ابتذال ابتذال شر
محسن آزموده
جلد اول لغتنامه دهخدا در برابر لغت «ابتذال» آمده: «صرف چيزي را بسيار» (ص 286، چاپ دوم از دوره جديد: 1377، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران) و در جلد سيزدهم همين لغتنامه در برابر واژه «مبتذل» چنين نوشته شده است: «نعت مفعولي از ابتذال كه همه گفتهاند كه بسيار گفتهاند كه بسيار شنودهاند. شعري يا مضموني يا كلامي مبتذل، آنكه بسيار گفته شده باشد، آنكه بسار شنيده شده باشد» (همان، ص 20101) . هر دو تعريف، در وهله اول منفي نيستند، اگرچه زياد به كار بستن يك چيز يا مضمون، چندان پسنديده و قشنگ نيست و احتمالا نشاندهنده نافرهيختگي يا فكر نكردن و تن دادن به كليشههاي موجود است. در عرف فارسي امروز، واژگان مبتذل و ابتذال، غير از اشاره به تكرار، به اين معاني هم دلالت دارند: «پيش پا افتادگي، نااصيل بودن، سطحي و جلف بودن و ...».
روشن است كه مصاديق اين دو معناي «ابتذال»، يعني اولا «استفاده فراوان از چيزي» و ثانيا «نااصيل بودن يا غيرعميق بودن»، دقيقا يكي نيست. اولي، يعني معنايي كه دهخدا ميگويد، صرفا به كاربرد يك تعبير يا چيز يا گفتار اشاره دارد و به خود آن كاري ندارد.اي بسا كلام يا شعر يا مضموني كه بسيار عميق و پر محتوا باشد، اما بسيار به كار رود. اما معناي دوم، قضاوت درباره خود آن كلام يا شعر يا ايده است، يعني آن را بدون در نظر گرفتن كاربردش، سطحي، نااصيل و جلف تلقي ميكند. البته ترديدي نيست كه ممكن است كلام يا گفتاري عميق، در اثر استعمال بيرويه و فراوان (يعني مبتذل شدن به معناي اول)، كليشه شود و سويههاي عميق و ژرف آن فراموش، يعني به معناي دوم مبتذل شود.
به نظر ميآيد در روزهاي اخير، اين اتفاق در مورد ايده هانا آرنت در كتاب «آيشمن در اورشليم: گزارشي در باب ابتذال شر» (1963) به وقوع پيوسته است. هانا آرنت (1975-1906) انديمشند بزرگ آلماني، در اين كتاب كه پارسال، با تاخيري شصت ساله، با دستكم دو ترجمه، در فارسي منتشر شد، با گزارش دادگاه آدولف آيشمن (1962-1906) از ماموران ارشد نازي، ميكوشد نظريه خود، «ابتذال شر» (banality of evil) را مستدل سازد. مطابق نظر آرنت، آيشمن از فرط «بيخيالي» و «بيفكري» كشتار را به عنوان يك وظيفه پيش پا افتاده و معمول اداري ميديد و به درد و رنج واقعي قربانيان فكر نميكرد. به نظر آرنت، او اساسا توانايي تفكر ملازم با اخلاق را نداشت. از ديد آرنت، براي آيشمن «راهحل نهايي» يا كشتار قربانيان، به عنوان شر مسلم، امري سطحي و دستمالي شده و غيراصيل و در نتيجه مبتذل شد. حالا خود اين ايده آرنت، يعني ابتذال شر، به علت كاربرد بيرويه و غيردقيق و نامستدل آن توسط بسياري از كاربران فارسي در فضاي مجازي، تبديل به امري مبتذل به هر دو معناي مذكور شده است. ايشان بدون در نظر داشتن پيچيدگيهاي بيان آرنت و عمق و ظرافت او در استفاده از اين ايده و دقتهاي مفهومي كه به كار بسته، با كار برد مكرر آن در مورد هر فرد يا كرداري كه نميپسندند، عملا آن را امري مبتذل كردهاند. به بيان روشنتر، اين روزها در فضاي مجازي و در مكالمات مكتوب يا شفاهي ميان كاربران، با «ابتذال ابتذال شر» به هر دو معناي آن مواجه هستيم، يعني اولا ايده آرنت، مبتذل شده به اينكه بيش از اندازه به كار رفته و ثانيا مبتذل شده، به اين معنا كه اين فرط استعمال و كاربرد، ايده آرنت را امري بدون ريشه، غيراصيل و جلف كرده، يعني ايدهاي كه ميتوانست مهابت و تلخي جنايت انساني به ظاهر معمولي چون آيشمن را تا اندازهاي قابل فهم كند، به ناسزايي سطحي براي تحقير اين يا آن فرد بدل شده است.