاضر يكي از گروههاي كارآمد در لبنان است كه با كمك متحدان خود و در صورت پايان يافتن كارشكنيهاي خارجي ميتواند گامهاي مثبتي در راستاي اصلاح شرايط اقتصادي در لبنان و پايان دادن به بحران كنوني بردارد. بايد ديد اين گروه تا چه اندازه حاضر است در راستاي حل و فصل مسائل سياسي وارد ميدان شود.