اولويتهاي سياست خارجي دولت سيزدهم
عبدالرضا فرجيراد
خروج ترامپ از برجام و تشديد تحريمهاي كمرشكن، موجب شد دستاوردهاي خارجي نسبي دوره اول دولت روحاني كه با امضاي توافقنامه موسوم به برجام حاصل شده بود در دوره دوم دولت مذكور از دست رفته و اقتصاد، تجارت و معيشت مردم را به سختي تحت تاثير قرار دهد به طوري كه اين دوره نسبتا كوتاه به علت كاهش شديد ارزش پول ملي، افزايش تورم سرسامآور و فساد ناشي از آن، دهها ميليون نفر از مردم كشور زير خط فقر قرار گيرند به نحوي كه جبران اين رخداد حتي اگر اقتصاد كشور بر اساس يك اصول علمي و زيرنظر مديران مجرب و در وضعيت غيرتحريمي برنامهريزي شود شايد به يك يا دو دهه وقت نياز است تا گرههاي آسيبديده ميليوني مجددا خود را بازيابند. با توجه به نكته فوقالذكر، اولين قدم اساسي كه دولت سيزدهم بايد مورد توجه جدي قرار دهد، نتيجهبخش كردن مذاكرات برجامي در وين است. در صورتي كه اين مذاكرات به درازا بكشد يا احتمالا اميد به نتيجهبخش بودن آن در جامعه از بين برود تاثيرات منفي همهجانبهاي بر فعاليت و تلاشهاي دولت جديد از يكسو و نيز زندگي و معيشت مردم از سوي ديگر خواهد داشت. به نظر اينجانب، هر برنامهريزي اقتصادي كوتاه، ميان و درازمدت دولت بدون ايجاد اميد در مردم جهت نتيجهبخش شدن مذاكرات با مشكلات جدي مواجه خواهد شد. به طوري كه در طول 2 الي 3 سال گذشته تقريبا اكثريت برنامههاي تدوين شده دولت قبلي در مورد مسائل اجتماعي، اقتصادي، اجتماعي و بهداشتي با شكست روبهرو شد و دولت دوازدهم مرتبا با انتقادهايي از سوي جامعه، سياستمداران و نخبگان مواجه شد.
موضوع فوري ديگري كه در سياست خارجي دولت سيزدهم بايد مورد توجه قرار گيرد، ديپلماسي واكسن است. ديپلماسي كه به خاطر ناهماهنگيهاي داخلي در دولت قبلي با شكست روبهرو شد و از نتايج آن بحراني است كه كشور امروز با آن مواجه است. آخرين نقشهاي كه سازمان بهداشت جهاني در مورد ميزان ابتلا در جهان اخيرا منتشر كرده نشان ميدهد جمهوري اسلامي ايران در بالاترين ميزان ابتلا و در وضعيت فوق قرمز در ميان همه كشورهاي جهان قرار گرفته است. اين در حالي است كه حتي كشورهاي فقيرتر همسايه و مجاور منطقهاي ايران در وضعيت بهتر يا خيلي بهتري از كشور ما قرار گرفتهاند. اين كشورها يا مديريت بهتري را در كنترل بيماري ارائه يا بهموقع در تهيه واكسن و تزريق آن به شهروندان خود اقدام كردهاند. اين در حالي است كه مديران راس وزارت بهداشت هميشه مدعي بودهاند موفقيت آنها در مديريت كرونا به نحوي بوده كه بعضي از كشورها خواهان بهرهگيري از اين تجربيات بودهاند.
بهرغم ضعف فراوان دولت دوازدهم در ديپلماسي واكسن، خوشبختانه به نظر ميرسد در همين مدت كوتاه رييسجمهور جديد فعاليت خود را در مقايسه با گذشته افزايش داده، ضمن توجه به حساسيت اين موضوع حتي در مذاكرات تلفني با روساي جمهور و همتايان خود از ديگر كشورها، موضوع تامين واكسن را پيگيري ميكند.
