پاسخ به شبهات زيست شبانه
علاوه بر مطالعات، جلسات زيادي هم با حضور همه نهادهاي ذيربط ازجمله نيروي انتظامي، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نخبگان دانشگاهي و ساير ذينفعان در اين باره برگزار شد كه در اين جلسات همه حاضران بر سر لزوم ساماندهي زيست شبانه در تهران توافق داشتند. بعد از ارايه اين ايده و طرح، عدهاي در سخناني غيرعلمي و بدون توجه به مفاد طرحي كه در شوراي شهر درباره زيست شبانه مطرح است، اين طرح را مخالف تعاليم اسلام و موجب برافتادن بنيان خانواده معرفي كردهاند. همان ابتدا يك نماينده مجلس افراد پيگيريكننده زيست شبانه را بيمار خطاب كرده و عوامل نفوذ دشمن و نماينده ديگر هم گفته زيست شبانه چيزي جز ايجاد زمينه فعل حرام نيست. اولا اين طرز تلقي از ملت ايران اسلامي كه اگر كوچكترين زمينهاي فراهم شود، از آن به بدترين شكل بهرهبرداري ميكنند، توهين آشكاري است به تمدن و فرهنگ غني و باورهاي ديني مردم اين سرزمين. اگر دوستان منتقد واقعا فكر ميكنند جامعه ما چنين جامعهاي است؛ پس بايد فكر اساسيتري به حال اين جامعه بكنند، وضع چنين جامعهاي كه آنها روايت ميكنند، با وجود طرح زيست شبانه نه بهتر ميشود، نه بدتر. واقعيت اين است كه امروز بزرگترين منكر در جامعه ما نااميدي، افسردگي، بينشاطي، دور شدن مردم از هم و غرقشدن مردم در روزمرّگي است. اين چيزي است كه شايسته و زيبنده ايران نيست. زيست شبانه از دو نظر با اين منكر مقابله ميكند؛ اول اينكه با رونقبخشي به اقتصاد شهر و ايجاد فرصتهاي شغلي بخشي از علت اين افسردگي، خستگي و اضطراب اجتماعي را از بين ميبرد. دوم اينكه با فراهم كردن فرصت تفريحات و سرگرميهاي حلال و البته برنامهريزيشده موجب نشاط جامعه ميشود. تجربيات متعدد جهاني و ادبيات كارشناسي در اين حوزه نشان ميدهد وجود حيات شبانه به رسميت شناختهشده و فعال و برنامهريزيشده داراي منافع زيادي براي شهر و شهروندان است. اقتصاد شهر را رونق ميدهد، موجب بالا رفتن بهرهوري زيرساختهاي شهري ميشود، كالبد و منظر شهر را زنده، شاداب و امن ميكند، با گسترده كردن ساعات انواع خدمات، رضايت شهروندان را افزايش ميدهد، موجب جذب گردشگر ميشود، فعاليتهاي فرهنگي و هنري را رونق ميبخشد، آرامش و نشاط جامعه را زياد ميكند و... در عين حال قرار هم نيست آرامش سكونتگاهها و مناطق مسكوني را برهم بزند. كساني كه امروز با منطق به خطر افتادن دين با زيست شبانه مخالفت ميكنند، زيست شبانه اولا يك پديده صرفا غربي نيست بلكه امروز در سراسر جهان از جمله شهرهاي كشورهاي مسلمان وجود دارد. ثانيا منحصر به شكل شهرهاي غربي نيست و نميتوان براي آن ذات ثابت و لايتغيري را متصور شد. زيست شبانه ريشه در تاريخ و فرهنگ كشور ما دارد؛ شبنشينيهاي خانوادگي، مراسم و آيينهاي ايراني و اسلامي مانند شبهاي احيا، شبهاي محرم، شب يلدا و... بيانگر اين سابقه است، اكنون هم مردم در ماه مبارك رمضان شبها از خانه بيرون ميآيند و در كمال آرامش و صفا در كنار يكديگر به معاشرت و تعامل اجتماعي و مذهبي ميپردازند. اگر مولفههاي زيست شبانه را براساس تجربيات جهاني و ادبيات علمي بررسي كنيم، ميبينيم كه برقراري امنيت و نظارت ازسوي نهادهاي انتظامي از مولفههاي اصلي حيات شبانه است كه حتما در هر طرحي مدنظر قرار خواهد گرفت. مساله حملونقل عمومي و ايمني، طراحي منظر شبانه و نورپردازي، برنامهريزي براي فعاليتهاي اقتصادي متنوع و متناسب، بسترسازي براي فعاليتهاي فرهنگي و هنري، بسترسازي براي حضور خانوادهها و همه اقشار جامعه در فضاي عمومي، ساماندهي نيروي كار با رعايت همه حقوق و الزامات قانوني و انساني آن و از همه مهمتر احترام به عقايد و باورهاي ديني و مذهبي كشور و...، طرح زيست شبانه به دنبال آوردن اوقات فراغت از حوزه غيررسمي و زيرزميني به عرصه عمومي است كه نظارت همگاني و اجتماعي وجود دارد تا به صورت طبيعي آسيبها كم شود. انتظار ميرود كساني كه مدعي دلسوزي براي دين و خانواده هستند به جاي سادهترين كار كه پاككردن صورتمساله و رويآوردن به شعار است، طرحهاي ايجابي ارايه دهند.