يك دنيا، يك رويا
زوم دوربينها به شهر توكيو
يونس هميالي
زادگاه المپيك كجاست؟ سي كيلومتري بندر كاتاكولو، ساحل شمال غربي پلوپونيز دشت المپيا، منطقه آليس، كنار رودخانه آلينوس. آوردگاه المپيك كجاست؟ سرزمين آفتاب تابان، جزيرهاي در آسياي شرقي، واقع در شمال غربي اقيانوس آرام. محل رقابتهاي المپيك كجاست؟ شرق جزيره هونشوي؛ جايي كه هياهو به خروش خواهد آمد. التهاب و اضطراب به مرز جنون خواهد رسيد. هيجان آن باعث تكه تكه شدن قلبها ميشود. چشمها از تماشاي رقابتها سرمست و مدهوش ميشوند.
در اين ساعتهاي آغاز رسمي رقابتها، صداي بوق و كرنا از هر نقطه دنيا به گوش ميرسد. تمام افكار و انديشهها، هوش و حواسها و نگاه مردمان سرزمين پنج حلقه؛ آبي، زرد، مشكي، سبز و قرمز، چه افرادي كه دستي بر آتش عرصه ورزش دارند، چه آنهايي كه ورزش را از منظر رقابتي، براي سياست و قدرت ميبينند و چه آنهايي كه ورزش را براي پُركردن اوقات فراغت استفاده ميكنند، به المپيك 2021 توكيو معطوف شده است. آري! روز موعود از راه رسيده است. روزها و شبهاي نگراني رخت بربسته و انتظار پنجساله با تمام ويژگيهاي هيجانانگيز، نفسگير و جذاب خاص خود به پايان آمده. اين روزها جهان ورزش در تسخير اخبار و حواشي اين رويداد سترگ است. حضور در ميدان المپيك براي هر كشور و هر ورزشكاري پُرشكوه و باعظمت است. اين ميدان به نوعي نقطه جوش و اوج ورزش دنياست. همه با چمداني پُر از اميد و آرزوها آمدهاند تا درصدي از مدالها را به خود اختصاص داده و شادي را به ميان ملت خويش ببرند. المپيك تنها يك رويداد ورزشي نيست؛ بلكه آوردگاه هنري، فرهنگي، اجتماعي و البته سياسي است كه ميتوان از بستر آن به گفتوگو پرداخت و تصوير بهتري از تمدن و فرهنگ قوميتها به نمايش گذاشت.
گلچين، چكيده، عصاره، نخبهها و بهترينهاي جهان ورزش در رشتههاي مختلف از سراسر گيتي خاكي در اين محفل بسيار مهم گرد هم ميآيند تا سرود مهر و دوستي، اتحاد و... براي نزديكتر شدن تمام ملتها براي مدت چند هفته را به معرض نمايش بگذارند. المپيك را ميتوان به يك نمايشگاه بزرگ ورزشي تشبيه كرد و نام نهاد. در غرفههاي مختلف ورزشكاران؛ هنر، توانايي، داشتههاي تكنيكي و تاكتيكي كه طي يك پروسه تدريجي تجربه كسب نمودند را جلوي چشم ميليونها بيننده تلويزيوني به منصه ظهور ميرسانند. آنها براي جاودانه شدن در درياي بيكرانِ رستگاري تنها يك گام تا عرشه افتخار فاصله دارند. اين گام مهمترين گام دوران حرفهاي آنها محسوب ميشود كه بايد با قدرت و صلابت هرچه تمامتر براي رهسپار شدن به سوي چكاد قهرماني در آن پاي بگذارند.
رقابتهاي المپيك نوين براي چهارمين مرتبه از 1896 آتن تا 2016 ريو، در قاره آسيا برگزار ميشود؛ در اين ميان شهر توكيو بعد از 57 سال براي دومينبار پذيراي رقابتهاست. آمار و ارقام از روشنايي و تاريكيها سوگند ياد ميكنند كه هيچگاه ميزباني قاره زرد براي كاروان ايران خوش يوم نبوده! ارمغان بازيهاي المپيك 1964 توكيو كسب دو مدال برنز توسط محمدعلي صنعتكاران و علي اكبر حيدري بود. در 1988 سئول با تكمدال نقره عسكري محمديان كار به پايان رسيد و 2008 پكن با صيد مدال طلاي هادي ساعي و برنز مراد محمدي خاتمه يافت. باري! اعتراف سختي است، ولي بايد پذيرفت كه ورزش ما در بيشتر دورهها المپيك دچار همين درد بوده است؛ دردي كه با بيتدبيري، منفعت و جاهطلبي براي هدفهاي خالي، سرگشتگي و عنانگسستگي همراه بوده است.
بدون شك و ترديد طلايهدار ورزش اين مملكت در سي و يك دوره اخير رقابتهاي المپيك، كشتي بوده است. نتايج مدالها به وضوح نشان ميدهد كه اين عنصر گرانبها تا چه اندازه كليدي و سرنوشتساز است، زيرا در ميان رويدادهاي دورانساز كشور جايگاه خاصي دارد و به مثابه يك دارايي اجتماعي و سرمايه ملي شهرت و آوازه بينالمللي يافته است. اگر المپيك براي دوستداران و عاشقان ورزش در ايران تنها يك چشم داشته باشد، همان يك چشم به رقابتهاي كشتي خيره است؛ چشمي كه روزهاي دهم تا پانزدهم نگاهها به سوي يازده دلاور آزاد و فرنگي به سالن مركز ماكوهاري دوخته خواهد شد.