دولت رييسي مراقب مديريت درست بحران آب باشد
مهدي زارع
ايران در حال تجربه يكي از بدترين و سختترين خشكساليهاي خود در دهههاي اخير است. درياچهها و تالابهاي متعددي خشك شده و ميشوند و تنش شديد آبي در سراسر كشور احساس ميشود. تنش آبي زماني رخ ميدهد كه تقاضا براي آب در طول يك دوره معين از مقدار موجود بيشتر شود يا كيفيت نامناسب استفاده از آب موجود را محدود كند. تنش آبي باعث از بين رفتن منابع آب شيرين از نظر كميت (مانند بهرهبرداري بيش از حد از سفرههاي زيرزميني و رودخانههاي خشك) و كيفيت (مانند آلودگي مواد آلي و نفوذ آب شور) ميشود. چنين شرايط خشكسالي ناشي از فعاليتهاي انسان و نمونههايي از «خشكساليهاي انساني» است كه به تنش آبي ناشي ميشود. كوتهبيني و مديريت ناپايدار زمين و آب، وضعيت خشكسالي انساني همراه با برداشت زياد آب نسبت به منابع تجديدپذير آبهاي زيرزميني موجود در حوضههاي اصلي ايران را ايجاد كرده است. تعداد چاههاي ثبت شده -قانوني- از 460،000حلقه در سال 1381 به حدود 800.000 حلقه در سال 1394 افزايش يافته است. يكي از دلايل اين موضوع آن بود كه دولت اول احمدينژاد در حركتي عوامگرايانه به بسياري از افرادي كه چاههاي عميق غيرقانوني حفر كرده بودند، مجوز داد و چاه آنها قانوني اعلام شد! البته نكته ديگر آن بوده و هست كه همچنان از حفر چاه عميق در ايران به عنوان يكي از راههاي حل مساله تنش آبي ياد ميشود. اين مسالهاي است كه دولت رييسي در همين ماههاي اول آغاز به كار خود نبايد در دامش بيفتد. افرادي سطح مطالبات مردم را با دميدن در تنور تقاضاي عمومي براي توسعه و آب و كشاورزي در همه شرايط بالا ميبرند و در پي آن دولتها را تحت فشار ميگذارند تا براي ساكت كردن چنين مطالباتي مجوز حفر چاههاي عميق جديد صادر كند يا به چاههاي غيرقانوني بيشتري مجور دهد و آنها را قانوني تلقي كند. بهرغم افزايش روزافزون تعداد چاهها، به دليل ازبين رفتن بسياري از سفرههاي آب زيرزميني در دو دهه گذشته برداشت آبهاي زيرزميني توسط انسانها در بيشتر حوزههاي ايران كاهش يافته است. بدان معنا كه در برخي حوضهها، ذخاير آبهاي زيرزميني به سطحي از بحران رسيده كه در آنها برداشت آب به دليل تخليه پيشاپيش آبهاي زيرزميني محدود ميشود. گرچه كاهش گسترده آبهاي زيرزميني در ايران تا حد زيادي انسانزا است، اما با خشكساليهاي هواشناختي و/يا آبشناختي شديد شده است. با نگاهي به تغييرات همزمان در سراسر كشور در محركهاي طبيعي و انساني تغيير در ذخيره آبهاي زيرزميني ميتوان دريافت كه پس از سال آبي خشك 1390-1389 بهرغم افزايش تعداد چاهها و برهمين اساس برداشت عادي آب، هم شارژ سفره آب زيرزميني و هم برداشتها به ميزان قابل توجهي كاهش يافت. اين نشان ميدهد كه فشارهاي شديدي بر ذخاير آبهاي زيرزميني ايران در نتيجه برداشت شديد انسانها در سالهاي گذشته از آب زيرزميني وجود دارد. تهيه يك راهبرد درست در جهت مواجهه واقعبينانه با اين بحران بزرگ ملي به باور نگارنده از كارهاي مهم دولت بايد باشد. ادامه سياستهاي غلط به ازبين رفتن بيش از پيش منابع آب ايران ميانجامد. بايد مراقب باشيم.