كوويد طبيعتگردي!
شاهرخ جباري ارفعي
در حالي كه در آستانه عيد سعيد قربان، تهران و البرز تعطيل شده و مقررات سختي براي رفت و برگشت به اين شهرستانها وضع و اعمال شده است؛ همچنين فرمانداري شهرستان سوادكوه طي اطلاعيهاي خواهان كنترل ورودي روستاهاي شهرستان شده است؛ متاسفانه جديت خاصي مشاهده نشده است.
اگرچه بعضي شوراها و دهياريها اقدام به كنترل ورودي روستاها كرده بودند؛ اما باز هم در امان نماندهاند.
به عنوان نمونه و به عنوان شاهد عيني مشاهده كردهام كه 13 اتومبيل نمره تهران با 33 سرنشين نيمه شب عيد قربان، خواب يكي از روستاهاي جنگلنشين سوادكوه را آشفته كرده و اتومبيلهايشان را در محل زمين فوتبال جوانان محل پارك كردهاند!
اينكه چگونه اين اتومبيلها از موانع انتظامي تهران، فيروزكوه و گدوك عبور كردهاند بسيار مايه تعجب است.
و اينكه مردم محل يا شوراي اسلامي و دهياري در مقابل اين عمل انجام شده چه عكسالعمل قانوني بايد داشته باشند محل تامل است؟ متاسفانه در سالهاي اخير طبيعتگردي بدون نظم و بدون مديريت در جنگلهاي شمال شدت يافته است. در اين بين مواردي از اعمال خلاف شؤونات، حفاري براي ميراث فرهنگي، آتشسوزي جنگل و... نيز مشاهده شده و احتمال موارد امنيتي نيز متصور است. پرسش اين است كه مسوول ساماندهي طبيعتگردي بيمار در شرايط بحران و غيربحران كيست؟ چرا نبايد كوهنوردان و طبيعتگردان صرفا در قالب هياتهاي كوهنوردي و تورهاي گردشگري و همچنين با هويت مشخص ساماندهي شوند؟ چرا منابع طبيعي در حالي كه پنج سال است طرحهاي مديريتي خود را كه عمدتا برپايه توليد چوب بوده تعطيل كرده هيچ طرح جديدي جايگزين نكرده است؟
با آنكه بارها اعلام شده كه گردشگري طبيعي جايگزين طرحهاي بهرهبرداري خواهد شد چرا ظرف 5 سال گذشته حتي يك طرح پارك جنگلي يا پارك طبيعت تهيه و اجرا نشده است؟ پس فلسفه وجودي بيست دانشكده منابع طبيعي در كشور چيست؟ چرا اين همه جوانان كشور را درگير فراگيري دانش جنگل در ردههاي ليسانس، فوق ليسانس و دكترا كرده و سپس آنها را رها كرده تا به كاري غير از تخصص خود بپردازند؟ تازه اگر شانس با آنها يار باشد و فرصت كار را به دست بياورند؟ چرا از پتانسيل پنج هزار كارشناس سازمان جنگلها و دهها كارشناس محيطزيست و ميراث فرهنگي استفاده نميشود؟ چرا در شرايط كمبود منابع اعتبار دولتي از نيروي لايزال بخش مردمي استفاده مناسب به عمل نميآيد؟ و پرسش آخر اينكه به قول معروف گير كار كجاست كه امور نسبتا سادهاي مانند ساماندهي طبيعتگردي و جنگل گردشي سامان نمييابد؟