مدارس دولتي چه جايگاهي در پذيرش آزمون سراسري دارند؟
سهم حداكثري مدارس حداقلي
گروه اجتماعي
زمان وزارت سيد محمد بطحايي بر آموزش و پرورش، زماني كه اخبار وزارتخانه به صورت ضربتي در توييتر وزير اعلام ميشد و به دنبالش موج خبري به راه ميانداخت، يكي از خبرها حدف امتحان ورودي مدارس «خاص» بود: «با فشار آزمونهاي مداوم، فرصت كودكي و تمرين مهارتهاي لذتبخش زندگي را از كودكان گرفتهايم. گام نخست را برداشتيم. دانشآموزان ابتدايي از آماده شدن براي آزمونهاي تيزهوشان، نمونه دولتي و مدارس خاص رها شدند.» پس از چند روز بطحايي ناچار به گفتن اين شد كه حذف آزمون به معناي حذف مدارس سمپاد و استعدادهاي درخشان نيست. مدارس خاص، در واقع مدارس متنوع و رنگ به رنگ در چهار دهه گذشته ريشههايي عميق در خاك آموزش و پرورش دواندهاند و حالا سالهاست كه ميتوان ثمرهاي را در نتايج كنكور سراسري ديد. نتايج آزمون سراسري سال 1400 اعلام و نام و چهره رتبههاي برتر كنكور 1400 در رسانهها منتشر شد. حالا نگاهي به فهرست مدرسههايي كه اين رتبه برترها در آن درس خواندهاند، نشان از اين دارد كه در واقع مدارس دولتي جاي درخشاني در ميان رتبههاي برتر ندارند و اين مشتي نمونه خروار است. اصولا مدارس دولتي تا چه اندازه در به سلامت راهي كردن دانشآموزانشان به سوي دانشگاه سراسري توفيق دارند؟
از ميان 40 نفر برتر كنكور 1400 در گروههاي آزمايشي مختلف 14 دانشآموز از تهران و 26 نفر از شهرستانها هستند. خبرگزاري تسنيم فهرستي از مدارس اين نفرات برتر به تفكيك رشته منتشر كرده است. در هر سه رشته اين نامها تكرار ميشوند: دبيرستان تيزهوشان، دبيرستان غيردولتي، دبيرستان نمونه دولتي. بازي در دست نامهاي مشخصي است: دبيرستان غيردولتي دكتر حسابي، دبيرستان تيزهوشان علامه حلي، دبيرستان تيزهوشان شهيد بهشتي سبزوار، دبيرستان تيزهوشان فرزانگان، دبيرستان تيزهوشان شهيد مدني، دبيرستان غيردولتي علامه طباطبايي، دبيرستان تيزهوشان فرزانگان، دبيرستان نمونه دولتي فرهنگ، مدرسه غيرانتفاعي نيكان و... نامهاي آشنايي كه معمولا رتبههاي برتر كنكور از آنها برميخيزند. اما در مورد ساير پذيرفتهشدگان كنكور چه؟ كانال خبري تبيان پيش از اعلام رتبههاي كنكور امسال اينفوگرافي خلاصهاي منتشر كرد تحت عنوان «رتبههاي زير 3 هزار كنكور از چه مدارسي بودند؟» در اين نمودار كه البته مرجع آمار آن مشخص نيست، نشان داده شده كه نسبت دانشآموزان كلاس دوازدهمي مدارس دولتي 54 درصد كل دوازدهميهاست و ميزان حضور آنها در ميان 3 هزار نفر اول كنكور حدود 10 درصد. همچنين اشاره شده كه مدارس استعدادهاي درخشان 3.5 درصد از جمعيت كلاس دوازدهميها را دارند و 39 درصد از ليست 3 هزار نفر اول را تشكيل ميدهند. اين درصد در مورد مدارس غيردولتي 19 درصد است (هم به لحاظ نسبت جمعيت و هم نسبت حضور در ميان 3 هزار نفر اول). در بخش ديگري از اين نمودار آمده است كه تهران 10 درصد جمعيت كلاس دوازدهميها را دارد و با اين حال 35 درصد ليست 3 هزار نفر اول كنكور را تشكيل ميدهد.
