6 وزن كشتي فرنگي، 6 نكته
حكايت چشمه و سنگ
يونس هميالي
وقتي صداي المپيك به گوش ميخان لوپز كوبايي رسيد ديگر بوي خوش و دلانگيز دلارهاي رنگارنگ مانند جهاني 2011 استانبول و 2015 لاسوگاس نتوانست اين هيولاي دست نيافتني را وسوسه كند. بعد از سه دوره غيبت در رقابتهاي جهاني 2017 تا 2019 به ميدان آمد تا آخرين قدمهاي دوران قهرماني خود را با عطش سيريناپذيري براي كسب چهارمين مدال طلاي المپيك خود بزند تا ركوردي جاودان از خود بهجا بگذارد. مثل ستارهاي كه غروب ندارد. مانند الماسي كه هرچه بيشتر تراش بخورد قيمتش گرانتر و ارزشمندتر ميشود و يك درخشندگي ويژهاي انعكاس ميدهد. با غلبه بر سيوراريو روماني، امين ميرزازاده، كايالپ تُرك و كاجايا گرجي مثل گوهر تابناكي بر تارك تاريخ كشتي جهان نورافشاني كرد.
پايانِ زندگي تكتك آدمها به يك كلمه مشترك ختم ميشود؛ مرگ؛ واژهاي كه جبر، قاعده و زمان نميتواند در مقابلِ تغيير آن صفآرايي كند. اما براي يك قهرمان، جناب مستطاب ملكالموت دو بار روي فرش قرمز به استقبالش ميرود؛ مرتبه اول زماني است كه شخص ميخواهد يكي از سختترين و مهمترين تصميمهاي دوران زندگي خود را اتخاذ و با دنياي قهرماني خداحافظي كند. در اين وهله علاقه دارد آن را شكست دهد و پاياني خوش از خود به يادگار بگذارد و در نوبت دوم پرنده خوشبختي (مرگ) آخرين نفسهاي جنگجوي بازنشسته را خواهد گرفت. قصه ما براي فرانك استابلر دارنده سه مدال طلا و دو برنز جهان بود. در اين رقابتها برگ زرين كشتي آلمان با كسب مدال برنز وزن 67 كيلوگرم براي هميشه با عرصه قهرماني وداع گفت.
معمولا قبل از آغاز رقابتها، روي كاغذ تعدادي از مدالآوران سالهاي گذشته شانسهاي اصلي براي تصاحب سكوي قهرماني به حساب ميآيند و تا حدودي هم رنگ موفقيت و واقعيت شكل خواهد گرفت. در اين ميان در روز مبارزه چهرههايي ظهور ميكنند كه كسي براي آنها شانس و بضاعت گرفتن مدال تصور نميكرد؛ اورتا سانچز از كوبا در وزن
60 كيلوگرم يكي از كشتيگيران گمنامي بود كه روياهاي بزرگي در سر داشت. او متخصص غافلگيريهاي بزرگ بود. در شرايط سخت و در نبردهاي خاص، نيروي نهفته خود را به عرصه آورد و با نمايشي غيرقابل پيشبيني سلطه خود را براي مدعيان دانه دُرشت روي تشك به اجرا گذاشت تا نامش با تاريخسازان رقابتهاي المپيك گره زده شود.
بيشك موفقترين كشتيگير فرنگي بعد از المپيك ريو تا پايان المپيك توكيو، كسي نيست جز موسي اولوئف از روسيه قهرمان وزن 97 كيلوگرم. بعد از ناكامي در جهاني 2014 تاشكند با گامهايي استوار و اراده پولادين يكبار ديگر مليپوش روسها در جهاني 2017 پاريس شد و به مدال نقره بسنده كرد. اما جهاني 2018 بوداپست و 2019 نورسلطان با آن چشمهاي پراشتياق و جسور و با اعتماد به نفس بر تخت سلطنت جلوس كرد و تاج شاهي بر سر گذاشت.
مانند حكايت چشمه و سنگ بود؛ چشمهاي كه سرانجام بر اثر ايستادگي از دل سنگ سخت به بيرون رها شد و درس تازهاي از استقامت و غلبه بر نااميدي به همگان داد. سرگذشت توماس لورينچ كهنه سرباز مجاري در 34 سالگي بود. تا قبل از صيد مدال طلاي وزن 77 كيلوگرم المپيك توكيو، به مدت 15 سال در بالاترين سطح رقابتهاي بينالمللي حضور داشت. ارمغان آن كلكسيوني از سكوهاي افتخار جهاني، اروپايي و تورنمنتهاي بيشماري به چشم ميآيد. تنها جاي يك مدال در گوشه اين ويترين گرانبها خالي بود؛ آن هم نشانِ طلاي المپيك.
در طول تاريخ رقابتهاي المپيك نوين، تعداد اندكي از كشتيگيران كه باهم برادر بودند، صاحب دوبنده تيم ملي كشورشان شدند و تعداد محدودتري توانستند به مدال برسند؛ در اين ليست ميتوان از برادران پترسون (بنجامين و جيم)، شولتز (مارك و ديويد) و براندس (تام و تري) همگي از امريكا، سايتي اف (بووايسا و آدام) از روسيه و خادم (امير و رسول) از ايران نام بُرد. در سالن ماكوهاري مسه نام يك برادر ديگر به اين فهرست اضافه شد؛ برادران لورينچ از كشور مجارستان؛ توماس و ويكتور.