• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4984 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۳ مرداد

قسطنطين و مسيحيت

مرتضي ميرحسيني

يك: مسيحيان در قلمرو امپراتوري روم در سختي و تنگنا بودند. جز برخي قاطع، كوتاه و گذرا، براي پايبندي به ايمان‌شان - كه بخشي از آن نفي خدايان رومي و پرهيز از اجراي آداب و رسوم مشركانه آنان بود- بهاي سنگيني مي‌پرداختند.
 آنان به هم وعده مي‌دادند كه روزي امپراتوري روم (اين «دستگاه آميخته به ظلم و فساد و كفر») سقوط مي‌كند و سرانجام اين رنج‌ها هم به پايان مي‌رسند. اما روم، حداقل به آن شكلي كه مسيحيان وعده‌اش را به هم مي‌دادند سقوط نكرد، اما مقاومت و شكيبايي مومنان مسيحي نتيجه داد و امپراتوري در مقابل دين الهي به زانو درآمد و كمر خم كرد. ويل دورانت - كه اگر به گفته‌ها و نوشته‌هاي خودش استناد كنيم، اصلا اعتقادات ديني نداشت - ضمن تحسين بردباري مسيحيان مي‌نويسد: «در تاريخ بشر نمايشي عظيم‌تر از منظره يك مشت مسيحي نيست كه زير بار ستم و تحقير سلسله‌اي از امپراتوران همه مصيبت‌ها را با سرسختي خشم‌آلوده تحمل كردند؛ به آرامي تكثير شدند، در بحبوحه آنكه دشمنان‌شان مي‌خواستند آنها را به آشفتگي و تفرقه بكشانند نظم آفريدند، با سخن به مقابله شمشير و با اميد به مقابله خشونت و ددمنشي رفتند و سرانجام بر قوي‌ترين دولتي كه تاريخ به خود ديده است، چيره آمدند. قيصر و مسيح در گود مبارزه رو در روي هم ايستاده بودند و پيروزي از آن مسيح بود.»
دو: مساله جانشيني ديوكلسين- كه از حكومت كناره‌گيري كرده بود - مدعيان قدرت را به جان هم انداخت و امپراتوري را به آشوب و بحران كشاند. يكي از مدعيان كنستانتين (قسطنطين بزرگ) بود كه آن زمان همراه با سپاهي بزرگ، جايي در مرز بريتانيا و سرزمين گل‌ها اردو زده بود. سال 306 در چنين روزي سربازانش او را امپراتور خواندند و هم‌قسم شدند كه در تصاحب فرمانروايي 
همراهش باشند.
 اما مسير او براي رسيدن به فرمانروايي مسيري پرمانع و دشوار بود و هفت سال بعدي را - تا سال 313 ميلادي - در جنگ با رقبايش گذراند. در بحبوحه يكي از همين جنگ‌ها (سال 312) بود كه آن ماجراي مشهور برايش پيش آمد. ائوسبيوس مورخ سرشناس مسيحي مي‌نويسد: «بعدازظهر روز پيش از نبرد، قسطنطين در آسمان صليبي برافروخته با اين كلمات به زبان يوناني ديد: در پرتو اين علامت فتح كن! (يا: تو با اين علامت فتح خواهي كرد) .» 
صبح روز بعد، پيش از روشنايي روز در خواب صدايي شنيد كه به او دستور مي‌داد سپرهاي سربازانش را با نشان مسيح متبرك كند. از خواب كه بيدار شد اين دستور را اجرا كرد و بعد زير پرچمي كه روي آن حرف اول نام مسيح همراه با يك صليب نقش شده بود، به سوي ميدان نبرد رفت. كنستانتين در آن جنگ پيروز شد و مثل فاتحان قدم به شهر رم گذاشت. در يكي از اولين دستوراتش، به همه اتباع امپراتوري آزادي در انتخاب دين و اجراي مراسم‌شان را اعطا كرد. تا سال 323 با ليسين (والريانوس ليسيانوس) در قدرت و فرمانروايي شريك بود، اما بعد او را هم كنار زد و كشت و حاكم بي‌منازع روم شد. آن سال بار ديگر فرمان آزادي مذهبي را تجديد كرد، اما يك گام جلوتر هم رفت و خودش را مسيحي و پيرو عيسي خواند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون