بخشي از يك سخنراني شهيد آيتالله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي
گر مرد رهي ميانخون بايد رفت
مبارزه پيروز، شرايط و سُنني دارد كه بايد آن را شناخت و در صحنه عمل به كار بست. مبارزه بايد هدفي روشن و عالي داشته باشد. هدفي كه ارزش دارد همه انسانها متوجه آن شوند رضاي خداست. در مبارزه، عمل، استقامت و صبر لازم است. «انّ الذين قالوا ربّناالله ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة الاّ تخافوا و لا تحزنوا و ابشرهم بالجنّة التي كنتم توعدون نحن اولياءكم في الحيوة الدنيا و في الآخرة و لكم فيها ما تشتهي انفسكم و لكم فيها ما تدّعون» روش و تاكتيك صحيح براي مبارزه را بايد شناخت و مخصوصاً سنخيت بين روش و هدف اهميت بسيار دارد. برخي از مبارزات شكست ميخورد به دليل آنكه روش آن با هدفش هيچ تناسبي ندارد. هدف امام حسين عليه السلام حكومت نيست بلكه اعلاي كلمه حقّ است و البته اگر قدرت به دست آمد، آن را در راهي كه خدا ميپسندد، هدايت خواهد كرد.كادر اصلي قيام امام حسين عليه السلام مانند مسلم بن عقيل و قيس بن مُسهّر مرداني كار آزموده، هدفدار، تشكيلاتي، داراي صبر و اراده قوي و مطيع رهبر بودند.امام حسين عليه السلام هرگز جنگ را آغاز نكرد و به يارانش نيز اجازه شروع مبارزه نداد تا آنكه دشمن جنگ افروزي كرد. اين امر براي آن بود كه همه بدانند او براي دفاع از اسلام قيام ميكند همانطور كه جنگهاي رسول اكرم صليالله عليه والله وسلم دفاعي بود. امام حسين عليه السلام قبل از جنگ؛ اتمام حجّت كرد يعني به مردم آگاهي داد و وضعيت دو سپاه را معين كرد تا تكليف شرعي روشن شود و عذر و بهانهها قطع گردد. سيدالشهداء عليه السلام پرسيد:اي مردم! با كدام دليلِ خدا پسند ميخواهيد با من بجنگيد؟! نتيجه سخن و تحليل ما چنين ميشود كه: مبارزه در زندگي، امري است اجتناب ناپذير و شيرينترين مبارزه، جنگ به نفع حقّ و بر ضدّ باطل است. مبارزه پيروز، سنّتي دارد و آن، هدف روشن و قابل اعتماد و عالي و استقامت و فداكاري است. آري! «يا ايها الذين آمنوا ان تنصرواالله ينصركم و يثبّت اقدامكم و اخري تحبّونها نصر منالله و فتحٌ قريبٌ و بشّرالمومنين».