هر چند كه با توجه به نااميدي در توليد واكسن داخلي كه در سطح جامعه وجود دارد باعث شده در هفتههاي اخير واكسن بيشتري وارد كشور شود ولي واقعيت اين است كه اگر كشور بخواهد از اين وضعيت ناهنجار و غمانگيز ابتلا و مرگ و مير بالا خارج شود، ضروري است يك ديپلماسي فعال، مستمر و همهجانبهاي در سطح بينالمللي صورت پذيرد تا با ورود انبوه واكسنهاي متنوع، بتوان واكسيناسيون در سطح ملي و گسترده انجام داد. تماسهاي تلفني مقام اول اجرايي كشور ميتواند در سطحي وسيعتر با كشورهاي بيشتر و حتي كشورهاي اروپايي صورت پذيرد و حتما اين اقدام مناسب نتيجهبخش خواهد بود. به نظر نگارنده اهميت اين امر به حدي است كه اگر دولت بتواند در مواردي واكسني را با قيمتي بالاتر از حد متعارف خود از كشوري تهيه و در داخل نيز هزينه واكسيناسيون آن را از اقشار با درآمد بالاتر و با تزريق در كلينيكهاي خصوصي بهداشتي دريافت كند امري لازم و موثر خواهد بود. منظور از تاكيد بر اين امر اين است كه ديپلماسي واكسن بايد به نحوي فعال و گسترده باشد كه با انباشت كافي آن در داخل كشور، ردههاي مختلف سني بتوانند از آن به طور همزمان بهره برده تا جامعه بتواند فعاليت خود را در همه بخشها و به ويژه آموزشي، فرهنگي و گردشگري از سر بگيرد. عدم تحرك جدي و همهجانبه در ديپلماسي واكسن، بدون شك در يكي، دو سال آينده كشور را از جنبههاي روحي و رواني، اقتصادي، بهداشتي، آموزشي و غيره با مشكلات بيشتري مواجه خواهد كرد و شرايط براي مردم و دولت سختتر خواهد شد به ويژه آنكه در اين رابطه از دو موضوع نبايد غفلت كرد؛ يكي آنكه وارينتهاي جديدي بعد از دلتا در راه است و حتي گفته ميشود كه همهگيري گسترده دلتا در ايران ممكن است منجر به سويه جديد و خطرناكي شود كه ايران را هم مجددا تحت تاثير قرار دهد. دوم آنكه در تحقيقات اخير در غرب اين نتيجه حاصل شده كه تاثيرگذاري دو دوز واكسن براي مدت زمان كمتر از يكسال كافي و لازم است كه افراد براي دور ماندن از خطر ابتلا و مرگ دوز سوم واكسن را نيز دريافت كنند. لذا در حالي كه دنيا در حال آماده شدن براي تزريق دوز سوم واكسن ميشود مردم ما بايد هر چه سريعتر از مرحله تزريق همگاني واكسن كه تاكنون تزريق دوم رقم زير 10 درصد را نشان ميدهد، عبور كند.
نكته مهم ديگري كه لازم ميبينم در اولويت سياست خارجي دولت سيزدهم مطرح كنم، تدوين يك استراتژي در سياست خارجي است، بدين معنا كه مشخص شود چه راهكاري را با بلوكهاي مختلف و نيز همسايگان در پيش خواهيم گرفت. جايگاه ژئوپليتيكي ايران به نحوي است كه در رقابت بين دولتها ميتواند بهره بيشتري را كسب كند و بهتر است كشورهاي هدف براي همكاري از تنوع بيشتري برخوردار باشند. تكيه صرف بر دو قدرت شرقي روسيه و چين از ميان بلوكهاي قدرت نميتواند رويكرد مناسب و مفيدي تلقي شود ضمن اينكه هيچ اشكالي ندارد كه با اين دو قدرت همكاري بيشتر و موثرتري صورت پذيرد. در اين ميان غفلت از اروپا و به ويژه با بخشهايي از اروپا كه تجربه همكاري مفيد و موثري تا قبل از تحريمها با كشور ما داشتهاند نبايد به فراموشي سپرده شود. در همكاري با قدرتها اگر قرار است فعاليتهاي راهبردي صورت پذيرد نبايد به يك توافق راهبردي روي كاغذ دلخوش كرد، بلكه بايد هر چه سريعتر وارد فاز اجرايي شد. هر چند كه معتقدم حتي هر گونه فعاليت گسترده با چين و روسيه نيز به گفتوگوهاي برجامي و نتيجهبخش بودن آن بستگي دارد. بالاخره در تدوين راهبرد سياست خارجي، سياست همسايگي لازم است در اولويت قرار گيرد. در سالهاي اخير در اين زمينه شعارها و تبليغات زيادي صورت گرفت ولي در عمل انتظاراتي كه بايد با 15 همسايه ايران در زمينههاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي انجام شود، برآورده نشده است.
اين موضوع آنقدر اهميت دارد كه كميتههايي از كارشناسان با تجربه ديپلماسي، اقتصادي، امنيتي و اساتيد مجرب دانشگاه تشكيل و بر اساس ظرفيتها و معيارهاي هر كشور و منطقه مجاور برنامههايي براي همكاري تدوين شود. به طور مثال كميتههاي همكاري با قفقاز، آسياي مركزي، تركيه، عراق و غيره به صورت مجزا و با دقت در ظرفيتهاي موجود دو طرف معامله شكل بگيرد كه پس از تصويب در دولت و احتمالا در شوراي امنيت ملي پيگيري و با تفاهم با طرف مقابل
به اجرا درآيد. در تدوين اين سياستها لازم است به كاركرد مثبت مرزها به ويژه در زمينه اقتصادي توجه ويژه شود و در صورتي كه بتوانيم با ايجاد بازارچههاي مرزي متنوع كاركردهاي تمام مرزها را مثبت نگه داريم تحولي در زندگي و معيشت استانهاي مرزي كه بيشتر از بقيه استانها در فقر بهسر ميبرند به وجود خواهد آمد. در صورت موفقيت مذاكرات برجامي و ثبات قيمت ارز در سياست همسايگي موضوع استفاده از پولهاي ملي بهويژه در مبادلات بازارچههاي مرزي بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد و قطعا استانها، شهرها و روستاهاي دوطرف مرز از منافع آن سود خواهند برد به شرط آنكه تصميمات مبتكرانه و شجاعانهاي گرفته شود. به طور كلي كشور ما در رابطه با سياست همسايگي نياز به تحول و رويكرد جديد همراه با انعطاف و اعتمادسازي بيشتر دارد.