سازمان سنجش و آموزش و پرورش چنين آمار و ارقامي را ارايه نميدهند و براي همين تاييد صددرصد دادههايي كه تبيان اعلام كرده است (و اينكه آمار مربوط به امسال هستند يا سال قبل) امكانپذير نيست، اما محمد داوري، معلم و عضو سازمان معلمان ميگويد كه حتي اگر چنين آماري حدودي هم باشند، براي او باورپذير است. او به «اعتماد» ميگويد: «با توجه به آمارهايي كه سالها قبل بوده و با توجه به اخبار و اطلاعاتي كه داريم و حتي همين تركيب نفرات برتر كنكور هم كه بسنجيم اين آمار قابل باور است.» داوري براي توضيح اينكه چرا اسم و رسم مدارس غيردولتي، سمپاد و نمونه دولتي هميشه جاي ثابت را ميان رتبههاي برتر و بعد هم ميان كليت پذيرفتهشدگان دانشگاهها دارند، ميگويد: «يكي از دلايل تراكم استعدادهاي برتر در مدارس خاص است، وقتي اين تراكم در مدارس خاص بيشتر باشند، درصد قبولي كنكورشان هم طبيعتا بيشتر ميشود. نكته ديگر كيفيت آموزشي اين مدارس است و بعد هم استفادهشان از كلاسهاي تقويتي در كنار كلاسهاي عادي مدرسه. استفاده از دبيران خوب و برنامههاي آموزشي بهتر را هم ميتوان به اين فهرست افزود.» مجموعه اينها يعني كنكور نميتواند تضمينكننده عدالت در گزينش باشد: «عدالت زماني معنا پيدا ميكند كه عدالت در فرصتها وجود داشته باشد. همين تنوع مدارس يكي از بحثهايي است كه انتقاد بسياري در موردش وجود داشته.»
مدرسه از همه رنگ
از حدود سه، چهار سال قبل كه خبر ميزان تنوع مدارس در كشور خودش را در ميان گزارش مركز پژوهشهاي مجلس و بعد برخي اعضاي كميسيون آموزش در دوره پيشين مجلس نشان داد، موضوع و وعدههاي مبني بر برچيدن اين تنوع و كمك به عدالت آموزشي هم هر از گاهي تكرار ميشود. عدالت آموزشي به تنهايي البته شاه كليد اغلب صحبتهاي مسوولان آموزش و پرورش و نمايندگان مجلس و شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده است اما تكرار اين حرف تفاوتي در اين موضوع ايجاد نميكند كه از همان سه، چهار سال پيش معلوم شد كه تعداد تنوع مدارس در اين كشور به بيش از 20 نوع مدرسه رسيده و هر نهاد و سازماني هم مرجع و منبع صدور مجوزي بوده كه طبق تعاريف، شايد قانوني هم نباشند. سال 97 و پس از گزارش مركز پژوهشهاي مجلس، سيدمحمدجواد ابطحي، نماينده كميسيون آموزش در مجلس دهم با اشاره به اينكه مبناي شكلگيري 22 نوع مدرسه موجود 7 مرجع مجلس، شوراي عالي اداري، شوراي عالي فناوري، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، شوراي عالي آموزش و پرورش، شخصيت حقوقي وزير آموزش و پرورش و وزارتخانه و مجلس بودهاند، گفته بود: « اين از همگسيختگي در تصميمگيريها سبب به وجود آمدن شرايط كنوني شده است در حالي كه همه مدارس بايد از آموزش و پرورش مجوز بگيرند. چندگانگي مدارس عدالت آموزشي را زيرسوال برده است. در پي اين تبعيض بودجه آموزشي كشور عادلانه تقسيم نميشود و برخي مدارس در محروميت مطلق به سر ميبرند و برخي ديگر بودجههاي كلان به آنها سرازير ميشود.»
محمد داوري هم ميگويد: شكاف اصلي ميان مدارس دولتي و غيردولتي به كنار، چنان در خود مدارس دولتي و ع=غيردولتي هم انواع متفاوتي از مدارس وجود دارد كه عملا نشان از ريشهدار بودن بيعدالتي آموزشي پيش از كنكور است: «اينها نشان ميدهد كه قبل از كنكور يعني در 12 سالي كه دانشآموزان در سيستم آموزش و پرورش هستند، در شرايط عادلانهاي نيستند و از فرصتهاي برابر استفاده نميكنند. بنابراين وقتي به كنكور كه سدي است براي گزينش ميرسند، در واقع افراد با فرصتهاي نابرابر بايد در يك آزمون به صورت برابر شركت كنند.» براي رها شدن از اين نابربري به نظر او چارهاي نيست جز اينكه «تنوع مدارس از ميان برود و اين شعبدهبازي كنكور جمع شود». به نظر او وقتي كه كنكور به عنوان سد و گزينش اصلي محسوب نشود، هم بودجه خانوادهها به سمت تقويت دانشآموزان در زمان تحصيل در مدارس ميرود و هم تنها يك روز واحد در سال قرار نيست تعيينكننده سرنوشت فرد باشد. اين همان قرار است كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي از آن دم ميزند. حسن روحاني در مقام رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز 15 تير 1400 مصوبه «سياستها و ضوابط ساماندهي سنجش و پذيرش متقاضيان ورود به آموزش عالي (پس از پايان متوسطه)» را ابلاغ كرد. يكي از بندهاي آن مصوبه اين است كه « براي پذيرش از سال تحصيلي ۱۴۰۲ و بعد از آن، سهم نمره كل سابقه تحصيلي، با توجه به سابقه تحصيلي موجود و مرتبط، ۶۰ درصد با تاثير قطعي در نمره كل نهايي و مابقي ۴۰ درصد سهم آزمون اختصاصي خواهد بود.» هرچند نميتوان نسبت به تاثير اين بند از مصوبه در اجراي عدالت آموزش چندان مطمئن بود. برخي منتقدان به نقش سوابق تحصيلي ميگويند كه با پياده شدن اين مصوبه، اهميت حضور در مدارس خاص هم بيشتر ميشود و هزينهاي كه بابت كتابها و كلاسهاي كنكور ميشد حالا بايد در طول ساليان تحصيل و با حضور دوباره موسسات كمك آموزشي، در سالهاي مختلف تحصيلي دانشآموزان خرج شود.
جان نداشته مدارس دولتي
اوايل مرداد ماه نصرتالله فاضلي، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش با ارجاع به تحقيقي كه در مورد نتايج كنكور سال ۹۹ انجام شده بود به ايسنا گفت: «از هر ۴۰۰ دانشآموز تحصيلكرده در مدارس تيزهوشان، ۵۸ نفر رتبه زير ۳۰۰۰ كسب كرده بودند كه اين آمار در مدارس دولتي، يك نفر در هر ۴۰۰ نفر بوده است. بيش از ۷۰ درصد جمعيت دانشآموزان سال دوازدهمِ داوطلب كنكور، در مدارس دولتي درس خواندهاند، اما درصد موفقيت آنها در كنكور براي كسب رتبه زير ۳۰۰۰ حدود ۳۰ درصد است.» هر قدر هم كه تير نقد به سوي خاصگرايي و تنوع مدارس و جداسازي دانشآموزان بر اساس هوش و طبقه اجتماعي اقتصادي باشد، باز هم نميتوان ناديده گرفت كه اين آمارها نشان از اين دارد كه مدارس دولتي هم ديگر به نظر دستاورد قابل عرضهاي ندارند، به خصوص براي دانشآموزانشان.
داوري هم با تاييد اين نكته ميگويد: «آموزش و پرورش بايد مدارس دولتي عادي را تقويت كند و در اين ترديدي نيست اما تا اطلاع ثانوي اين نظام آموزشي متراكم، فرسوده و ناكارآمد توان تقويت آموزش و تربيت را در مدارس عادي دولتي ندارد.» همان قصه قديمي بودجه پيش ميآيد و نبود نيروي انساني كافي. وقتي هم كه صحبت از نيروي انساني ميشود بايد به ياد بياوريم كه در مورد معلماني صحبت ميكنيم كه به حضورشان جلوي وزارت آموزش و پرورش، ادارات كل آموزش و پرورش در شهرستانهاي مختلف و البته جلوي مجلس شوراي اسلامي عادت كردهايم. معلماني كه هر بار به دنبال احقاق يكي از حقوقي هستند كه از آنها دريغ شده يا نيروهايي كه جزو بدنه رسمي آموزش و پرورش نيستند و به دنبال استخدام ميگردند: «يك نظام آموزشي متمركز، سياستزده، ايدئولوژيزده، بدون فضا و تجهيزات با معلمهاي كمانگيزه و درمانده در مسائل معيشتي خودشان، چگونه ميتواند مدارس دولتي را تقويت كند؟ وقتي توانستيم به معلم بگوييم كه ما به اندازه كافي به تو حقوق ميدهيم و ديگر نميتواني كمكاري كني، ميتوانيم در اين راه پيشرفت كنيم.»